شيوا نوروزي
ليگ جهاني 2017براي واليبال ايران تمام شد، خيلي زود و البته بسيار تلختر از آنچه تصورش را ميكرديم. باتوجه به برآورده نشدن توقعات و با در نظر گرفتن عملكرد ضعيف مليپوشان انتظار ميرود هرچه سريعتر و قبل از اينكه دستاوردهاي چند سال اخيرمان هدر برود با تزريق نيروهاي جوان، باانگيزه و البته كمك گرفتن از بازيكنان باتجربهاي كه هنوز قلبشان براي تيم ملي ميتپد خوني تازه به رگهاي واليبال ملي تزريق شود تا در آيندهاي نزديك باز هم در مسير ترقي و قدرتنمايي در مقابل مدعيان قدم برداريم. نتيجه وقت تلف كردنهاي فدراسيون واليبال براي انتخاب سرمربي جديد تيم ملي پس از ناكامي در المپيك ريو در ليگ جهاني عيان شد. بعد از قطعي شدن رفتن لوزانو آقايان مدير گزينههاي زيادي را براي جانشيني او مطرح كردند. با اين حال مذاكرات به قدري طولاني شد كه پس از روي كار آمدن كولاكوويچ زمان زيادي از دست رفته بود. تا جايي كه سرمربي جديد فرصت كافي براي شناخت بازيكنانش نداشت و همين مسئله زمينه را براي دخالت برخيها و حضور بازيكنان اشباع شده در تيم ملي فراهم كرد. در 9 بازي كه در ليگ جهاني انجام داديم رويارويي با لهستان در هفته نخست بازيها تنها ديداري بود كه طي آن قدرت واقعي واليبال ايران به نمايش گذاشته شد و طراوت و جنگندگي در بازي مليپوشان كاملاً به چشم آمد. در ساير بازيها و به ويژه در سه بازي آخر نه تنها خبري از آمادگي بازيكنان نبود بلكه تعصب و انگيزه هميشگي هم در اكثر بازيكنان ديده نميشد. انتقاد اغلب كارشناسان و حتي مردم نيز به همين مسئله مربوط ميشود. در چند سال اخير تيم ملي واليبال همانطور كه افتخارات و نتايج درخشاني كسب كرد در مصاف با رقباي سرشناس بارها شكست را پذيرفت اما اين تعصب، عرق ملي و انگيزه بالاي مليپوشان بود كه تحسين همه از كارشناس و منتقد گرفته تا هواداران را به رغم شكست به دنبال داشت. در روزهاي حضور ولاسكو هر بازيكني اجازه پوشيدن پيراهن ملي را نداشت و آنها هم كه پايشان به تيم ملي ميرسيد با كوچكترين خطايي و با پايين آمدن سطح انگيزه به سادگي كنارگذاشته ميشدند تا در عوض باانگيزهترين بازيكنان كشور در خدمت تيم ملي باشند اما با رفتن مرد آرژانتيني شرايط تغيير كرد؛ كواچ و لوزانو هيچ كدام كاريزماي ولاسكو را نداشتند. بحثهاي حاشيهاي زيادي از همان زمان مطرح شد، بحثهايي كه به نظر ميرسد همچنان بر تيم سايه افكنده است. اينكه اخبار درگوشي حاكي از تعيين تكليف كردن برخي از بازيكنان براي كادر فني باشد، خبرهاي مشكوكي در مورد درگيري به گوش برسد و انگيزه از تيم رخت ببندد بدترين اتفاقاتي است كه ميتواند براي يك تيم آن هم در سطح يك جهان رخ دهد. مبارزه با بازيكن سالاري و پايان دادن به حواشي دنبالهدار كمترين توقعي بود كه اهالي و دوستداران واليبال از سرمربي جديد داشتند. منتها باز هم اين اتفاق رخ نداد تا امسال در ليگ جهاني بين 12 تيم حاضر در رتبه يازدهم جاي بگيريم! عملكردي ضعيف كه حتي رقبا نيز انتظارش را نداشتند. با همه فراز و نشيبهاي موجود ليگ جهاني به پايان رسيد و بايد از اين به بعد به فكر آينده وجبران ناكامي اين مسابقات باشيم. از جمله نكات مثبتي كه ميتوان به آن اشاره كرد تجربه كولاكوويچ در جوانگرايي و تغيير نسل در تيم ملي صربستان است؛ سرمربي فعلي تيم ملي ايران با تزريق نيروي جوان واليبال صربها را زنده كرد. انتظار ميرود با شناخت خوبي كه كولا از واليبال كشورمان و بازيكنان قديمي و جوان پيدا كرده با برنامهاي دقيق تغيير نسل را در دستور كار قرار دهد. بدون شك اگر بازيهاي ليگ برتر را موشكافانه آناليز كنيم (نه فقط با نظر يكي دو مربي خاص) پديدههاي جوان و جوياي نام زيادي كشف ميشوند كه ميتوانند جا پاي سعيد معروف، موسوي و ديگران بگذارند. واليباليستهاي زيادي هستند كه با انگيزهتر از مليپوشان فعلي براي پوشيدن پيراهن تيم ملي ثانيه شماري ميكنند. درخشش معنوي نژاد آن هم در فرصت كوتاهي كه به او داده شد ثابت كرد جوانگرايي و دل كندن از بيانگيزهها حلقه مفقوده تيم ملي است. اظهارنظرهاي زيادي در خصوص اينكه چرا در بازيهاي ليگ جهاني تنها يك تركيب خاص با وجود بيانگيزگي به زمين ميآمد مطرح شده اما اين وظيفه سرمربي است كه نبايد به فرصت طلبان اجازه دخالت دهد. كولاكوويچ دو سال فرصت دارد تا واليبال ايراني را به اوج بازگرداند. اميدواريم در پايان اين مدت از او به عنوان ولاسكوي دوم يادكنيم نه اينكه كولا نيز به سرنوشت سرمربيان قبلي گرفتار شده باشد.