كتابي كه هماكنون در محضر شما خوانندگان ارجمند از آن سخن ميرود، مشتمل بر دو شعر نسبتاً بلند به نامهاي «معراج» و از «خلوت مهتاب شبي در حرم دوست» است كه بنده منظومه اول را در جريان پژوهشي كه اخيراً درباره قرآن كريم آغاز كردهام، در قالب شعر نو يا نيمايي به سلك نظم درآوردهام. انگيزهام از انجام اين كار، جاذبههاي مضامين موجود در سورههاي مباركه «الإسراء/ 17» و «النجم/ 53» بوده است كه خداوند بزرگ در آياتي از آنها به رخداد مبارك «معراج» رسول اكرم(ص) اشاراتي فرموده است؛ واقعهاي كه برخي از مفسران آن را بعد از «قرآن» عظيمترين معجزه حضرت محمد(ص) دانستهاند و درباره اين سفر آسماني و مشاهدات رسولالله(ص) در مسير خود از مسجدالحرام در مكه تا مسجدالاقصي در بيتالمقدس و ديدار از آسمانهاي هفتگانه، بهشت، دوزخ، سدرهالمنتهي، عرش برين كه منجر به افتخار باريابي آن حضرت به پيشگاه خداوندي و ورود ايشان به خلوتگه راز الهي شده، مطالب ارزندهاي را به قلم آورده است، همچنين شاعران تواناي دينباوري بهويژه از قلمرو ادبيات كهن فارسي تا كنون رمز و رازهايي از اين رخداد را در قالب مثنويهايي منظوم كردهاند كه از ميان آنها آثار گويندگان بزرگ نظير سنايي غزنوي (ف. 545ﻫ. ق) در حديقه الحقيقه، نظامي گنجوي (614-530ﻫ. ق) در پنج گنج، سعدي شيرازي (ف. 691ﻫ.ق) در بوستان و عبدالرحمن جامي (817ـ898ﻫ. ق) در هفت اورنگ شهرت بيشتري دارند.
با توجه به عظمت موضوع معراج و اثرات ژرفي كه مطالعه اين رويداد فرخنده بر اينجانب گذارده است، توفيق پروردگار نصيب و يار شد تا حقير بتواند با استفاده از چند مأخذ معتبر تفسيري از دانشمندان نامور شيعه ـكه نام آنها در بخش نخستين پينوشتهاي كتاب حاضر معرفي شده است - مهمترين بخشهاي آموزنده از واقعه معراج را كه اغلب مفسران و مورخان اسلامي در صحت مطالبشان اتفاق نظر دارند، انتخاب كند. مخصوصاً گفتوشنودهايي را كه در آن شب تاريخي ميان خداوند و پيامبر گرامي او انجام گرفته و از اين رهگذر احاديث مشهور به قدسي به وجود آمده است، در قالب شعر نو (نيمايي) كه مورد علاقه نسل جوان امروز و ادبدوستان نوگراست، به سلك نظم درآورد؛ كاري كه حاصل آن را خوانندگان گرامي در صفحات آينده مطالعه خواهند فرمود. پايان بخش منظومه «معراج» كه صعود و سير شبانگاهي رسول گرامي پروردگار در آسمانهاست، غزلي با عنوان «از بينهايت تا بينهايت» با محتواي توحيد و عظمت آفرينش خداوند، بهويژه آسمانها و فضاي لايتناهي كيهان تقديم حضور مطالعهكنندگان موحد و صاحبدل شده است كه خود در واقع مكمل احساسي خواهد بود كه از شگفتيهاي معراج و بزرگي پروردگار در آنان ايجاد ميشود. در بخش دوم مجموعه حاضر نيز شعر ديگري با عنوان «از خلوت مهتاب شبي در حرم دوست» در قالب ترجيعبند ارائه شده كه موضوع آن ستايش حضرت محمد(ص) و والايي اسلام و بزرگداشت مدينه طيبه است و نگارنده آن را ضمن سفري كه به قصد گزاردن عمره مفرده، در ارديبهشت ماه سال 1384ﻫ. ش به سرزمين وحي داشت، در خلوت مهتاب شبي از ايامي كه مقارن با ميلاد مسعود رسولالله(ص) بود، در حالي خاص و زماني مبارك در جوار آرامگاه مقدس آن پيامبر رحمت به مدينه منوره سروده است. در اين منظومه كه شامل 12 بند است، ابتدا به بيان والايي رسالت نبي اكرم(ص) و مكارم اخلاقي و سجاياي روحي آن رسول خاتم و اهداف حياتي و بلندي كه اسلام در احياي مكتب توحيد و ارتقاي مقام انسان و نشر ارزشهاي معنوي و توسعه دانشها و تمدن بشري از راه تعليمات قرآن و رهنمودهاي پيشواي عاليقدر اين دين حنيف و جانشينان شايسته او داشته، پرداخته است و سپس به موضوع دشمنان اسلام و تبليغات سوء و سمپاشيهاي آنان در عصر حاضر نيز كه به منظور تضعيف و بدنام كردن اين آيين انسانساز از طريق نشر كتابهاي ضالّهاي نظير آيات شيطاني و اخيراً به شكل كاريكاتورهاي موهن در بعضي از روزنامههاي اروپايي به پشتيباني شيطان بزرگ و برخي از دولتهاي متجاوز غرب انجام ميگيرد، اشارت شده است و مآلاً با پيام مذكور روشنفكران آزاد دينباور جهان اسلام را به اتحاد و همبستگي در برابر مخالفان اسلام فراخوانده است.
بهطور كلي مطالب اين ترجيعبند همانطور كه در بند يازدهم آن ضمن ابيات ذيل اظهار شده است:
«من اينك در جوار مرقد پاك نبي هستم
ز جام باده روحاني او شاد و سرمستم
به معراجي برفته روح من تا قله افلاك
بسان آنكه از دنياي درون بگسسته و با عرش پيوستم!»
چون زمينه فكري و عاطفي سراينده به هنگام گفتن اين منظومه به واقع نوعي معراج روحاني را براي او در آسمان عظمت شخصيت حضرت محمد(ص) فراهم كرده است، اينك كه از سير آن عالم معني باز آمده، مباهي است كه گزارشي را از حال و هوا و چگونگي كوي دوست با اين اميد به خوانندگان فضيلتخواه عرضه كند كه برايشان به يك بار شنيدن يا مطالعه بيرزد. همچنين اثري مفيد و آموزنده براي دوستداران ارزشهاي اسلامي باشد.