نویسنده: عباس حاجينجاري
در ميان گزارههايي كه اين روزها پيرامون اهداف امريكاييها از تشديد تحريمهاي ايران مطرح ميشود تلاش براي انزواي ايران بيش از ديگر اهداف خودنمايي ميكند. اگرچه تلاش براي انزواي ايران به معني دست برداشتن از راهبرد براندازي نظام ايران نيست، اما به اين مفهوم ميتواند باشد كه دشمنان نظام اسلامي از براندازي مأيوس شده و بنا دارند با تشديد فشارها و تحريمها و به زعم خود انزواي ايران در منطقه و جهان، اهداف خود را در تغيير و يا استحاله نظام اسلامي دنبال كنند. به ويژه آنكه «انزوا» زماني بيشتر معنا پيدا ميكند كه ما راهبرد خود را بر «تعامل» بدون اتكا به اصول، آرمانها و ارزشهاي انقلابي قرار دهيم، چراكه آنچه دشمنان نظام اسلامي را بيشتر عصباني كرده و ميكند اتكاي نظام بر اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي است و بديهي است كه يك جمهوري اسلامي اسمي همچون دهها جمهوري اسلامي ديگر نه تنها خطري براي منافع نظام سلطه نداشته، بلكه همچون ديگران كه از ارزشها و اصول اساسي انقلابي تهي هستند، ميتواند توجيهگر مظالم نظام سلطه باشد.
عصاره اين كلام را ميتوان در بيانات مقام معظم رهبري در اجتماع مردم در روز يكشنبه 14 خردادماه در مراسم سالگرد امام (ره) ديد، آنگاه كه تأكيد ميكنند كه :«برخورداري از «روحيه، ذهن و عمل انقلابي» درس بزرگ امام راحل عظيمالشأن است و ملت ايران در پرتو اهداف و آرمانهاي همچنان پرجاذبه امام و هوشياري در مقابل شيطان بزرگ راه تحقق اهداف انقلاب را در معناي حقيقي عقلانيت يعني انقلابيگري ادامه ميدهند.» ايشان در تبيين دقيقتر مفهوم انقلابيگري و رابطه آن با عقلانيت يادآور ميشوند كه انقلابيگري يعني مسئولان كشور هدفشان راضي كردن قدرتها نباشد و بدون انفعال و تسليم در مقابل زورگويان، فريب آنها را نخورند و با دوري از ضعف نفس در مقابل شيطان بزرگ همت و هدف خود را در بهكارگيري نيروها و عناصر داخلي، حل مشكلات و راضي كردن مردم متمركز كنند كه انقلابيگري در عين نفي افراطيگري نياز واقعي كشور و جامعه است.
در بيان مظاهر تجلي انقلابيگري و يا همان «قدرت بسيجكنندگي انقلاب» به عرصههاي متعددي ميتوان اشاره كرد كه تأثير انقلابيگري در حفظ استقلال و ثبات و امنيت سياسي كشور، يكي از آن عرصههاست. رهايي از سلطه نظام استكباري و استقرار نظام جمهوري اسلامي و استقلال كشور، اولين دستاورد سياسي مبتني بر اراده مردم پس از سقوط و حذف نظام ستمشاهي و نقطه آغازين مشاركت مردم در اداره جامعه بود. اين دستاورد در ادوار پس از انقلاب با احياي روحيه خودباوري در ميان مردم و احياي شأن و منزلت معنوي جامعه استحكام بيشتري يافت كه مصداق عيني آن را در اين روزها در حضور قريب به 42 ميليون نفر از مردم پاي صندوقهاي رأي ميتوان ديد.
تأثير انقلابيگري در حفظ و ارتقاي قدرت دفاعي و توان بازدارندگي كشور كارآمدي خود را در مقايسه با ديگر عرصهها بيشتر به اثبات رسانده است. تجلي عيني روحيه انقلابيگري در جوانان كشور در ادوار مختلف سبب شده است كه نه تنها سلسله توطئههاي دشمنان عليه انقلاب به شكست برسد، بلكه روز به روز ايران اسلامي قدرتمندتر از گذشته اهداف خود را به پيش ببرد و با اتكا به توان بازدارندگي درونزاي خود، راهبردهاي دشمن را خنثي كند.
انقلابيگري و گسترش عمق راهبردي در عين تضمين امنيت داخلي، گسترش حوزه نفوذ انقلاب اسلامي را به دنبال داشته است. اين روزها كمتر تحليلگر مسائل استراتژيك جهان و منطقه را ميتوان يافت كه به قدرت و نفوذ ايران در منطقه اذعان نكند و نگويد كه ايران برترين قدرت منطقه است. تهران وراي تحولات منطقه و راهبرد دشمنان در جنگ نيابتي و بهرهگيري از گروههاي تروريستي، توانست با حضور به موقع در روند تحولات سهم بسزايي در خاموش كردن شعلههاي جنگ نيابتي دشمن داشته و عملاً پيامآور ثبات و امنيت در منطقه باشد و ترديدي در اين نيست كه روحيات انقلابي و ايثار و از خودگذشتگي رزمندگان جبهه مقاومت، عامل اصلي در دستيابي به اين موقعيت برتر در ميان كشورهاي منطقه است.
دستاوردهاي علمي و صنعتي، قضايي و پزشكي نيز عرصه ديگري است كه كارآمدي در حيات و تفكر انقلابيگري را در مقايسه با ديگر سلايق به اثبات رسانده و سبب شده است كه ايران در عرصههايي كه نيروهاي انقلابي ميدان يافتهاند، دست برتر يافته و به پشتوانه جدي براي عرصههاي ديپلماسي تعاملات قدرتمندانه كشور تبديل شود.
بر اين اساس حفظ و تقويت روحيه انقلابيگري را ميتوان سرمايه منحصر به فردي دانست كه با اتكا به آن مسئولان و دولتمردان قادرند اهداف عزتمندانه انقلاب را فارغ از تهديد و تطميع دشمنان و يا تسليم در برابر آنان به ويژه در شرايط حساس كنوني به پيش برند.