به گزارش خبرنگار ما، ابتداي مهرماه سال گذشته بود كه مسئولان مدرسه‌اي در يكي از شهرهاي غربي كشور مأموران پليس را از جعلي بودن شناسنامه دانش‌آموزي با خبر كردند. مسئول مدرسه گفت: ساعتي قبل خانواده‌اي به مدرسه آمدند تا دختر هفت‌ساله‌شان را ثبت نام كنند. وقتي شناسنامه دختر هفتساله را كه مونا نام دارد، بررسي كردم متوجه شدم شناسنامه جعلي است.
بعد از آن بود كه مأموران براي مشخص شدن موضوع مشخصات شناسنامه مونا را از سازمان ثبت احوال استعلام گرفتند كه مشخص شد شناسنامه مونا جعلي است و مشخصات آن در سامانه ثبت احوال ثبت نشده است. بنابراين پدر مونا به دستور قاضي پرونده براي تحقيقات بازداشت شد. وي در بازجويي‌ها گفت: چندين سال قبل من و همسرم با هم ازدواج كرديم. چند سالي از ازدواج ما گذشته بود، اما ما بچه‌دار نمي‌شديم.
آن زمان در تهران زندگي مي‌كرديم و چند بار هم تصميم گرفتيم از سازمان بهزيستي نوزادي را براي سرپرستي قبول كنيم، اما موفق نشديم تا اينكه هفت‌سال قبل يكي از همسايه‌ها ما كه چند فرزند داشت بچه‌اي دوباره به دنيا آورد. آنها وضع مالي خوبي نداشتند كه متوجه شدم قصد دارند نوزادشان را بفروشند. بنابراين من و همسرم كه فرزندي نداشتيم دختر آنها را به مبلغي خريديم و براي ادامه زندگي از تهران به شهرستان آمديم تا زندگي تازه‌اي را شروع كنيم. وي ادامه داد: پس از اين خدا به من و همسرم دو فرزند داد، اما ما مونا را مانند فرزندان خودم با جان و دل بزرگ كردیم و هر‌گز دوست نداشتیم او متوجه شود كه پدر و مادر واقعي‌اش ما نيستيم تا اينكه وقتي او را در مدرسه ثبت نام كردم راز زندگي او فاش شد.
از آنجايي كه متهم مدعي شده بود مونا را در تهران از خانواده‌اي خريده است پرونده براي رسيدگي به دادسراي امور جنايي تهران فرستاده شد. قاضي سهرابي، بازپرس شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران پرونده را براي رسيدگي و شناسايي خانواده دختر هفتساله در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار داد. تحقیات درباره این پرونده ادامه دارد.
فکرنمیکنم این جرمی بزرگی تاشد زیرا خانواده ایی که توان بزرگ کردن فرزندی را نداشته اورا بخانواده با توان داده واین خانواده هم وظیفه اش را انحام داده فقظ قانونپی عمل نکرده که این هم بخاطر پیچ وخم اداری و تقلید ازدولتمرذان بوده وابته ناشی بودن درجغل 
