کد خبر: 805191
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۰
به بهانه سالروز كودتاي 28 مرداد
مصدق شايد از بسياري از ابعاد، شخصيتي خاص و قابل مطالعه باشد، اما
‌ رضا حيدري*
مصدق شايد از بسياري از ابعاد، شخصيتي خاص و قابل مطالعه باشد، اما
 كمتر كسي به بررسي دولت مصدق به مثابه نخستين دولت مدرني پرداخته است كه در عين حال مورد تحريم كشورهاي خارجي قرار گرفته است. ماهنامه 57 در پرونده‌اي تاريخچه تحريم و نسبت آن را با دولت‌ها بررسي كرده است. متن زير برگرفته از يكي از يادداشت‌هاي اين پرونده است.
مصدق همان سياستمدار تكيده اندامي است كه بسياري از مردم وي را قهرمان ملي مي‌دانند. نام او براي بسياري، هم‌سنگ كساني است كه در تاريخ نامشان به نيكي ياد مي‌شود. شايد با كمي تسامح بتوان وي را حتي يك استراتژيست زمان خود هم دانست آنجا كه در مقابل امتياز‌دهي‌ها به دول خارجه بحث موازنه منفي را مطرح مي‌كند و بعدها دست زمانه خودش را هم مجري آن مي‌كند.
يقيناً مصدق مردمي‌ترين و در عين حال پرحاشيه‌ترين دولت مدرن ايران قبل از انقلاب است كه مدتي مستظهر به حمايت مردم، علما و نخبگان شد و توانست اين را به خوبي به آيندگان منتقل كند كه بر سر منافع ملي؛جامعه دو هويتي ايران، «اسلامي- ايراني و مدرن» به راحتي گرد يك ميدان جمع خواهند شد. هرچند اقدامات و تندروي‌هاي وي منجر به اين شد كه ابتدا بزرگ‌ترين حامي خود يعني آيت‌الله كاشاني را از دست بدهد و در ادامه كار با درخواست اختيارات ويژه و تمديد آن نخبگان و در نهايت امر با تعطيلي مجلس ملي هفدهم مردم هم از او نااميد شوند و در ادامه كار ديگر از او حمايت نكنند. گويي مصدق مي‌خواست با ژست حقوقدان بودن، ليبرال‌ترين ديكتاتور ايراني باشد كه با سازوكار حقوقي قدرتش را تحميل كند، راهي كه شايد چند قرن پيش از وي ناپلئون آن را پيموده بود.
جداي از گزاره فوق، حرف و حديث‌هاي فراوان در خصوص عملكرد مصدق در مورد مديريت دولت وي وجود دارد اما آنچه شخصيت عجيب و مرموز او را قابل تأمل‌تر مي‌كند نوع ديپلماسي اوست. حقوقدان پا به سن گذاشته هيچ چيز عالم سياست را خارج از كتب حقوق بين‌الملل تفسير نكرد، كاري كه البته تا حدودي جوابگو هم بود و توانست با ادبيات رسمي خود در ماجراي نفت و شكايت انگليسي‌ها از ايران؛ پيروز بيرون آيد و قاضي پرونده، رأي به برنده بودن او صادر كند. اما اين پايان كار مصدق و دولت او نبود، چراكه شايد وي اولين پيروز يك دعوي حقوقي عليه انگليسي‌ها باشد اما اولين دولت مدرن ايراني هم است كه طعم تلخ تحريم را چشيد.
مصدق گويي اجماع نقيضين است، چراكه وي مي‌داند بايد ايران را مستقل نگه دارد اما براي حفظ اين استقلال به دنبال راه‌‌حل از بيرون مي‌گردد. شايد او مرد عمل بود اما هيچ‌گاه نتوانست مرد سياست هم باشد. گويي مصدق بعد از تحريم خريد نفت از سوي انگلستان، به سياست موازنه منفي تبصره‌اي زد و براي رهايي از انگليسي‌ها دست به سوي امريكايي‌ها دراز كرد. هر چند هيچ‌گاه امريكايي‌ها به وي كمك نكردند اما هرگز مصدق هم در ذهن خود تصور نمي‌كرد كه يانكي‌ها، روزي با همكاري همان انگليسي‌ها نقشه براندازي دولتش را بكشند و او پس از كودتاي 28 مرداد تا پايان عمر خويش هيچ‌گاه رنگ آزادي را به خود نبيند و در حبس و انزوا جان بسپرد.
به هر صورت مصدق نه تنها نام خود را به عنوان يك قهرمان ملي ثبت كرد، بلكه اين ركورد را هم براي خود به دست آورد كه اولين دولت مدرن ايران باشد كه از سوي دول اروپايي تحريم شده است، تحريمي كه ابتدا انگليس در خصوص خريد نفت ايران انجام داد و بعد از آن امريكا هم تحريم دلار را بر ايران اعمال كرد. اين تحريم‌ها گويي ذهن او را به غليان انداخت تا اين بار نيز او دست به ابتكار بزند و اولين دولتمردي باشد كه با دارا بودن منابع نفتي، بودجه را بدون درآمدهاي نفت تنظيم كند و بتواند تراز مالي خود را مثبت نگه دارد.
به هر صورت در بررسي اقدامات مصدق چند نكته به خوبي عيان است، اول اينكه دولت مصدق با وجود اينكه يكي از ليبرال‌ترين دولت‌هاي قبل از انقلاب است اما شاهد هستيم كه اولين دولت مدرن ايراني هم است كه تحريم مي‌شود و اين تحريم اساسي‌ترين، سخت‌ترين و كاري‌ترين ضربه به ساختار اقتصادي كشور و دولت درآن زمان بود و دليل اعمال اين تحريم سخت بر او؛ نه شعارهاي جهاني، نه اقدام‌هاي اسلامگرايانه، نه زيرپاگذاشتن قواعد و حقوق بين‌الملل و ساختارهاي حاكم بر جهان و نه دشمني با قدرت‌هاي جهاني و نه جنجال بر سر به رسميت شناسي يك رژيم است، بلكه تنها دليل تحريم دولت مصدق و مردم ايران در آن زمان تلاش او براي استقلال كشور و دولتش از چنگال استعمار بود و نه هيچ چيز ديگري.
از سوي ديگر مصدق اين نكته را به خوبي فهميده بود كه بايد به سوي اقتصاد بدون نفت برود و آن را به اجرا بگذارد؛ هر چند نبايد از پشتيباني آيت‌الله كاشاني و فتاواي حمايتي وي در كمك به دولت چشمپوشي كرد. شايد منظور مصدق از اين كار اجراي نوعي اقتصاد مقاومتي و حركت به سمت اقتدار درون زا در حوزه اقتصاد بود. هر چند وي در خصوص سياست‌هاي نفتي دولتش دچار اشتباهات فاحشي شد.
به هر صورت بايد به اين نكته مهم اشاره كرد كه در بازي سياست هيچ كشوري منافع خود را قرباني هيچ كشور ديگري نمي‌كند كاري كه امريكا در مواجهه با مصدق انجام داد. شايد مصدق در تخيلات خويش مي‌پنداشت كه مي‌تواند به راحتي و با همكاري امريكا، انگليسي‌ها را دور بزند و خود، دولت و كشورش را از دست آنها برهاند، اين اقدام ساده‌انگارانه از مصدق بعيد به نظر مي‌رسيد گويي كه او در عرصه سياست به سور رئاليسم دچار شده بود.
به هر سوي شايد بتوان تمام پيام دولت مصدق را به تاريخ همين يك جمله دانست كه«استقلال هزينه دارد» حتي اگر ليبرال‌ترين دولت مدرن باشيد.

*كارشناسي ارشد علوم سياسي
منبع: پایگاه تحلیلی خبری 598
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر