به گزارش خبرنگار ما، چهاردهم ديماه سال 89، مأموران کلانتري 16زيباشهر ورامين از قتل جوان 24 سالهاي به نام سامان و زخمي شدن مرد 44 سالهاي به نام محرم باخبر و در محل حاضر شدند.
يكي از شاهدان حادثه به پليس گفت: نزاع بين عدهاي از افراد دو طايفه اتفاق افتاد. آنها از سالها قبل بر سر آب کشاورزي اختلاف دارند. امروز قرار بود درباره اختلاف حرف بزنند، اما حرف زدن آنها به مشاجره تبديل شد. وقتي مشاجره بالا گرفت مردي به نام ناصر با چوب چند ضربه به سر سامان زد که او کشته شد. محرم هم در جريان درگيري يکي از چشمهايش کور شد. بررسیها نشان داد مردي که محرم را هدف قرار داده، حيدر نام دارد.
در شاخه ديگري از تحقيقات احمد و حيدر بازداشت شدند. احمد در توضيح ماجرا گفت: هنگام درگيري به خاطر فحاشي طرف مقابل عصباني شدم و با چوبدستي به آنها حمله کردم. از شدت عصبانيت اصلاً متوجه رفتارم نبودم که ناگهان چوب به سر مقتول خورد و او خونين روي زمين افتاد. حيدر اما در اولين تحقيقات اتهامش را انکار کرد، اما در بازجوييهاي بعدي قبول کرد که ضربه او منجر به کوري چشم محرم شده است. با کامل شدن بررسيها، بازپرس احمد را به اتهام مباشرت در قتل و حيدر را به اتهام کوري چشم شاکي مجرم شناخت و پرونده براي رسيدگي به شعبه چهارم دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. هيئت قضات احمد را به قصاص و حيدر را به پرداخت نصف ديه و شش ماه زندان محکوم کرد.
قضات ديوان عالي کشور با بررسي پرونده، رأي قصاص احمد را تأييد کردند. از آنجا که محرم از دادگاه درخواست قصاص چشم متهم را کرده بود، رأي را نقض كرد و براي برگزاري مراسم قسامه به همان شعبه ارجاع دادند. بر اين اساس، شاکي بايد 25 نفر از بستگان نسبياش را به دادگاه معرفي کند تا سوگند بخورند که ادعاي شاکي در اينباره که ضربه متهم باعث کوري او شده، درست است. روز گذشته بعد از تشکيل جلسه دادگاه، 25 نفر از بستگان نسبي شاکي در دادگاه حاضر شدند، اما 11 نفر از آنها گفتند حاضر به سوگند نيستند چون خودشان نديدهاند که حيدر ضارب بوده است، بلکه از زبان ديگران شنيدهاند. هيئت قضات بعد از شور متهم را از اتهام خود تبرئه کرد.