روحالله صالحي
به رغم شعارهاي انتخاباتي دونالد ترامپ براي خروج نيروهاي امريكايي از غرب آسيا اما واشنگتن در پوشش القاعده به دنبال مداخله در يمن است تا علاوه بر تسلط بر تنگه استراتژيك «باب المندب»، رژيم سعودي را از باتلاق يمن نجات دهد.
دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا در كارزارهاي انتخاباتي خود بارها مخالفت خود را با حضور نيروهاي امريكايي در مناطق مختلف جهان در حمايت از متحدان واشنگتن اعلام كرده بود اما او به محض ورود به كاخ سفيد تغيير رويه داد و همچون اسلاف خود در واشنگتن سياست جنگافروزي خود را به نمايش گذاشت. ترامپ از همان ابتدا استراتژي نظامي براي مقابله با القاعده در يمن را در دستور كار قرار داد و وزارت دفاع امريكا حملات هوايي عليه مواضع اين گروه در يمن را شروع كرد. استقرار ناوهاي نظامي امريكا در اطراف يمن و حملات پراكنده به مواضع انصارالله در ماههاي اخير بيانگر اين است كه ترامپ در فكر سناريوي جديدي در يمن است. تقويت مواضع ناوهاي امريكايي در سواحل يمن و شروع حمات ظاهري عليه القاعده سؤالات زيادي را نسبت به نيات واقعي ترامپ در منطقه ايجاد كرده است. القاعده پس از حمله سعوديها به يمن به دست سعوديها و متحدان عربي آن تسليح شد تا بتواند به عنوان پيشقراول سعوديها با نيروهاي انصارالله مبارزه كند و اگر ادعاي ترامپ درست باشد پس واشنگتن با گروهي مبارزه ميكند كه در خدمت منافع غرب و سعوديها است. با اين وجود، حملات در ظاهر فريبنده امريكا عليه القاعده پوششي براي حضور بيشتر در يمن است. ترامپ درحالي از مقابله جدي با القاعده در يمن سخن ميگويد كه اين گروه تروريستي بدون هيچ گونه مانعي استان نفتخيز «حضرموت» در شرق يمن را تحت سلطه خود درآورده است. تجربه نشان داده كه هرچقدر قدرت القاعده بيشتر باشد به همان اندازه تهديدات اين گروه نيز براي صلح جهاني خطرآفرين است و تقويت القاعده در يمن نه تنها كشورهاي منطقه بلكه منافع غرب را نيز تهديد ميكند. امريكا بزرگترين تأمينكننده تسليحات ائتلاف عربي ضد يمن است و با فروش تسليحات غيرمتعارف به عربستان، دست سعوديها را در حملات همهجانبه براي كشتار مردم بيگناه و مظلوم يمن بازگذاشت و بهرغم هشدارهاي سازمانهاي حقوق بشري براي جلوگيري از ارسال تسليحات به عربستان، واشنگتن به ارسال اين تجارت پرفروش براي تأمين نيازهاي مالي كارخانههاي تسليحاتي خود ادامه ميدهد. حمايتهاي امريكا از جنايات عربستان در يمن درحالي است كه نتيجه بيش از دو سال جنگ خانمانسوز و ظالمانه، كشتار بيش از 10 هزار نفر به ويژه كودكان و زنان و نابودي زيرساختها و خشكسالي در يمن بوده است و همه اين جنايات در سايه سكوت مدعيان حقوق بشري انجام ميشود. ورود امريكا به بحران يمن معادله بازي را پيچيدهتر خواهد كرد و بر شدت بحران در اين كشور ميافزايد. زيرا الان بيش از 70 درصد مردم يمن از گرسنگي و كمبود مواد دارويي رنج ميبرند و فاجعه انساني در اين كشور بيداد ميكند و نياز به راهحل سياسي است تا راهكار نظامي.
اگرچه محافل سياسي انگليس و امريكا از فروش تسليحات به عربستان انتقاد ميكنند، اما رهبران اين كشورها در پيشبرد برنامههاي خود در خاورميانه همسو هستند و همزمان با تقويت مواضع واشنگتن در منطقه، انگليس نيز در اين مسير گام برميدارد. سفر ترزا مي، نخستوزير انگليس به كشورهاي عربي و خوشرقصي براي شيخنشينهاي عربي و اعلام حمايت از اين كشورها در مقابل تهديدات ادعايي از سوي ايران تلاشهايي است كه لندن در ماههاي اخير در دستور كار قرار داده است. انگليسيها كه مقدمات خروج از اتحاديه اروپا را آغاز كرده و از اين پس نميتوانند به بازارهاي اروپايي دل ببندند براي جبران هزينههاي دوران «پسابرگزيت» سعي در امضاي قراردادهاي نظامي با اعراب دارند تا با فروش سلاحهاي بيشتر به متحدان سنتي، زمينه نفوذ خود در منطقه را تقويت كنند. امريكاييها كه درك درستي از ظرفيت يمنيها و وضعيت ميداني اين كشور ندارند به دنبال اعزام نيرو براي مقابله با ارتش يمن و نيروهاي انصارالله هستند اما برخلاف تصور واشنگتن، يمن ممكن است به ويتنام ديگري براي امريكا تبديل شود و هزينههاي امريكا را بالا ببرد. امريكا مدعي نبرد با تروريسم است اما ناظران سياسي معتقدند كه اين موضوع بهانهاي براي اشغال يمن است زيرا همگان ميدانند كه القاعده و داعش ابزار دست كشورهاي متجاوز عليه يمن هستند و در كنار آنها در حال نبرد با ارتش و كميتههاي يمني اين كشور به سر ميبرند.
تشكيل ائتلاف ضد ايراني سفر مقامات امريكايي به كشورهاي حاشيه خليج فارس و ديدار با رهبران سعودي در ماههاي اخير همگي گواه اين است كه سياست ترامپ در خاورميانه در حال تغيير است و بيشتر به سمت حضور قدرتمند و ورود به بحرانهاي جديد است. جيمز ماتيس، وزير دفاع امريكا كه در اولين ايستگاه از سفرش به خاورميانه هفته گذشته وارد رياض شد، مدعي دخالت ايران در درگيريهاي يمن شده و بر لزوم توقف حمايتهاي نظامي ايران از گروه انصارالله يمن تأكيد كرد. واشنگتن و سعوديها در شرايطي ايران را به كمك تسليحاتي به انصارالله متهم ميكنند كه تاكنون هيچ اسناد و گزارشي در اين ارتباط منتشر نشده و از دو سال گذشته همه مسيرهاي زميني و دريايي اطراف يمن توسط عربستان و متحدانش به شدت محاصره شده است و عملاً راه امدادرساني به يمنيها از بين رفته است.
تلاش براي خروج سعودي از يمن واشنگتن به اين باور رسيده است كه عربستان سعودي و متحدانش تا يك دهه آينده نيز نميتوانند از پس نيروهاي يمني برآيند و ادامه اين جنگ براي كشورهاي ائتلاف عربي هزينهبر خواهد بود و اين مسئله با توجه به بحرانهاي اقتصادي و كسري بودجه اين كشورها ميتواند به تضعيف متحدان امريكا در منطقه منجر شود. عربستان و ائتلاف تحت امرش در دو سال گذشته تنها بر بخشهايي از جنوب يمن مسلط شدهاند و در اين منطقه نيز بين عربستان و ساير گروههاي مسلح اختلافاتي وجود دارد. عربستان در جنگ يمن انواع سلاحهاي پيشرفته و ممنوعه را بهكار گرفت ولي نتوانست به اهداف اعلاني خود دست پيدا كند و برخلاف تصور سعوديها اين نيروهاي انصارالله و ارتش يمن بودند كه در جنوب عربستان پيشروي كردند و توانستند مناطقي را به كنترل خود درآورند. در حال حاضر، عربستان به دنبال روزنهاي است كه بتواند از طريق آن آبرومندانه از گرداب يمن خارج شود حتي اگر اين مسئله به قيمت خروج از ميدان سوريه باشد اما شرايط منطقه براي خواسته عربستان مساعد نيست. عربستان كه حاضر نيست به طور علني شكست در يمن را بپذيرد نياز به كمك غربيها دارد تا با كشاندن آنها به بحران يمن، خود را نجات دهد. از اينرو امريكا در پي اين است كه با ورود به معركه يمن، متحدش را آبرومندانه نجات دهد، زيرا ترامپ كه مقابله با تهديدات ادعايي از سوي ايران و محور مقاومت را در دستور كار قرار داده است به دنبال ايجاد ائتلافي متشكل از متحدانش است و ادامه جنگ يمن به هيچ وجه براي غرب و اعراب خوشايند نيست.
تسلط بر گلوگاه بابالمندب برخلاف ادعاي ترامپ فعال شدن سياستهاي امريكا در يمن چيزي بيش از مقابله با تهديد القاعده است و در اين ميان منافع اقتصادي بيش از همه مشهود است. يمن، به عنوان بخشي از شبهجزيره عربستان به دليل موقعيت ويژه ژئوپلتيك خود با قرار گرفتن در شاهراه تنگه استراتژيك «باب المندب» و اشراف بر آبراه درياي سرخ، گلوگاهي استراتژيك محسوب ميشود. به گونهاي كه امريكاييها از ديرباز به دنبال ايجاد پايگاه دائمي در منطقه بودهاند تا بتوانند كنترل نبض انتقال انرژي را در دست داشته باشند. به باور ناظران، يكي از گمانهزنيهاي جدي كه در رابطه با پشتپرده اقدامات نظامي اخير امريكا در يمن مطرح است، تسلط بر تنگه بابالمندب است كه نوعي باجخواهي از اروپا و چين به شمار ميآيد. بخش قابلتوجهي از تجارت شرق و غرب از طريق اين معبر استراتژيك صورت ميگيرد و نمايش كمدي امريكا مقابل القاعده، زنگ خطري جدي براي كشورهايي است كه ساز مخالفت با دولت امريكا را سر دادهاند و با اين روش، قدرت برتر نظامي اين كشور را گوشزد ميكنند. كارشناسان سياسي يمن معتقدند كه نقض حاكميت ملي يمن توسط پهپادهاي امريكايي زمينهساز اشغال اين كشور توسط امريكا است.
از سوي ديگر واشنگتن در تلاش است با بهكارگيري سناريوهاي مشابه ليبي و عراق، كشور فقير يمن را نيز با ايجاد هرج و مرج فزاينده تجزيه كند تا بدين ترتيب با تضعيف يمن خطر شكلگيري يك كشور قوي و متحد با هويت شيعه در مرزهاي جنوبي عربستان را از بين ببرد. زيرا وجود يك كشور ضعيف با ساختار قبيلهاي خطري براي امنيت عربستان به شمار نميرود و دست رياض را براي مداخلات بيشتر در امور اين كشور باز ميكند.
ارزيابي نهايينتيجه دو سال جنگ نابرابر عليه مردم بيدفاع يمن نشان داد كه با وجود استفاده از سلاحهاي پيشرفته و محاصره اقتصادي نميتوان ملت يمن را به زانو درآورد و از اينرو تلاش واشنگتن براي اجراي سناريو مخربانه در يمن بيش از آنكه راهي براي خروج از بحران باشد دامنه آن را تشديد خواهد كرد. تاريخ نشان داده است كه ورود نظامي به يمن بدون هزينه نخواهد بود و زمينگير شدن امريكا ميتواند درسي مهم براي ترامپ باشد. اقدام نظامي راهكار مناسبي براي پايان دادن به جنگ يمن نيست و تنها راهحل برونرفت از اين گرداب، از سرگيري گفتوگوها بين گروههاي يمني و رسيدن به اجماعي براي برقراري صلح است.