اگر شما جزو مدیران توانمند و سابقهدار کشور هستید که به خاطر شندرغاز حقوق سهم خود از سفره انقلاب، عنودان و حسودان شما را مدیران نجومی نامیدهاند که تکلیف شما روشن است و جهت آبادانی بیشتر جامعه چارهای جز رأی به کاندیدای اصلحِ توانمند و معتدل ندارید. اگر وسوسه خناسان به گوش شما رسید که فلان کاندید در زمان مسئولیتش فلان فناوری مهم کشور را دو دستی تقدیم دشمن کرد و یا فلان سازمان حساس کشور را منحل نمود و... چرا دوباره باید بیاید؟ به هیچ وجه آرامش خود را از دست ندهید و بدانید:
اولاً شما تنها نیستید و چیزی حدود 4 درصد از افراد جامعه در کنار شما هستند (که رقم بسیار بالایی است).
دوماً به فرض که با انتخاب کاندید موردنظر، صنایع حیاتی کشور دچار رکود شده و یا اصلا از بین برود؛ خب این رویه طبیعی تمام جوامع است که بعضی کارخانهها در یک جایی از بین میروند و در نزدیکی آن (بعضی وقتها چهار پنج هزار کیلومتر آن طرفتر یا این طرفتر چه فرقی میکند؟!) کارخانههای دیگر رونق میگیرند. پس در هر صورت شما بدون هیچگونه نگرانی کاندیدای خود را بر کرسی ریاست نشانده و به فرآیند انتخاب طبیعی احترام بگذارید.
سوماً بنای هر جامعهای بر خانواده استوار است و انسان مسئولیتپذیر باید تحت هر شرایطی به فکر آسایش، پیشرفت و اوقات فراقت زن و فرزندان خود بوده تا فرزندانش نیز همچون خود او بتوانند به رشد مناسب در جامعه دست یافته و در نتیجه جامعه به سوی کمال قدم بردارد. همانطور که می دانید حداقل ضرر انتخاب فردی غیر از کاندیدای موردنظر شما یعنی ضربهای سخت بر پیکره خانواده شما و آینده فرزندانتان و چه چیزی از این خطرناکتر که خانواده که سلول جامعه است با چالش مواجه شود؟ بنابراین بازهم با انتخاب کاندید اصلح خود باعث نجات جامعه شدهاید! آفرین!