نويسنده: جواد محرمي
سعيد سهيلي اواسط دهه 70 با فيلم مردي شبيه باران جايزه بهترين فيلم اول از جشنواره فجر را دريافت كرد و از آن زمان در ميان مخاطبان و علاقهمندان سينما به فيلمسازي شناخته شده بدل شد. «مردي شبيه باران» فيلمي در ژانر دفاع مقدس با بازي ستاره آن زمان سينماي ايران، ابوالفضل پورعرب بود. پورعرب توانست براي اولين و آخرين بار به واسطه آن فيلم سيمرغ بلورين بهترين بازيگري را نصيب خود كند. سهيلي بعدها به ژانر كمدي روي آورد و چند فيلم در اين ژانر ساخت و تا به حال نيز روند ساخت كمدي را ادامه داده است. او هم اكنون فيلم گشت 2 را بر پرده سينماها دارد كه از فروش خوبي در گيشه برخوردار بوده است. گفتوگوي «جوان» با اين فيلمساز پيش روي شماست.
راضي كه نيستم، سينماي ايران در اكران نوروزي سال گذشته با استقبال خيلي بهتري از سوي مردم مواجه بود و فيلمهاي كمدي فروش بهتري داشتند. علت اصلي هم اين بود كه سال گذشته اغلب فيلمها از تيزرهاي تبليغاتي در ماهواره بهرهمند بودند ولي امسال فيلمها از اين مسئله محروم هستند. نكته ديگر اينكه متأسفانه تلويزيون كه اساساً بايد از محصولات فرهنگي داخلي حمايت كند، آنطور كه بايد از سينما حمايت نميكند و تيزرهاي ما در تلويزيون خوب تبليغ نميشود و به نظرم فروش فيلم به اين دلايل آنطوري كه بايد باشد نيست و ميتوانست خيلي وضعيت بهتري داشته باشد.
هر فيلمي كه در جشنواره فجر نمايش داده ميشود از اين فرصت برخوردار است كه نظرات اهالي رسانه را اخذ كند. ما هم نظرات منطقي برخي از عزيزان را مورد توجه قرار داديم و سعي كرديم در صورت امكان در تدوين مجدد فيلم آنها را لحاظ كنيم؛ البته فقط برخي نظرات را.
بسياري از نظرات را قبول ندارم و البته همانطور كه گفتم براي همه نظرات احترام قائلم و برخي را هم تا حدودي قابل قبول ميدانستم و تا جايي كه ميشد از آنها استفاده كردم ولي معتقدم عمده انتقادات درست نبود. آدمي نيستم كه بخواهم در برابر انتقاد منطقي گارد بگيرم و بيجهت دفاع كنم اما به نظرم برخي انتقادها مبناي درستي نداشت.
صرف نگاه به گيشه براي من داراي اولويت نيست. اگر اينطور بود اين همه دردسر و مميزي شامل حالم نميشد. اين نشان ميدهد كه حرف براي گفتن دارم ولي سينما بدون تماشاگر اصلاً معني نميدهد. هيچ فيلمسازي را پيدا نميكنيد كه دوست نداشته باشد طيف وسيعي از مخاطبان فيلم او را ببينند ولي حاضر نيستم به هر قيمتي مخاطب عام را به سينما بكشم. پشت طنزي كه در فيلم من وجود دارد مباحثي مطرح ميشود كه اتفاقاً جامعه با آن درگير است و متوجه آن هست. معتقدم نبايد مردم را دست كم گرفت، مردم به سينما نميروند كه حالشان از ايني كه هست بدتر شود، مردم به دنبال تجربهاي تازه از زندگي در سينما هستند و اگر اين اتفاق نيفتد دليلي ندارد كه وقت و پول خود را هزينه كنند.
من پيامبر و پيشگو نيستم و قطعاً ميتوانم بگويم اگر عمري و تواني باشد در ژانر كمدي فيلم خواهم ساخت چون زبان طنز را خيلي مؤثر ميدانم و با توجه به محدوديتهاي مختلف در سينماي ايران اين ژانر ظرفيتهاي زيادي براي ارتباط با مخاطب دارد. البته كمدي كه من كار ميكنم رگههاي اجتماعي دارد و اين برايم مهم است. ضمن اينكه من اگر بخواهم در ژانر ديگري فيلم بسازم حتماً يكي از دغدغههايم سينماي دفاع مقدس است ولي به اين هم اعتقاد دارم كه ساختن فيلم بدون مخاطب در ژانر سينماي جنگ خيانت به مردم و به ويژه رزمندگان و ايثارگران عرصه جهاد و شهادت محسوب ميشود. فيلمهاي زيادي با نام دفاع مقدس ساخته شده كه مردم آن را نديدهاند و در تاريخ سينما كاملاً محو شدهاند و البته هزينه زيادي هم براي آن شده است. اين ظلم و توهين به سينماي مقاومت و ارزشهاست. من اگر فيلمنامه خوب و شرايط مناسب برايم مهيا شود حتماً فيلم دفاع مقدسي خواهم ساخت ولي نميدانم چه پيش خواهد آمد. من فيلمهايم را با هزينه بخشهاي دولتي و غيردولتي نميسازم و خودم هزينه آثارم را ميدهم براي همين هم نميتوانم فيلمم را براي خوشامد مديران و ارگانها بسازم بلكه بايد مردم از فيلم استقبال كنند تا پولش برگردد. من فيلمسازي نيستم كه سودم را در توليد ببينم بلكه سود فيلم من در جريان توزيع و عرضه فيلم معنا پيدا ميكند.
بله من تا به حال 14 فيلم ساختهام و در همه آنها خودم سرمايهگذار بودهام و از سرمايههاي شخصي استفاده كردهام و هيچگاه به دنبال جذب پول از نهادهاي دولتي و غيردولتي نبودم و اغلب هم ضرر نكردم و براي فيلمهايم سود كردم. فيلمسازي كه فروش برايش مهم نباشد سينما برايش جدي نيست. فاجعه وقتي رقم ميخورد كه فيلمساز در مرحله توليد خيالش از سود فيلم راحت باشد و به فروش اصلاً فكر نكند. اين روندي خيانتبار است كه متأسفانه در سينماي ايران از سوي برخي افراد به يك روال تبديل شده است.
بله فكر ميكنم كارنامهام طوري است كه ميتوانم اين ادعا را داشته باشم، البته خيليها چنين ادعايي دارند و در عين حال از چند نهاد دولتي و حكومتي بودجه ميگيرند و بعد هم ادعا ميكنند سينماگر مستقل هستند. جالب است كه فيلمهايشان همواره در گيشه با شكست روبهرو ميشود ولي هميشه ارگان يا نهادي هست كه به آنها پول بدهد و آنها هم هميشه خيالشان راحت است كه از جايي پول خواهد رسيد.