نویسنده: مهدي فتحيمقدم
دولتي كه با شعار مقابله با پوپوليسم اقتصادي و در انتقاد از توزيع سيبزميني انتخاباتي يد طولایي داشت اكنون دچار آلزايمر سياسي – انتخاباتي شده و تمام كارهاي مذمت شده دولت قبل را براي كاغذهاي رأي، مجاز ميداند. افزايش حقوق بازنشستگان بيش از تورم، توجه به دهكهاي پايين و افزايش سه برابري يارانه نقدي و اعطاي سهام عدالت سه اقدام در جهت ترميم قدرت خريد محرومان است كه در صورت تأمين منابع منطقي براي آنها اقدامي مناسب است اما مردم سؤال ميكنند آيا واقعاً وتنها بايد در ايام انتخابات به ياد محرومان بود؟ آيا اين اقدامات ريشخند سياسي به مسائل واقعي اقتصادي كشور نيست؟
دولتي كه پرداخت يارانه را مصيبت عظما ميدانست ناگهان در شب انتخابات ترميم حقوق بازنشستگان را بعد از چهار سال در دستور كار قرار ميدهد، مدعي ارائه طرح توليد اشتغال ميشود كه مجلسيها آن را بايد براي انتخابات تصويب ميكردند و در يك جمله: دولت با گرفتار شدن به آلزايمر انتخاباتي مسير خود را از نگاه علمي به مسائل اقتصاد به سوي اقدامات كاملاً پوپوليستي منحرف كرده است اما اين تمام ماجرا نيست زيرا برنامهريزان سياستمدار كه تا دو ماه پيش معتقد به يارانه دادن سياست به اقتصاد بودهاند ناگهان براي حفظ قدرت در قوه مجريه دچار آلزايمر و فراموشي گفتار درمانيهاي خود شدهاند و از ترس شكست در رقابت انتخاباتي، شبانه به دليل عدم اشراف رئيسجمهوري به مسائل اقتصادي براي اولين بار در انتخابات كشورمان معاون اول يك رئيسجمهور را به عنوان نامزد انتخاباتي و كمكي ثبتنام ميكنند.
اين برنامهريزان درباره مردم چه فكر ميكنند؟ آياحفظ قدرت و مسند تا اين حد حائز اهميت است كه مانند فيلمفارسيهاي قبل از انقلاب هميشه نفردوم بازيگر در سناريوهاي آن دوران نقش كتكخور را ايفا كند و مردم هم درك و شعور تحليل اين رفتارها را نداشته باشند و براي نفر اول كف و سوت بزنند؟
آيا مردم نميدانند كه سه روز قبل از افزايش سه برابر شدن يارانههاي دهكهاي پايين جامعه رئيس كل بانك مركزي در بهت و حيرت و تعجب، غيرممكن بودن افزايش يارانهها بدون تبعات منفي را چگونه توصيف كرده است؟يا اين اقدامات پوپوليستي در اقتصاد با تبعات قابل پيشبيني مدنظر رئيس كل بانك مركزي براي همه زشت و قابل نقد است الا براي دولتمردان دولت يازدهم؟! سيف درباره افزايش وعده يارانههاي نقدي توسط يك نامزد گفته بود: «يك كسي ميتواند چنين تعهدي را انجام دهد و تمام ساختارهاي پولي و مالي كشور را به هم بريزد و يك تورم شديد به بار بياورد اما در نهايت اين كار او نفعي براي مردم به دنبال نخواهد داشت... با توجه به ظرفيت اقتصاد ايران، من از طرح اين صحبتها تعجب ميكنم.»