نويسنده: مرضيه كريمي*
جامعهاي كه ما در آن زندگي ميكنيم كشوري است در حال توسعه يعني ما در حال حاضر از جامعهاي سنتي به سمت جامعهاي صنعتي و الكترونيك در حال حركت هستيم، بنابراين تكنولوژيها و فناوريهاي نويني از طريق اين پيشرفتها به زندگي افراد جامعه وارد ميشود كه داراي ابعاد و جنبههاي مثبت و منفي زيادي است كه زندگي افراد جامعه تحت تأثير اين جنبههاي مثبت و منفي دچار تغييرات و تحولات زيادي ميشود و حتي در رفتارهاي افراد يا زندگي روزمره افراد تأثير بسزايي ميگذارد.
براي اينكه بتوانيم استفاده مثبت از اين تكنولوژيها داشته باشيم و جنبههاي مثبت آن را افزايش دهيم و همچنين تبعات و آسيبهاي منفي ناشي از ورود اين تكنولوژيها را كاهش دهيم نيازمند ايجاد پيوستها، اصول و طرحهاي اجتماعي و فرهنگي جديد متناسب با فرهنگ جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم هستيم. به عبارت ديگر با وجود فرصتهاي مناسبي كه تكنولوژي و فناوريهاي نوين در جهت پيشرفت انسان در اختيار او ميگذارد، ميتواند تهديداتي را هم براي انسان ايجاد كند كه اگر انسانها بتوانند نحوه و روش استفاده درست از اين امكانات را ياد بگيرند قطعاً ميتوانند تبعات منفي آن را كاهش دهند.
يكي از تكنولوژيهاي مفيد كه وارد زندگي انسانها شد، اينترنت است كه امروزه استفادههاي مفيد زيادي از آن ميشود. از نمونههاي فوايد آن ميتوان به سرعت در انتقال هر نوع اطلاعاتي، استفاده از ويدئو كنفرانس، استفاده از اينترنت در اتاقهاي عمل و داشتن تماس تصويري در اتاق عمل، آموزشهاي مجازي، برقراري كلاسهاي دانشگاهي در فضاي مجازي از طريق اينترنت، راحتتر، دقيقتر و سريعتر شدن بسياري از كارها و دسترسي آسانتر به اطلاعات مورد نيازمان اشاره كرد.
با اين حال هر نوع تكنولوژي جديدي در كنار آرامش و رفاهي كه براي فرد ايجاد ميكند آثار مخربي را نيز در پي خواهد داشت كه از جمله اين آثار مخرب تأثيراتي خواهد بود كه روي سلامت روان و ذهن انسان بر جاي ميگذارد كه از جمله آن ميتوان به ايجاد اختلالاتي در خواب فرد، اعتياد فرد به اينترنت، افسردگي، اضطراب، انزوا، نداشتن آرامش، ترس فرد از تنهايي و پرخاشگري اشاره كرد كه تمامي اين موارد در اثر استفاده بيش از حد از اينترنت به وجود ميآيد.
اختلال روحي، عزت نفس و خودكارآمدي پايين، فقدان انگيزه لازم در فرد جهت برقراري ارتباط با ديگران، تعاملات اجتماعي پايين و اضطراب اجتماعي از جمله تبعات و آثار منفي و مخرب استفاده بيش از حد از اينترنت است كه برخي از كارشناسان از آن با عنوان اعتياد اينترنتي ياد ميكنند و اين اعتياد اينترنتي بر ارتباطات شخصي و تعاملات اجتماعي فرد اثر ميگذارد و فرد را به انزوا و دوري از زندگي اجتماعي ميكشاند، زيرا اينترنت و فضاهاي مجازي باعث ميشوند كه فرد از دنيا فاصله گرفته و دامنه روابط فرد را در دنياي حقيقي و واقعي محدود ميكند.
مطالعات نشان ميدهند كه ارتباطهاي اجتماعي كه از طريق فضاي مجازي ايجاد ميشود بسيار ضعيفتر از ارتباطهاي فرد در دنياي واقعي او هستند و در درازمدت باعث انزواي اجتماعي و به مخاطره افتادن سلامت روان فرد ميشود.
استفاده بيش از حد افراد از برخي وسايل الكتريكي مانند تبلت يا موبايل يا ساير وسايل ارتباطي ديگر خصوصاً تا نيمههاي شب به گونهاي كه وضعيت خواب و غذا خوردن فرد را تحت تأثير قرار بدهد باعث بروز برخي اختلالات مانند آسيب رساندن به سلامت روان و ذهن و سلامت جسمي فرد و همچنين تخريب حافظه در درازمدت در اثر استفادههاي طولانيمدت خواهد شد يا اينكه گاهي اوقات برخي از افراد آنقدر خود را در فضاي مجازي و روابط مجازي محدود ميكنند كه در ارتباط با اعضاي خانواده خود و دوستانشان با مشكلات زيادي مواجه ميشوند.
امروزه ما شاهد هستيم كه بسياري از افراد بيش از نيمي از وقت خود را در طول شبانهروز حتي زماني كه سر كار هستند و مسئوليتي بر عهده دارند در شبكههاي مجازي مانند تلگرام، اينستاگرام، توييتر، فيسبوك و ساير فضاهاي سايبري سپري و تنهايي خود را اينگونه پر ميكنند و اين تهديد و آسيبي جدي براي همه مخصوصاً نوجوانان و جوانان است.
بيشتر والدين از ورود فرزندان خود به دوره حساس نوجواني دچار هراس و نگراني ميشوند و نگران آسيبهايي هستند كه در اين دوره حساس در كمين آنهاست. يكي از اين آسيبها شايد دسترسي راحت كودكان و نوجوانان به فضاي مجازي و استفاده نادرست و وابستگي شديد آنها به اين فضاهاي مجازي است، اما اگر والدين از آگاهي و تأمل كافي برخوردار باشند، ميتوانند دوره نوجواني را براي فرزندان خود سرشار از امنيت و آرامش كنند، اما در مقابل بياطلاعي و ناآگاهي والدين در اينگونه زمينهها ممكن است خطراتي را بر آنها تحميل كند. بيشك مشخص كردن چار چوبهايي جهت استفاده مناسب از فضاي مجازي و كنترل و نظارت مناسب از طريق والدين و داشتن اطلاعات در مورد فضاي مجازي و مزيتها و معايب آن براي نوجوانان و والدين ضروري است.
استفاده بيش از حد از فضاي مجازي مشكلات بزرگي ايجاد كرده است كه يكي از اين معضلات، سستي و ضعفي است كه در بنيان خانواده ايجاد ميشود. طلاقها، ضعف در ارتباطات اجتماعي فرد، ضعف در ارتباطات عاطفي فرد، كمرنگ شدن روابط اعضاي يك خانواده و فاصله گرفتن اعضاي خانواده از يكديگر، عدم بروز هيجانات افراد در خانواده به خاطر فاصله گرفتن از اعضاي خانواده و عدم رضايت افراد از زندگي خانوادگي مشكلات عميق و مهمي هستند كه خانوادهها با آنها مواجه هستند. فضاهاي مجازي و استفاده نادرست از آنها سهمي بزرگ در بروز اين مشكلات دارند. به عنوان مثال ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
- زن و شوهري كه در طول روز سر كار هستند و يكديگر را نميبينند و وقتي شب در خانه هستند بعد از گذراندن يك روز پر كار باز هم بيشتر وقت خود را در اينترنت و فضاي مجازي ميگذرانند يا حتي گاهي اوقات گوشي به دست ميخوابند و اين موضوع باعث عدم ارتباط كلامي و عاطفي بين آنها ميشود. اين مسئله زمينه بسياري از ناهنجاريها خواهد بود.
- بسياري از نوجوانان بعضاً مشكلات خود كه شايد مشكل در روابط با والدين خود باشد يا مشكلاتي كه مربوط به ويژگيهاي سني آنان است را با دوستان همسن و سال خود در فضاي مجازي در ميان ميگذارند و به جاي اينكه از اعضاي خانواده خود درخواست كمك و همكاري جهت رفع مشكل داشته باشند از دوستان و همسالان خود كه نميتوانند كمكي به آنها كنند و بعضاً راهكارها و پاسخهاي اشتباه ميدهند درخواست كمك و همكاري دارند.
- نوجوانان گاهي حتي مسائل شخصي، خانوادگي و در كل مسائل خصوصي مربوط به خانواده خود را كه شايد نبايد جايي بازگو كنند در اختيار افرادي كه شايد آنها را به درستي و كامل نشناسند ميگذارند كه اين مسئله ممكن است براي آنها و خانوادهشان مشكلساز شود.
در خاتمه بايد گفت اگر ما راه صحيح استفاده از فضاي مجازي را بدانيم و اطلاعات كافي در اين زمينه در اختيار داشته باشيم بيشك كمتر دچار مشكل و بحران خواهيم شد.
* روانشناس بالینی