دنيا حيدري
حرف و حديثهايي كه در خصوص فساد در مدارس فوتبال به گوش ميرسد تمامي ندارد. هر چند در اكثر مواقع اين مسائل رد يا حاشيهسازي و سياهنمايي خوانده ميشود، اما وقتي يكي مثل پيمان اديبي، عضو پيشين كميته اخلاق فدراسيون فوتبال در اين خصوص صحبت ميكند، ديگر نميتوان گفت كه فساد در مدارس فوتبال ساخته و پرداخته ذهن حاشيهسازان است. تعرض جنسي در ردههاي پايه يكي از اين مسائل فاجعه باري است كه طي سالهاي گذشته بارها و بارها تن و بدن اهالي فوتبال را لرزانده و بيآنكه افكار عمومي قانع شود، بعد از مدتي به دست فراموشي سپرده شده است. مسئلهاي كه پرداختن به آن از سوي برخي يك نوع هنجارشكني به حساب ميآيد و بايد برابر آن سكوت كرد تا باعث آشفتگي افكار عمومي نشود، اما به زعم بسياري چون محمود كلهر كه خود ساليان سال است در تيمهاي پايه كار ميكند، پرداختن به آن، گامي بزرگ است براي مقابله با افرادي كه حيثيت فوتبال را نشانه رفتهاند.
مسئله فساد در مدارس فوتبال كه طي چند سال اخير با اخبار ناخوشايندي همراه بوده است، اين بار توسط عضو سابق كميته اخلاق مطرح شده است. به عنوان مربياي كه سالها در ردههاي پايه كار كردهايد فكر ميكنيد به راستي اين مسائل حاشيهسازي است يا واقعيتي است كه سعي در پنهان كردن آن ميشود؟ سالهاست كه در ردههاي پايه كار ميكنم. چيزي حدود 20 سال. در مدارس فوتبال، تيمهاي پايه پرسپوليس، راه آهن، آكادميهاي مختلف و تيمهايي كه امتيازش براي خودم است. متأسفانه يكسري مسائل وجود دارد و نميتوان آن را كتمان كرد. براي خود من يك مرتبه اتفاق افتاد. شخصي با عكس من اقدام به سوءاستفاده از بچههاي مردم ميكرد، خوشبختانه توانستيم شكايت كرده و او را پيدا كنيم و مانع كارش شويم، اما شما فكرش را كنيد، اينها يكي دو نفر كه نيستند. بارها و بارها افرادي فاقد صلاحيت، به اين شكل از خانوادهها و بچههاي آنها سوءاستفاده ميكنند. به طرق مختلف. با كمال تأسف يكسري اتفاقات تلخي رخ ميدهد كه بايد جلوي آن را گرفت. وقتي شخصي از كميته اخلاق اين حرفها را ميزند، مطمئناً اسناد و مداركي دارد و روي هوا حرف نميزند. اين خود ثابت ميكند آنچه طي اين سالها در اين خصوص گفته شده همه شايعه و حاشيه نبوده و متأسفانه وجود داشته است.
براي مقابله با اين اتفاقات چه بايد كرد؟نظارت مهمترين مسئله است. بايد قوانين سفت و سختي وجود داشته باشد. هر كسي ممكن است بيايد و مدرك مربيگري بگيرد، اما صرف داشتن مدرك كه ملاك نميشود به افراد اطمينان كرد. ردههاي پايه، آيندهسازان اين مملكت هستند و تعرض به آنها به هر شكلي، تعرض به آيندهسازان و آينده جامعه است. بايد نظارت دقيقي روي تيمهاي پايه و مدارس فوتبال داشت. هيئتهاي فوتبال، فدراسيون و حتي كميته آموزش آن بايد علاوه بر وضع قوانين سفت و سخت، نظارت خوبي هم داشته باشند كه چه افرادي در اين ردهها سركار ميآيند، با چه رزومه و خصوصيات اخلاقي. هدف اصلي ما اين نيست كه فوتباليستهاي بزرگي تحويل جامعه دهيم. شخصا به اين مسئله بسيار تأكيد دارم. ما قرار است از اين بچهها انسانهاي بزرگي تحويل جامعه بدهيم كه تعدادي از اين انسانهاي بزرگ ميتوانند فوتباليستهاي بزرگي هم باشند. پس بايد از نفراتي در رأس كار و امور استفاده كرد كه نهتنها دانش باليني داشته باشند كه از سلامت و صلاحيت اخلاقي نيز برخوردار باشند. اين بچهها فرزندان ما هستند، نميتوانيم برابرشان بيتفاوت باشيم.
خانوادهها چه نقشي ميتوانند در اين خصوص داشته باشند؟واقعيت اين است كه اين روزها خانوادهها بسيار گرفتار هستند، اما اين دليل نميشود كه توجهي به مسائل پيرامون خود نداشته باشند. آنها بايد با علم به اينكه فرزندان خود را دست چه شخص يا اشخاصي ميسپارند آنها را به مدارس فوتبال بفرستند. بايد نام آنها را جاي مطمئني بنويسند و با اين وجود، رفت و آمدها و كارهاي فرزندانشان را زير نظر بگيرند. ديده شده آگهي يك مدرسه فوتبال را مثلاً در ولنجك زدهاند، اما بچهها را به ورامين ميبرند. خب در طول اين مسير چه اتفاقاتي رخ ميدهد، كسي نميداند؟ خانوادهها بايد نسبت به اين مسائل حساس باشند و در خصوص آن تحقيقات لازم را انجام دهند. به صرف يك نام نميتوان اعتماد و انتخاب كرد، چراكه بسياري با عناوين مختلف از اسامي فوتباليها استفاده ميكنند. استفادههايي كه گاهي ميتواند ضربههاي جبران ناپذيري به اين بچهها وارد كند.
اما اين انتظار وجود دارد كه مدارس فوتبال و تيمهاي پايه اين امنيت را برقرار كنند و نظارتي براي برقراري اين امنيت در مدارس فوتبال و تيمهاي پايه وجود داشته باشد. بله، مطمئناً وظيفه برقراري امنيت بر عهده مدارس فوتبال است. ضمن اينكه همانطور كه اشاره كردم بايد روي كار اين مدارس نيز نظارت دقيق و سفت و سختي انجام گيرد. خصوصا وقتي از نامهاي بزرگ استفاده ميشود. در واقع نبايد اينگونه باشد كه مدارس فوتبال با نامهاي بزرگ بچههاي مردم را به سمت خود بكشانند، اما كار به عهده عده ديگري باشد. اين مسئوليت افراد را بيشتر ميكند. خصوصاً آنهايي كه از نامشان استفاده ميشود. آنها هم بايد حساسيت زيادي در اين خصوص داشته باشند و اجازه ندهند كه از نامشان سوءاستفاده شده و آبرويشان لكهدار شود. بايد كار به افراد سالم و مدير سپرده شود. ما نفرات بسيار خوبي داريم كه در خانه نشستهاند. بايد از دانش آنها استفاده كرد و اجازه نداد افرادي كه نه اطلاعات و دانشي در اين زمينه دارند و نه سلامت و صلاحيت اخلاقي دارند كار را به دست گيرند. هيچ كس اين را نميخواهد.
عدهاي بر اين باورند كه در خصوص بياخلاقيهايي نظير تعرضات جنسي كه گفته ميشود در برخي مدارس فوتبال انجام ميشود بايد سكوت كرد تا باعث آشفتگي افكار عمومي نشود و قبح مسئله نشكند، فكر ميكنيد سكوت در اين خصوص جايز است؟به هيچ عنوان. سكوت در برابر اين فسادها باعث ميشود افراد متعرض گستاخانهتر به راهي كه در پيش گرفتهاند ادامه دهند. بايد دست اين افراد را از جامعه فوتبال كوتاه كرد. هرگونه سكوتي در اين راستا خصوصاً اگر كسي اطلاعاتي داشته باشد، خيانت محسوب ميشود. خيانت به جامعه فوتبال و نسلي كه قرار است آينده اين مملكت و فوتبال آن را بسازند. بيان واقعيت باعث برچيده شدن بساط اين فساد ميشود. اين اتفاق البته تنها مختص كشور ما نيست، در بسياري از كشورها اين اتفاقات شوم رخ ميدهد. مثلاً در انگليس ديديم كه چندين نفر در اعتراض به تعرضي كه سالها قبل به آنها شده بود شكايت كردند و فرد خاطي مجازات شد. بايد با اين افراد برخوردي جدي شود تا دستشان از جامعه فوتبال كوتاه شود. اين مسئله ضربه جبرانناپذيري ميزند و بايد جلوي آن گرفته شود.
به نظر ميرسد اما گاهي با عدهاي در اين زمينه مماشات ميشود. حرف و حديثهايي به گوش ميرسد اما ماجرا خيلي سريع جمع ميشود و به دست فراموشي سپرده ميشود. بايد قوانين سفت و سختي بگذاريم. همه چيز كه قانونمند باشد، ديگر محمود كلهر يا شخص ديگر فرقي ندارند، همه مقابل قانون يكسان هستند و بايد پاسخگو باشند. آن وقت ديگر من به خودم اجازه نميدهم پا را از گليمم درازتر كنم، تخلفي مرتكب شوم يا به بچههاي مردم تعرض كنم. يا حتي ديگر نميتوانم از بچههاي مردم كه به اعتبار اسم من نوعي جلو آمدهاند شهريه بگيرم و كار را به دست افرادي بدهم كه صلاحيت ندارند. آن وقت آدمهاي بزرگ هم حواسشان را جمع ميكنند. حرف از نسلي است كه قرار است آينده اين مملكت را بسازند. نميتوان بيگدار به آب زد و مسئله را سرسري گرفت. در اين خصوص ميبينيم افرادي حرف ميزنند كه اسناد و مدارك هم دارند. بايد با اين مسئله شوم مقابله كرد. فساد هست، انكار آن فايده ندارد، اما ميتوان جلوي آن را گرفت و دست اين مفسدان را كوتاه كرد. همه ما اين را ميخواهيم. بايد دست به دست هم دهيم تا ديگر شاهد اين اتفاقات وحشتناك نباشيم.