کد خبر: 848131
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰
چند تكنيك براي غلبه بر حس ناخوشايند از دست رفتن زمان
وقتي ما از پس‌انداز كردن زمان سخن مي‌گوييم، دقيقاً به چه چيزي اشاره مي‌كنيم؟ مگر ممكن است آدم بتواند زمان‌هايش را جايي بگذارد تا...
نويسنده: محمد مهر
 
 
وقتي ما از پس‌انداز كردن زمان سخن مي‌گوييم، دقيقاً به چه چيزي اشاره مي‌كنيم؟ مگر ممكن است آدم بتواند زمان‌هايش را جايي بگذارد تا مصون بماند و كسي به زمان‌هايش دستبرد نزند؟ اصلاً مگر مي‌شود زمان را ذخيره كرد؟ اگر انسان روشي براي ذخيره آب پيدا كرده مثلاً آب را با استفاده از سد ذخيره مي‌كند تا در فصول كم‌آب بتوان از ذخيره پشت سد استفاده كرد، اگر انسان روشي براي ذخيره غلات يافته و مثلاً سيلوها جايي براي ذخيره گندم هستند، اگر ده‌ها و صدها وسيله ديگر براي ذخيره گونه‌هاي مختلف انرژي و نظاير آن ساخته شده اما پرسش اين است كه آيا مي‌توان زمان را نيز ذخيره كرد؟
            
 
 
زمان براي همه مليت‌ها و نژادها و طبقه‌ها يكسان است. واقعيت آن است كه كسي تا به حال نتوانسته وسيله‌اي براي نگه داشتن زمان بسازد و به وسيله آن زمان را جايي بيندوزد. به ضرس قاطع مي‌توان گفت از اين به بعد هم چنين فناوري‌اي به بازار نخواهد آمد. ممكن است كسي بپرسد چرا؟ پاسخ تا حدودي روشن است: هر حركتي براي نگه داشتن زمان يعني توقف حركت كه اساس اين عالم و هستي است، هر حركتي براي توقف زمان يعني ميرايي، اگر زمان حال براي انسان معنايي دارد به خاطر آن است كه گذشته و آينده‌اي وجود دارد و اگر زمان متوقف شود ديگر حال و آينده و گذشته معنايي نخواهد دشت بنابراين كسي نمي‌تواند به يك معنا زمان را ذخيره كند اما در يك معنا و زاويه‌اي ديگر آنها كه مي‌توانند از زمان‌هايشان به درستي استفاده كنند، در واقع دست به ذخيره‌سازي مي‌زنند، كاري كه در ابتدا محال به نظر مي‌رسد.
 
 
 
زمان‌هايي كه از صبح تا شب در اختيار ما قرار مي‌گيرد براي همه ما يكسان است، مثلاً زماني كه از 7 صبح تا 12 شب در اختيار ما قرار گرفته به همان ميزاني است كه براي يك فرد ديگر در شهر يا كشوري ديگر در اختيارش قرار گرفته است.
 
 
 
اين طور نيست كه مثلاً چون فلاني برخوردارتر است و ثروت زيادي دارد يا به سطوح بالاتري از قدرت رسيده زمان او مرغوب‌تر يا بيشتر باشد. خوشبختانه همه آدم‌ها فارغ از نژاد، مليت، طبقه و جنسيت و ثروت يك زمان واحد را در اختيار دارند و حتي ثروتمندترين و ذي‌نفوذترين اشخاص هم نمي‌توانند يك دقيقه يا حتي يك ثانيه از گذشته‌شان را احضار كنند، برگردانند و دوباره زنده‌اش كنند اما پرسش اين جاست كه چرا ما حس مي‌كنيم برخي از افراد طوري با زمان برخورد مي‌كنند كه انگار زمان، دست‌آموز آنهاست و هر طور كه دل‌شان بخواهد مي‌توانند با زمان رفتار كنند و آن را ذخيره مي‌كنند؟ در واقع آنها ماهيت زمان را تغيير نمي‌دهند مثلاً با افزودن ماده‌اي به زمان آن را كشدار و منبسط نمي‌كنند اما به گونه‌اي زمان‌هايشان را مديريت و برنامه‌ريزي مي‌كنند كه چنين تصوري براي ما پيش مي‌آيد. در ادامه به چند تكنيك در اين باره اشاره مي‌شود.
 
 
به اندازه‌اي كه در درونت جمعي، زمان داري
 
 
 
مهم‌ترين ابزار براي مديريت مطلوب زمان، وضعيت ذهني و رواني شماست. افرادي كه در درون متشنج، متفرق و پراكنده هستند و دچار وسواس‌ها و آشوب‌هاي ذهني و رواني، چندان انتظار نمي‌رود بتوانند برخورد مناسبي با زمان داشته باشند. مثل اين مي‌ماند كه ناخدايي در دريا دچار سرگيجه است آيا او مي‌تواند كشتي خود را در گرداب هدايت كند؟
 
 
 
 
 پرچم صلح با خودتان را بالا ببريد تا زمان بخريد
 
 
 
اگر هميشه يا اغلب، تأسف زمان‌هاي از دست رفته‌تان را مي‌خوريد پيش از آن كه از اين تأسف‌ها قطاري طولاني بسازيد و با آن همراه شويد به اين فكر كنيد كه چرا در درون دچار چنددستگي و تشتت هستيد؟ اين جمع شدن در درون است كه مي‌تواند حالت فرشته‌خويي به انسان بدهد، به تعبير زيباي حافظ: «ز فكر تفرقه برون‌آي تا شوي مجموع / به حكم آن كه چو شد اهرمن سروش آمد.» هرگونه تشتت، نگراني و چنددستگي در انسان آن حالت فرشته‌خويي را از آدمي سلب مي‌كند و قدرت تصميم‌گيري را سلب مي‌كند بنابراين در اين ميان زمان از دست مي‌رود. مثل كسي كه به خاطر نگراني و تشويش دروني قدرت تمركز بر مسائل يك آزمون را ندارد و زمان‌هايش را از دست مي‌دهد.
 
 
زمان‌هاي ما زير سايه عادت‌هاي ما
 
 
 
پس اگر مي‌خواهيد مديريت مطلوبي بر زمان‌هايتان داشته باشيد از خود بپرسيد آيا عادت‌هايي داريد كه آن عادت‌ها اجازه نمي‌دهند كه شما رفتار يكپارچه و اصيلي داشته باشيد؟ فرض كنيد كسي دچار وسواس‌هاي فكري است، مثلاً با اينكه در را قفل مي‌كند اما دوباره برمي‌گردد و دوباره به در نگاهي مي‌اندازد. او با اينكه دوباره در را وارسي كرده اما هنوز در راه به در فكر مي‌كند كه احتمال دارد باز مانده باشد يا ممكن است اتو را از برق نكشيده باشد با اينكه چند بار با دقت نگاه كرده و متوجه شده كه دستگاه اتو به طور كامل از برق بيرون كشيده شده است. آيا چنين فردي مي‌تواند زمان‌هايش را خوب مديريت كند؟ آيا وسواس‌ها مثل كيسه‌اي كهنه و پاره شده زمان‌هاي او را از دسترس خارج نمي‌كند؟ عادت‌هاي منفي هم چنين خصلتي دارند. فردي عادت دارد كه صبح دير از خواب بلند شود. او خود را عادت داده تا دير وقت برنامه‌هايي كه چندان هم ضروري نيستند دنبال كند، بنابراين طبيعي است زمان‌هاي بسيار مطلوب صبحگاهي را از دست مي‌دهد، زمان‌هايي كه كيفيت بسيار بالايي در آنها وجود دارد و انرژي اوليه صبح مي‌تواند صرف كارهايي با دقت بالا و انرژي زياد باشد اما به راحتي به خاطر عادتي ناپسند از دست مي‌رود و به كار نمي‌آيد.
 
 
پس كسي كه مي‌خواهد به تصحيح زمان‌هايش بپردازد، اول از همه بايد خود را تصحيح كند و بتواند به صدايي يكپارچه‌تر در درون خود برسد وگرنه كسي كه نتواند حامل صدايي يكپارچه در ذهن و روان خود باشد دچار كشمكش‌ها، كشاكش‌ها، پارازيت‌ها و اصطكاك‌هايي در درون با خود خواهد شد و نخواهد توانست زمان‌هاي خود را مديريت كند.
 
 
با زمان‌خورهايتان كنار نياييد و مهارشان كنيد
 
 
يكي از مهم‌ترين روش‌هاي مديريت زمان مقابله با زمان‌خورهاست. دوباره به پديده‌ها، وسايل و چيزهايي كه جلو مي‌آيند و زمان‌هاي شما را مي‌بلعند، نگاه كنيد و با چشماني باز ببينيد كه چه پديده‌ها و وسيله‌هايي قابليت بلعيدن زمان‌هاي شما را دارند؟ تلفن همراه؟ ترافيك؟ تلويزيون؟ جمع‌هاي دوستانه؟ بازي‌هاي رايانه‌اي؟ جلسات بيهوده؟ فهرستي از زمان‌خورها را تهيه كنيد و از خود بپرسيد آيا مي‌شود مديريت بهتري بر اين وسايل يا پديده‌هايي كه گريزناپذير هستند داشته باشيد؟
 
 
مثلاً اگر زمان قابل توجهي را در ترافيك به سر مي‌بريد به اين فكر كنيد كه آيا مي‌توان با تغيير وسيله نقليه‌تان اين زمان‌ها را به حداقل رساند؟ مثلاً بسياري از ما با اينكه مي‌دانيم با مترو بسيار سريع‌تر به محل كارمان مي‌رسيم اما به خاطر تنبلي يا پرستيژ يا هر دليل ديگري ترجيح مي‌دهيم با خودروي شخصي ساعات طولاني در ترافيك بمانيم يا اينكه مي‌دانيم اگر يك ساعت زودتر بيدار شويم ترافيك بسيار كم‌تر خواهد بود اما اين كار را انجام نمي‌دهيم و زمان‌هاي قابل توجهي از ما در ترافيك از دست مي‌رود. از طرف ديگر به اين فكر كنيد كه آيا مي‌توان در همين ساعات ترافيك هم كار مفيدي انجام داد؟ مثلاً كتابي كاغذي يا الكترونيكي را خواند؟
 
 
برخورد صفر و صدي با ابزارهاي ديجيتالي جواب نمي‌دهد
 
 
صحبت بر سر رابطه صفر و صدي ما با مظاهر زندگي امروز نيست. اين طور نيست كه وقتي از مديريت بر ابزارهاي ديجيتالي سخن مي‌گوييم، مي‌خواهيم حكم به تعطيلي آنها بدهيم و نوعي زندگي بدون فناوري را تبليغ كنيم. بديهي است امروز نمي‌توان بدون فناوري زندگي كرد، مگر اينكه آدم بخواهد همه روابط خود را از بين ببرد و خود را در انزواي كامل قرار دهد كه آن‌هم واقعاً معلوم نيست امكان‌پذير باشد يا نه اما سخن بر سر اين است كه مي‌توان ابزارهاي فناوري به ويژه فناوري اطلاعاتي، ارتباطي و ديجيتالي را به گونه‌اي مديريت كرد كه زمان‌ها به راحتي از دسترس ما خارج نشوند. چه اشكالي دارد كه ما مقيد باشيم ورود و رابطه‌مان با ابزارهاي فناوري مطابق يك قاعده باشد.
 
 
 
 پرچم صلح با خودتان را بالا ببريد تا زمان بخريد
 
 
 
امروز پژوهشگران عددهاي متفاوتي در اين باره بيان مي‌كنند از 30 – 40 تا 200 بار مراجعه به گوشي تلفن همراه براي چك كردن كه به عنوان نشانه روشن اعتياد به تلفن همراه به حساب مي‌آورند. اين اعداد و ارقام البته مي‌تواند متفاوت باشد اما ترديدي نيست كسي كه به صورت وسواس گونه هر دقيقه يا چند دقيقه يك بار به گوشي تلفن همراه خود مراجعه مي‌كند به واقع در مشت ابزارهاي دور و بري‌اش قرار گرفته است. مسلماً طرح سؤالاتي از اين دست كه آيا من در اين لحظه نياز دارم كه واقعاً به گوشي‌ام سر بزنم؟ آيا من به اين همه كانال يا گروه با شبكه اجتماعي نياز دارم؟ آيا هزينه و فايده اين سر زدن‌هاي متوالي به گوشي تلفن همراه را حساب كرده‌ام؟ اين پرسش‌ها و سؤالاتي از اين دست مي‌تواند تا حدودي به فرد كمك كنند با واقع‌بيني بيشتري زمان‌هايش را به ابزارهاي جديد اختصاص دهد.
 
 
برنامه‌هايتان را جلوي چشم بياوريد و رؤيت كنيد
 
 
نوشتن به ما كمك مي‌كند با وضوح بيشتري خود و رفتارهايمان را رؤيت كنيم و درك واقع بينانه‌تري از آنچه مي‌كنيم داشته باشيم و نهايتا به مديريت بهتري در زمان‌هايمان برسيم، بنابراين هرگز به حافظه‌تان اعتماد نكنيد. تصور نكنيد كه مي‌توانيد همه چيز را به خاطر بسپاريد.
 
 
از ياد نبريم كه بيشتر گام‌هاي ما در زندگي با آزمون و خطاست، بنابراين داشتن برنامه و نقشه راه كه در قالب‌هاي سه گانه كوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت تقسيم بندي شده‌اند مي‌تواند به ما در اتخاذ راهبردي روشن در مديريت زمان كمك كند، پس سعي كنيد برنامه‌هايتان را با وضوح بيشتري روي كاغذ بياوريد يا جايي مختصات آنها را ثبت كنيد كه بتوانيد در موعد مقرر دست به قياس، مدل‌سازي، ارزيابي و تصحبح بزنيد. فقط در اين صورت است كه شما مي‌توانيد ببينيد چقدر جلو رفته‌ايد، در كدام نقاط با چالش و مانع مواجه هستيد، كجا كند هستيد، به كدام بخش از برنامه‌تان زمان بيشتري را بايد اختصاص دهيد و كجا بايد زمان‌هايتان را جابجا كنيد. درك اين سياليت‌ها مي‌تواند كمك زيادي در مديريت زمان‌هايتان باشد. در خاتمه بايد تأكيد كرد بايد با خودمان كنار بياييم، خودمان را بشناسيم، با خودمان صلح كنيم تا بتوانيم زمان را مديريت كنيم. خودشناسي اصل اول هر تغييري در وجود، باورها و رفتارهاي ماست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر