کد خبر: 857381
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۷
با تصويب قانون جديد تحريمي عليه ايران
تصويب قانون اس.722 در كنگره امريكا و نقض دوباره برجام شايد تأييد سخناني بود كه از سوي مقام معظم رهبري عليه هر گونه مذاكره‌اي با امريكا بيان مي‌شد و آن هم اينكه امريكا غير قابل اعتماد است.
نويسنده: مهدي پورصفا
 
تصويب قانون اس.722 در كنگره امريكا و نقض دوباره برجام شايد تأييد سخناني بود كه از سوي مقام معظم رهبري عليه هر گونه مذاكره‌اي با امريكا بيان مي‌شد و آن هم اينكه امريكا غير قابل اعتماد است.
نكته جالب اينجاست كه تنها جمهوري اسلامي ايران نيست كه با اين معضل روبه رو است، بلكه امروز با روي كار آمدن دونالد ترامپ بسياري از كشورها به ماهيت غيرقابل اعتماد بودن امريكا پي‌برده‌اند. امريكايي‌ها حتي توافق نوشته شده خود را با كوبا زير پا گذاشتند و ترامپ تعهدات اين كشور در دوره اوباما را نيز لغو كرد.
خروج از پيمان آب و هوايي پاريس نيز نشانه ديگري از عدم پايبندي امريكا به آنچه امضا كرده، است، با اين حال تجربيات گذشته جمهوري اسلامي ايران در مقابل امريكا نشان مي‌دهد اين عدم پايبندي به تعهدات سر درازي دارد؛ نمونه‌هاي فراواني كه نشان مي‌دهد هر گاه ايران با حسن نيت با امريكايي‌ها برخورد كرده، در نهايت اين كشور با تمام توان ضربه خود را به ايران زده است.
 
   قرارداد الجزاير،  اولين بدعهدي
شايد اولين موردي كه مي‌توان در مورد بدعهدي بين ايران و امريكا به وضوح مشاهده كرد، درخصوص توافقنامه الجزاير و آزادي گروگان‌‌هاي امريكايي است. واقعيت اين است كه تنش، بخشي غيرقابل تفكيك از روابط دوجانبه ايران و ايالات متحده امريكا بوده است. زماني كه امريكا تحت تأثير فشار برخي از لابي‌‌هاي داخلي خود تصميم گرفت به شاه اجازه ورود به خاك خود را بدهد، عملاً زمينه‌اي فراهم شد تا جهت‌گيري خشم انقلابي ملت ايران به سمت امريكا منحرف شود كه نتيجه اصلي آن تصرف سفارت امريكا و به گروگان گرفته شدن ديپلمات‌‌هاي امريكايي بود كه البته وظيفه اصلي آنان جاسوسي به نفع دولت متبوع خود بود. اين بحران نزديك به 5/1 سال به طول انجاميد تا در نهايت با انجام توافق الجزاير زمينه براي حل اين بحران فراهم بود. قرار بود با آزادي گروگان‌ها بلوكه شدن اموال ايران در خاك امريكا خاتمه يابد و اين كشور تحريم‌‌هاي خود عليه ايران را لغو كند.گرچه در نهايت بخشي از اموال بلوكه‌شده ايران در امريكا پس از كسر بدهي ايران به بانك‌‌هاي دولتي و خصوصي امريكا آزاد شد، ‌اما همچنان بخشي از اموال ايران كه در قالب قراردادهاي نظامي در خاك امريكا قرار داشت، بلوكه‌شده باقي نگه داشته شد.
در اين ميان مي‌توان به صدها حساب ديپلماتيك و همچنين اموال بنياد علوی در خاك امريكا اشاره كردكه ارزش آنها هم به ميلياردها دلار مي‌رسد. در اين ميان قرار بود تا حالت اضطراري امريكا عليه ايران كه طبق زمان اجرايي كارتر رسميت يافته بود و به وسيله آن امكان مصادره اموال ايران در امريكا فراهم شده بود نيز انجام شود اما در اين ميان دونالد ريگان نه تنها وضعيت اضطراري عليه ايران را لغو نكرد، بلكه در ادامه نيز تحريم‌‌هاي جدي‌تري همچون تحريم فروش فناوري‌‌هاي پيشرفته را عليه ايران اعمال كرد، حتي بعدها مشخص شد كه امريكايي‌ها در مواردي سر مذاكره كنندگان ايران را كلاه گذاشته‌اند و صد‌ها ميليون دلار از پول بلوكه شده ايران را پنهان كرده‌اند. نكته جالب‌تر اينجاست كه در توافقنامه الجزاير امريكا متعهد شده بود از دخالت در امور داخلي ايران اجتناب كند، اما عملكرد اين كشور به خوبي نشان مي‌دهد اين امر نه تنها محقق نشده بلكه با شدتي بيشتر نيز ادامه پيدا كرده است. شايد زماني بتوان به عمق عهدشكني امريكايي‌‌ها پي برد كه بخشي از اموال بلوكه‌شده ايران كه ارزش آن با بهره تعلق گرفته به 7/1 ميليارد دلار بالغ مي‌شد، تنها پس از مبادله جاسوسان امريكايي آزاد شد و حتي صدور رأي هم در اين باره در ديوان داوري ايران و امريكا در لايحه نيز نتوانست ‌تأثيري بر آن بگذارد.
  
   ايران به ليست محور شرارت مي‌رود
بعد از پايان جنگ تحميلي امريكايي‌ها تلاش كردند با خريد گسترده نفت از ايران بتوانند بار ديگر بازار نفت ايران را در اختيار بگيرند. اين مسئله به گونه‌اي بود كه در سال 70 شركت‌هاي امريكايي‌ نزديك به 25 درصد نفت ايران را خريداري مي‌كردند، اما اتفاقات بعدي به خوبي نشان داد حتي منافع شركت‌هاي امريكايي هم نمي‌تواند مانع عهدشكني امريكايي‌ها شود. امريكايي‌ها با تحريم‌هاي داماتو بار ديگر عليه ايران تحريم‌هاي جدي‌تري در حوزه نفت و گاز اعمال كردند. از سوي ديگر بعدها و در دوران بعد از 11 سپتامبر با وجود رويكرد مسالمت‌آميز امريكا نسبت به ايران باز هم اين امريكايي‌ها بودند كه با بدعهدي خود درصدد حمله به ايران برآمدند.
اين حسن نيت ايران در حالي بود كه القاعده در حقيقت ميراث كمك‌‌هاي فراوان امريكايي‌ها به عرب‌‌هاي جهادي به منظور مقابله با اتحاد جماهير شوروري بود. حال اين فرزند نامشروع عليه امريكايي‌ها به شورش برخاسته بود و امريكايي‌ها تلاش مي‌كردند تا به بهانه مقابله با تروريسم توجه ايران را به مقابله با امريكا جلب كنند. در اين ميان ايران با حسن نظر درخواست امريكايي‌ها را مورد بررسي قرار داد و تلاش كرد زمينه براي سقوط دولت طالبان و سركوب القاعده فراهم شود. از سوي ديگر غرب تلاش مي‌كرد تا نظر ايران را براي استقرار يك دولت موقت در افغانستان فراهم كند كه در نهايت ايران به اين مسئله نيز تن داد اما پس از آن جورج بوش رئيس‌جمهور وقت امريكا طي سخنراني سالانه خود در كنگره، ايران را جزئي از محور شرارت به همراه ليبي و كره شمالي عنوان كرد. از همان زمان بود كه بلافاصله كليد محاصره‌هاي ‌نظامي ايران زده شد و ارتش امريكا به عراق لشكر كشيد تا در مرحله بعد اين ايران باشد كه مورد تهاجم قرار گیرد. اوج اين برنامه‌ريزي در سال 2007 بود كه عملاً محاصره نظامي ايران كامل شده بود و امريكايي‌ها قصد آغاز حمله را داشتند، اما در نهايت آمادگي نيروهاي مسلح ايران آنان را از اين اقدام منصرف كرد.
 
  بدعهدي‌هاي امريكا را به خاطر بسپاريد
اگر بخواهيم كمي ادامه بدهيم اين ليست باز هم گسترده‌تر مي‌شود؛ ليستي كه تازه‌ترين مورد آن برجام و نقض مكرر آن از سوي امريكايي‌ها بوده است. حالا و با تصويب قانون جديد تحريمي امريكا، برجام در حال رسيدن به پايان خود است؛ مذاكراتي كه با دو سال تلاش فراوان به نقطه نهايي رسيده و پنج كشور ديگر نيز در آن دخيل هستند به سادگي در حال از بين رفتن است. حال اين وظيفه سياستمداران است كه از اين مسئله درس بگيرند يا باز هم به فكر مذاكره براي حل برخي از مشكلات با امريكا يا حتي برداشته شدن تحريم‌هاي غيرهسته‌اي باشند. برجام درس بزرگي براي ديپلماسي و سياست خارجي كشورمان است به شرطي كه سياستمداران نيز بتوانند از آن درس بگيرند و بدعهدي‌هاي امريكا را به خاطر بسپارند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار