کد خبر: 842412
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
مصرف لوكس براي كسب پرستيژ
مصرف به معناي خرج كردن است، خرج كردن پول مازاد براي كالاها و خدماتي كه توسط افراد خريداري و تهيه مي‌شود...
زهرا محمد‌نيا
نويسنده:‌ زهرا محمد‌نيا
 
 
 
مصرف به معناي خرج كردن است، خرج كردن پول مازاد براي كالاها و خدماتي كه توسط افراد خريداري و تهيه مي‌شود. درآمد به دو صورت استفاده مي‌شود كه بخشي به انباشتن ثروت و پس‌انداز اختصاص داده شده و بخشي ديگر نيز صرف امورات روزمره مي‌شود. مصرف‌گرايي يعني استفاده بيش از حد از كالاها به منظور رفع احتياجات كه شامل خريد كالاهاي مادي و هم خدمات است. مصرف‌گرايي اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارايي‌هاي مادي است. در جامعه مدرن و پيشرفته امروزي مصرف‌گرايي تبديل به يك پرستيژ اجتماعي شده است كه وقت، انرژي، پول، خلاقيت، نوآوري زياد و... را مي‌طلبد. بد نيست بدانيم مصرف‌گرايي اثر گسترش نظام سرمايه‌داري در كشورهاي اروپايي ايجاد شده و سپس به جوامع ديگر بسط داده شد. امروزه اين پديده در كشور ما به سرعت در حال گسترش است. بي‌شك نظام سرمايه‌داري نيز با توليد انبوه نياز به مصرف‌كنندگان انبوه دارد.
      

افراد بر اساس ثروت، قدرت، وجهه يا پرستيژ به سه طبقه بالا، متوسط و پايين طبقه‌بندي مى شوند. هر كدام از اين سه طبقه مصرف‌گرايي بي‌رويه دارند اما هر كدام به يك شكل متفاوت. آنان كه متعلق به طبقه بالا مي‌شوند با دارا بودن ثروت از طريق مصرف كالاهاي لوكس در پي كسب پرستيژ بالا هستند! آنها از امكانات و خدماتي كه باعث مي‌شود تا وجهه و قدرتشان بالا رود، به مقدار وافر استفاده مي‌كنند. مصرف‌گرايي مفرط وسيله‌اي براي نشان دادن خود است و اعضاي يك طبقه در مصرف‌گرايي با هم رقابت كاذب مي‌كنند. اعضاي طبقه متوسط سعي مي‌كنند خود را از طبقات بالا عقب‌تر نبينند به همين دليل با درآمد كمتر شروع به رقابت با طبقه بالا مي‌كنند.



جامعه اجناس به ظاهر لوكس اما با قيمت ارزان‌تر را در اختيار آنها قرار مي‌دهد و آنها از خريد يك چنين كالاهايي از لحاظ رواني يك رضايت مندي كاذب را به دست مي‌آورند. اعضاي اين طبقه به لحاظ كمي بيشترين مصرف را دارند، بازار به اين طبقه وابسته است زيرا اكثريت جامعه را تشكيل مي‌دهند و بيشترين حجم خريد را دارند.  هنگامي كه زمينه مساعدي براي توليد و همچنين درآمدي وجود نداشته باشد و در عين حال بر مصرف تأكيد شود آسيب‌هاي متعددي در جامعه بروز مي‌كند. از جمله عوامل به وجود‌آورنده مصرف‌گرايي و تشديد آن تأسيس فروشگاهاي بزرگ، تأسيس شركت‌هاي چند مليتي و جهاني، تبديل خريد و مصرف به هنجار و ارزش، ظهور مدگرايي و اشاعه نيازهاي كاذب، اشاعه فرهنگ مصرف‌گرايي در خانواده، حراج‌هاي پي در پي، استفاده از كارت‌هاي اعتباري، جبران كسري درآمد از راه نابهنجار و... خواهد بود.



نياز نداريم، اما مي‌خريم!


بي‌شك هر اندازه در جامعه توزيع ثروت و درآمد نامتوازن باشد، مصرف‌گرايي رواج و گسترش بيشتري مي‌يابد. تبليغات گسترده به وسيله وسايل ارتباط جمعي كه افراد را به مصرف بيشتر و بيشتر تشويق مي‌كنند. تكنولوژي جديد نيازهاي جديد خلق كرده و نظام سرمايه‌داري بدون مصرف‌گرايي قادر به ادامه حيات نخواهد بود. جنسيت هم نقش مؤثري دارد. در واقع زنان گرايش بيشتري به خريد و مصرف دارند. نبود امنيت اقتصادي نيز بي‌تاثير نيست و افراد اجناس ارزان را براي روز مبادا خريداري مي‌كنند. اين در حالي است كه متأسفانه هيچ گونه آموزشي براي مصرف درست در فيلم‌ها، كتب درسي و... وجود ندارد.


مصرف‌گرايي در مقابل توسعه است زيرا مانع از سرمايه‌گذاري جهت طرح و اجراي زير‌ساخت‌هاي توسعه مي‌شود. موجب فاصله طبقاتي مي‌شود، در نتيجه موجب افزايش تمايز اجتماعي شده و افزايش نفوذ بيگانگان را به همراه خواهد داشت و موجب روحيه تجمل‌پرستي و راحت‌طلبي مي‌شود.  آنچه امروزه اتفاق مي‌افتد اين است كه قدرت‌هاي بزرگ صنعتي براي ما انسان‌ها تصميم مي‌گيرند چه چيزي خوب است و چه چيزي بد! نكته تأسفبارتر اينكه آنان با قدرت عظيم رسانه‌اي كه در دست دارند، تبليغات روانشناختي خود را به خورد مردم مي‌دهند. شايد مقصر خود ما هستيم كه به دليل اعتماد به نفس ضعيف و باور نداشتن خود و با پناه بردن به مصرف‌گرايي و فرار از رنج‌هاي وجودي و نگراني‌هاي موجود در زندگي‌مان به اين قطب‌هاي صنعتي بيش از پيش قدرت بخشيده‌ايم و هر روز از محصولات متفاوت و بيهوده‌شان استفاده كرده و مادام سعي مي‌كنيم يكنواختي زندگي‌مان را با مصرف محصولات جديد جبران كنيم.


مثال ساده‌اش استفاده از تلفن‌هاي همراه‌ مدل به مدل است كه با مدل قبلي فرق عمده‌اي ندارند و صرفا خلأهاي ما را به صورت كاذب پر مي‌كنند. توليدكنندگان حريص به ظاهر به فكر نيازهاي ما هستند، اما در اصل به فكر فروش محصولات خود مي‌باشند. تشويق مردم به پس‌انداز و سرمايه‌گذاري، ايجاد زمينه مناسب جهت فعاليت‌هاي اقتصادي، اصلاح نوع نگرش و انديشه جاري در جامعه، افزايش آگاهي و سطح فرهنگ عام براي افزايش توليد و كاهش مصرف‌گرايى، آموزش درست مصرف در سطوح مختلف آموزش اجتماعي، ارائه الگوهاي صحيح مصرف، بالا بردن كيفيت كالاهاي داخلي، توجه به ارزش‌هاي ديني مانند قناعت و فرهنگ‌سازي بر اساس آموزه‌هاي اسلامي براي جلوگيري از اشاعه اسراف و تبذير، راهكارهايي است كه در اين زمينه بايد به كار بست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر