تعريف جامعه مدني چيست؟ اگر جامعه مدني به معناي جامعه مدينهالنبي است، قاعدتاً ولايتفقيه در جامعه مدينهالنبي، در رأس همه امور است؛ چون در مدينهالنبي، حكومت، حكومت دين است و ولايت فقيه هم به معناي ولايت و حكومتِ يك شخص نيست؛ حكومتِ يك معيار و در واقع يك شخصيت است. معيارهايي وجود دارد كه اين معيارها در هر جايي تحقق يابد، اين خصوصيت را ميتواند پيدا كند كه در جامعه به وظايفي كه براي ولي فقيه معين شده، رسيدگي كند. بهنظر من به اين نكته بايد توجه و افتخار كرد كه بر خلاف همه مقررات عالم در باب حكومت - كه در قوانين آنها حاكميتها يك حالت غيرقابل خدشه دارند- در نظام اسلامي، آن كسي كه بهعنوان وليفقيه مشخص ميشود، چون اساساً مسئوليت او مبتني بر معيارهاست، چنانچه اين معيارها را از دست داد، به خودي خود ساقط ميشود. وظيفه مجلس خبرگان، تشخيص اين قضيه است. اگر تشخيص دادند، ميفهمند كه بله؛ ولي فقيه ندارند. تا فهميدند كه اين معيارها در اين آقا نيست، ميفهمند كه ولي فقيه ندارند؛ بايد بروند دنبال يك ولي فقيه ديگر. محتاج نيست عزلش كنند؛ خودش منعزل ميشود. به نظر ما اين نكته خيلي مهمي است.
جامعه مدني تعبيري است كه خيلي هم تعريف روشني نشده و البته يك تعبير غربي است. جامعه مدني، درست عبارت آخري و ترجمه تحتاللفظي عبارت فرنگي آن است و سابقه زيادي در فرهنگ ما ندارد. البته آنها مراد ديگري دارند كه ما آن را اصلاً قبول نداريم. آن جامعه مدني كه غربيها ميگويند، با معيارهاي ما مطلقاً سازگار نيست و با فرهنگ ما هم سازگاري ندارد؛ ليكن جامعه مدني به معناي جامعه مردمسالار، جامعهاي است كه در آن مقررات و قانون حاكم است. ولايت فقيه در چنين جامعهاي همين جايگاه قانوني را كه دارد، كاملاً ميتواند داشته باشد؛ يعني با رأي غيرمستقيم مردم انتخاب ميشود، تا بودن معيارها باقي ميماند و با زوال معيارها از موقعيت خود ساقط ميشود. وليفقيه در سياستگذاري نقش اصلي را دارد؛ در اجرا مطلقاً دخالتي نميكند؛ و ساير چيزهايي كه در قانون اساسي ذكر شده است.
بيانات رهبري در جلسه پرسش و پاسخ مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويي۴/۱۲/۷۷