«هراس از بهكارگيري واژه نقض» توصيف هفت ماه پس از روز اجراي برجام است كه دستگاه ديپلماسي، مجلس شوراي اسلامي و كميته نظارت بر برجام آن را به عنوان رويكرد خود انتخاب كردهاند. اين در شرايطي است كه در دوران پر فراز و نشيب پسا برجام اوضاع نامناسبي بر جامعه ايراني گذشته و در فقدان دغدغهمندي لازم برخي مسئولان مشكلات كشور رو به فزوني گذاشته است.
به جرئت ميتوان گفت كه در دوران پسا برجام اكثر توقعات تيم مذاكرهكننده كشورمان محقق نشده است، آن هم در شرايطي كه قبل از امضاي متن توافق هستهاي حاميان مذاكره با امريكا با بهكارگيري ابزارهاي رواني، رسانهاي و سياسي توانسته بودند رضايت توأم با حمايت بخشي از جامعه را جلب كرده و در مقابل منتقدان هستهاي را با ادبيات و موضعگيري تند رنجانده و به آنها نسبتهايي نظير «تازه به دوران رسيدهها» و «جنگ نديدهها» داده تا با فراغ بال آنچه مورد توقع است را درباره برجام به انجام برسانند.
اما امروز پس از گذشت اين زمان نسبتاً طولاني از روز اجراي توافق هستهاي، ميتوان قضاوتي منصفانه از آن داشت و ارزيابي دقيقي از ميزان اشتباهات داشت و به اين پرسش پاسخ مستدل داد كه آيا ادعاهاي منتقدان توافق با غرب در طول سه سال گذشته صحيح و از روي دلسوزي بوده يا به عكس وعدهها و شعارهاي دولت و حاميان آن درباره توفق هستهاي صحت داشته و تنها كاربردي تبليغاتي يا انتخاباتي نداشته است.
بي نتيجه بودن توافق هستهاي در حالي است كه در طول هفت ماه گذشته مسئولان ارشد مرتبط با پرونده برجام تلاش كردهاند به جاي آنكه سخن از نقض برجام به ميان بياورند، رفتار امريكاييها را توجيه و بهدنبال «خريدن زمان» از مردم جهت اميدوار نگه داشتن آنها بودند كه در هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي سخن از «نقض برجام» و «پاسخ حتمي و قريب الوقوع» ايران به طرف امريكايي به ميان آوردند و جبران كم كاريهاي مكرر و دامنه دار اين قشر از كارگزاران را به خوبي دادند.
دولت، مجلس و كميته نظارت بر برجام از شروع نقض برجام تا اوايل آبان ماه تلاش داشتند با توجيهگري توأم با كليگويي و تبليغي برخورد كردن، برجام را همچنان راه علاج مشكلات كشور عنوان كنند كه چنين روندي را ميتوان در اظهاراتي نظير: «ما اجازه نخواهيم داد كه در هيچ حوزهاي هيچ يك از طرفهاي برجام از حدودشان تخطي كنند»، «ما با كمال قدرت و شجاعت در برابر زيادهخواهيها ايستادگي ميكنيم و اجازه زيادهخواهي هم نخواهيم داد»، «حرف اصلي برجام حفظ دستاوردهاي هستهاي و عزت كشور است»، «امروز با بدعهدي امريكا برخورد ميشود... و دنيايي كه با امريكا عليه ما متحد شده بودند، امروز فشار ميآورند» مشاهده كرد.
البته بيان يك نكته ضروري است و آن اينكه جامعه از سه هفته گذشته به اين سو، برخلاف ماقبل آن ديگر شاهد توجيهگري نقضهاي برجام توسط دولتمردان نبود و مواضع حمايت گرايانه دولتمردان از توافق هستهاي با افول روبهرو شد، به عنوان نمونه محمدجواد ظريف در جلسه شوراي روابط خارجه امريكا بيان ميكند: «دولت امريكا تاكنون تقريباً كاري بيشتر از امضا پاي برجام نكرده و هيچ تلاش واقعي براي اجراي تعهدات خود انجام نداده است.»
«هشت ماه از برجام گذشت، اما هيچ يك از بانكهاي اصلي اروپايي نميخواهند با ايران مبادله كنند»، «امريكا قول داد روند اجراي تعهداتش در برجام را اصلاح كند»، «از امريكا درباره نحوه اجراي برجام در هشت ماه گذشته گله داريم»، «شكست برجام شكست همه است و كسي از آن نفع نميبرد»، «رهبران اروپا بايد به بانكها و بيمهها براي همكاري مالي تضمين و اطمينان دهند»، «شركتهاي ما بايد از فوايد برجام منتفع شوند» و «تا مشكلات بانكي و بيمه حل نشود، تعهدات طرف مقابل به انجام نرسيده است» از عبارتهايي است كه در مدت زماني مورد اشاره از سوي مقامات دولتي يا اعضاي كميته نظارت بر برجام اتخاذ شده تنها با هدف كنترل قدرت روز افزون منتقدان و خالي نبودن عريضه كسب شده است.
تغيير رويكرد نامحسوس مورد اشاره كه بايد از آن تحت عنوان «تغييرخفيف رويكرد» دولت درقبال امريكاييها ياد كرد كه البته مادامي كه با اقدامات عيني لازم همراه نشود شائبه «فرار از پاسخگويي و به سكوت كشاندن منتقدان» را به همراه داشته و گزاره ترديدافكن «گلايههاي برجامي بدون اقدام با هدف حفظ پايگاه رأي انتخاباتي» را تقويت ميبخشد، كمااينكه همين برداشت هم مورد توجه جامعه قرار گرفته است.
در همان مقطع زماني نيز گفته شد كه تقليل «نقض» برجام به «بدعهدي» و در ادامه توجيه اشتباهات ديروز و امروز نميتواند به تغيير رفتار كنوني امريكاييها بينجامد، چراكه استحاله رفتاري طرف مقابل به شرط تغيير محاسبات آنها ممكن است و اين تغيير حالت جز با «موضعگيري مشابه و انقلابي»، «اقدامات متقابل» و «پيگيري اختلافات فيمابين از طريق مراحل سهگانه پيشبيني شده در متن برجام» و «طرح شكايت از مكانيسمهاي حقوق بينالملل» محقق نميشود.
انتظاراتي كه در طول هفت ماه گذشته هيچ گاه محقق نشده است و دستگاه ديپلماسي همراه با ساير دولتمردان در كنار مجلس شوراي اسلامي و كميته نظارت بر برجام عملاً دغدغهاي براي حركت در چنين مسيري را نداشتهاند آنهم در شرايطي كه قطعاً در ماههاي آينده نيز بايد منتظر نقض برجام از سوي طرف امريكايي باشيم، چراكه برآورد آنها از رفتار طرف ايراني آن است كه كشورمان به همين حد از اجراي تعهدات رضايت داشته و اساساً گلايهاي از «نقض» ندارد!
آنچه در اين ميان مهمتر از هر مسئلهاي ميباشد آن است كه دولت، مجلس شوراي اسلامي و كميته نظارت بر برجام نبايد راهكار موثر براي حيات برجام را «توجيه گري» يا «تغيير خفيف رويكرد» در مقابل نقض تعهد امريكاييها ميدانستند و چند باري كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در طول هفت ماه گذشته از روند اجراي برجام ابراز گلايه و با عناويني نظير «خسارت محض» از آن ياد ميكردند بايد به صورت موثر و نه تبليغاتي و شعاري با نقض برجام از سوي امريكاييها برخورد كرده و اجازه نميدادند كه معظم له خود بار ديگر در صحنه حاضر شده و هزينههاي ناشي از سكوت توأم با مصالح جناحي و سياسي را خريده و از پاسخ قطعي و قريب به جاي مسئولان دستگاه ديپلماسي سخن به ميان بياورد.
به هر روي اكنون كه رهبر معظم انقلاب در غفلت وسيع مورد اشاره حاضر به هزينهپردازي ميشود انتظار آن است، اعضاي كميته نظارت بر برجام خواهان اجراي «نامه 9 مادهاي رهبري» و قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام»شده و نيز منتخبان مجلس با گردآوري طرحي خواهان برخورد قوه مجريه با نقض برجام شده و دولت هم به جاي گلايههاي صرف و به جاي فرصت سوزي ناشي از منتظر ماندن براي تحقق وعدههاي شفاهي امريكاييها به اجراي قانون مجلس پرداخته و اقدام و موضعگيري انقلابي و منطبق بر منافع عمومي را در دستور كار قرار دهد تا پس از اين معظم له به پرداخت هزينههاي اينچنيني مجاب نشوند.