کد خبر: 777654
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۵
نظري بر كاركردهاي فرهنگي، آموزشي و خدماتي «مسجد جليلي» در دوران مبارزه
مساجد در جامعه به عنوان كانون عبادي و مذهبي تجربه كمتري در ارائه خدمات آموزشي به مردم دارند.
احمدرضا صدري
کانون عقیده و جهادمساجد در جامعه به عنوان كانون عبادي و مذهبي تجربه كمتري در ارائه خدمات آموزشي به مردم دارند. تك بُعدي عمل كردن مراكزي چون مسجد كه نخستين نهاد شكل‌يافته در حكومت اسلام است، طبعاً جاذب قشري خاص از جامعه خواهد بود. در حالي كه اقشار ديگر، به‌خصوص قشر جوان خواهان تنوع در يادگيري است. در اين ميان مساجد در صورتي موفق به جذب اين قشر پرشور خواهند بود كه افزون بر مسائل ديني وارد حيطه آموزشي نيز شوند. اين نياز را مسجد جليلي احساس كرد و از همان آغاز كه وارد عرصه سياسي شد، همسو با اعمال ديني درصدد تجربه فعاليت‌هاي آموزشي برآمد.
***

امورآموزشي
بايد اذعان داشت كه مسجد جليلي با عملكرد سياسي در ارائه خدمات آموزشي علاوه بر پرورش فكري جوانان، از آن به عنوان پوشش مناسبي براي مبارزات خود عليه رژيم پهلوي استفاده مي‌كرد. يكي از اقدامات مفيد مسجد دراين باره، تأسيس كتابخانه و ترويج و ترغيب كتابخواني بود. مرحوم آيت‌الله مهدوي كني در اين باره مي‌گويد:«اصولاً در آن زمان كتابخانه در مساجد نبود و خيلي انگشت‌شمار بود. شايد مسجد ما دومين مسجدي بود كه در تهران كتابخانه منظمي داشت. به خاطر اينكه بتوانيم جوان‌ها را جذب كنيم، اين كتابخانه را تأسيس و كتاب‌هايي را كه به درد جوان‌ها بخورد تهيه كرديم.» (1)مهندس گل افشاني از چهره‌هاي فعال دراين مسجد دراين‌باره مي‌گويد:«يكي از كارهاي فرهنگي اين مسجد تأسيس كتابخانه بود. كتابخانه‌اي داشتيم كه حالا هم هست. آن موقع خيلي فعال بود. اين كتابخانه را تجهيز كرديم. افرادي مي‌آمدند عضو كتابخانه بودند و كتاب مي‌داديم و مي‌خواندند. بعد از اينكه كتاب توسط آنها خوانده مي‌شد مقاله‌اي مي‌نوشتند و آنچه را كه در كتاب نوشته شده بود مختصراً خودشان مي‌نوشتند و مي‌دادند. ما اينها را مي‌گرفتيم و جشني در هر سال ترتيب مي‌داديم و به بهترين اينها كه كتاب خوانده و مقاله نوشته بودند جايزه مي‌داديم. اين كار را طبق نظر حضرت آيت‌الله مهدوي كني انجام مي‌داديم.‌»(2)
بر اساس يكي از اسناد ساواك تعدادي از كتاب‌هاي مسجد جليلي زماني كه آن را بازرسي مي‌كردند از سوي امام مسجد به كتابخانه كميته اسلامي دانشگاه تربيت معلم اهدا شده و تعدادي نيز در اختيار اشخاص مختلف قرار داده شده است. (3)
مسئول كتابخانه محمدرضا توانا بود كه پس از آن هوشنگ دلشاد مسئوليت آن را به عهده گرفت و اخيراً اين مسئوليت از سوي ايشان به پسر آقاي سلطاني، يكي از اعضاي مسجد محول شده است. آموزش رايگان در مسجد جليلي عرصه‌اي جاذب براي قشر جوان و خانواده‌هاي كم درآمد بود كه با اقبال جمعي روبه‌رو شد. مواد درسي ارائه‌شده فقط به آموزش قرآن محدود نبود، بلكه فراتر از مسائل ديني را نيز شامل مي‌شد. مهندس گل افشاني دراين باره نقل مي‌كند:«به تدريس دروس فيزيك، شيمي، رياضي و زبان انگليسي اقدام كرديم تا بتوانيم دانش‌آموزان را جلب كنيم، به‌خصوص در تابستان به‌جاي اينكه بروند در ساير كلاس‌هاي تابستاني شركت كنند اينجا رايگان صندلي مي‌گذاشتيم و در شبستان در حياط براي آنها اين دروس تقويتي تجديدي را داير مي‌كرديم كه ايجاد جاذبه مي‌كرد و در كنار آن هم معارف اسلامي و همچنين عربي و قرآن تدريس مي‌شد. با اين شيوه‌ها توانستيم تعداد زيادي از اين دانش‌آموزان را متدين كنيم. البته سال بعد كه دانش‌آموزان زياد شده بود به مسجد الجواد رفتيم. آنجا امكانات بيشتر بود.‌»(4)
مساجد ديگر از طرح مسجد جليلي بهره گرفتند و به تقليد از آن سياست آموزش و جذب دانش‌آموزان را پياده كردند. آيت‌الله مهدوي كني در اشاعه فعاليت‌هاي فرهنگي در مسجد تلاش بسياري مي‌كرد. او سرمايه‌گذاري روي جوانان و انتقال اطلاعات روز به آنان را در زمره اهداف خود داشت:«در مساجد ديگر نهايتاً همين كلاس قرآن بود، ولي به اين حالت كه درس يا پرسش و پاسخ باشد وجود نداشت... فعاليت‌هاي فرهنگي مسجد جليلي جداي از كلاس تعليم قرآن بود كه آقاي مهدوي كني داشتند. درس كلاس‌هاي صبح جمعه درسي توأم با اخلاق، قرآن و مسائل روز بود و بازگو كردن مسائل براي آشنا كردن جوان‌ها به مسائلي كه در محيط‌شان اتفاق مي‌افتد.»(5)
هدف مهم‌تر تربيت و هدايت جوانان به مسير درست زندگي و ايجاد مانع در برابر رسوخ گرايش‌هاي انحرافي در جوانان بود. مباحث اقتصادي و مسائل مربوط به اقتصاد عناويني بود كه با هدفمندي دنبال مي‌شد. بدين‌منظور آيت الله مهدوي كني جلسات شنبه شب را تشكيل مي‌داد. چنانكه خود دراين‌باره مي‌گويد: «شب‌هاي شنبه در آنجا يك جلسه براي جوان‌ها داشتم...بحث‌هايي مي‌كرديم كه يك قسمت از آن اقتصاد اسلامي بود...البته علت شروع بحث هم اين بود كه مي‌ديديم ماركسيست‌ها جوان‌ها را منحرف مي‌كردند و از آن طرف اوضاع مملكت اوضاعي بود كه جوان‌ها را به سوي بي‌بند و باري و فساد مي‌كشيد. از طرف ديگر هم جوان‌هايي كه علاقه به مبارزه داشتند معمولاً جذب چپي‌ها و كمونيست‌ها مي‌شدند. به اين دليل بنده مصلحت را بر اين ديدم كه به خاطر جوان‌هاي مسلمان و حفظ و هدايت‌شان بحث‌هاي اقتصادي راه بيندازيم و بخشي از بحث‌هاي‌مان مربوط به اصول اعتقادي بود و قسمتي هم در مسائل اقتصادي كه مدت‌ها طول كشيد و جزوه‌هايي از آنها منتشر شد.»(6)
برگزاري جلسات هفتگي تفسير قرآن، دعاي ندبه و دعاي كميل بخشي از برنامه‌هاي آموزشي- عبادي مسجد بود. جلسات صبح جمعه دعاي ندبه غالباً در منازل اعضاي مسجد به صورت سيار برگزار مي‌شد. براي اداره جلسه قرائت قرآن هر هفته فردي از قم مي‌آمد و قرآن را به افراد تعليم مي‌داد. (7)
 
امور خدماتي
الف) گروه مددكاران بيماران و مستمندان
مسجد در انجام فعاليت‌هاي فرهنگي، علاوه بر مسائل آموزشي به امور خدماتي نيز مي‌پرداخت. اين حيطه از فعاليت مسجد مبتكرانه و بسيار مفيد بود كه شامل كمك‌رساني به اقشار كم درآمد، آسيب‌ديدگان از زلزله، سيل و مردم رنج‌كشيده فلسطين بود. ياري به مستمندان بخش مهمي از فعاليت‌هاي مسجد بود كه در ابعاد وسيع صورت مي‌گرفت. به همين منظور گروه مددكاران بيماران مستمند حدود سال 1349 و بنا به قول آقاي دلشاد در سال 1345 يا 1346 با پيشنهاد حاج محمود سبحاني تشكيل شد كه با استقبال آيت‌الله مهدوي كني و حاج جليلي روبه‌رو شد. هيئت مديره اين گروه عبارت بودند از آقايان مهدوي كني، دكتر شيخ استاد بازنشسته دانشگاه، حاجي فرهاد سرهنگ بازنشسته، مهندس محمدعلي گل‌افشاني، اسدالله نقاش‌زاده، حاج محمود سبحاني، سيدمسيحا امامي رضوي، حاج حسين نصراللهي، حاج تهراني، حاج وهابي، مدرسي، رئيس بانك رهني شعبه سلسبيل و چند تن ديگر. احمد مختارپور و حاج محمد يزدي مأمور جمع‌آوري وجوه و هوشنگ دلشاد متصدي حسابداري گروه بود. مسئوليت اصلي گروه به عهده آقاي اتابكي بود كه پس از شهادت او آقاي دلشاد با نظارت آيت‌الله مهدوي كني مسئول گروه شد. هدف گروه دستگيري از بيماراني بود كه امكان مداواي خود را نداشتند. آنان بيماران مستمند را به پزشكاني كه معالجه مجاني از بيماران را تقبل كرده بودند معرفي مي‌كردند. عيادت بيماران از ديگر وظايف گروه بود كه با سركشي به بيمارستان‌هاي بوعلي، فيروزآبادي، مسلولين شاه‌آبادي و كهريزك كتاب‌هاي جيبي مذهبي، مواد غذايي و لباس بين آنان توزيع مي‌كردند. (8)
با توجه به ماهيت سياسي و اهداف مبارزاتي مسجد امر كمك‌رساني علاوه بر خدمت اجتماعي پوشش مناسبي براي فعاليت‌هاي سياسي بود.
«براي اينكه ساواك حساسيتي پيدا نكند شروع به كار اجتماعي كرديم. اساسنامه‌اي راجع به بيماران مستمند و مستمندان آبرومند نوشتيم و به حضرت آيت‌الله مهدوي كني داديم. ايشان اصلاحاتي كردند و بعد طبق اين اساسنامه عمل كرديم. بيماران مستمندي كه در تهران يا شهرستان‌ها بودند به ما مراجعه مي‌كردند و ما اينها را پيش پزشكان متخصص متعهد مي‌فرستاديم و آنها برايشان نسخه مي‌نوشتند. داروها را از بودجه‌اي تأمين مي‌كرديم كه اين بودجه از طريق صندوق جمع‌آوري مي‌شد.»(9)آيت‌الله مهدوي‌كني ضمن تأييد دو وجهي عمل كردن مسجد معتقد بود: «اسلام هم كمك به محرومان را دارد و هم كمك به نهضت، منتها اين براي ما پوشش خوبي بود كه به عنوان كمك به محرومان مي‌توانستيم اين كارها را انجام بدهيم.»(10)از جمله پزشكاني كه در اين امر خير مسجد را همراهي مي‌كردند و بدون اخذ حق‌الزحمه به معالجه مي‌‌پرداختند مي‌توان به دكتر عباس شيباني و پروفسور جلال بريماني متخصص اعصاب و روان اشاره كرد. (11)
ب) صندوق‌هاي امداد
ابداع صندوق‌هاي امداد طرح ابتكاري مسجد جليلي بود كه براي نخستين بار انجام شد. اين طرح پس از انقلاب با الهام از الگوي مسجد جليلي در سطح گسترده در كميته‌هاي امداد دنبال شد. (12)صندوق‌هاي جمع‌آوري اعانات يكي از منابع عايدي مسجد براي تأمين هزينه‌هاي امدادرساني به مستمندان محسوب مي‌شد. مهندس گل افشاني دراين‌باره مي‌گويد:«نسبت به تشكيل صندوق‌هايي كه روي آن نوشته شده بود «بيماران را دريابيد» اقدام كرديم...اين صندوق‌ها را در مراكز درماني اختصاصي، مطب و درمانگاه‌هايي كه مربوط به پزشكان و افرادي بود كه مي‌خواستند به‌طور غير دولتي كار كنند، نصب كرديم. مضافاً بر اينكه در مغازه و شركت‌هايي كه مربوط به افراد متدين نصب مي‌كرديم. وجوهاتي كه از اين طريق به دست مي‌آمد صرف درمان افراد بي‌بضاعتي كه مراجعه مي‌كردند، مي‌شد.»(13)
امدادگران مسجد به منظور مداواي بيماران با بيمارستاني كه ظاهراً پاسارگاد بود هماهنگ كرده بودند. علي قاضي از فعالان مسجد دراين‌باره مي‌گويد:«تعداد خانواده‌هايي كه مسجد جليلي زير پوشش داشت...تمام مداواي آنها با اين صندوق‌ بود. حتي عمل جراحي را در بيمارستاني كه در سميه است و الان زايشگاه شده است و آن موقع اگر اشتباه نكنم پاسارگاد بود انجام مي‌داديم. با بيمارستان صحبت كرده بوديم. با اينكه آدم‌هايش خيلي آدم‌هايي نبودند كه با مذهب سر و كار داشته باشند، اما وقتي ديدند هدف انساني است انصافاً بسيار همكاري كردند. در يك مورد عمل جراحي يادم است 7 هزار و 500 تومان هزينه داديم. وقتي به هر كدام از بيمارستان‌ها مراجعه مي‌كرديم از بيمارستان‌هاي فعلي بيشتر ما را مي‌پذيرفتند. از بيمارستان‌هايي كه نام بزرگان ما را دارد چه مذهبي و چه سياسي خيلي بهتر از حالا تحويلمان مي‌گرفتند و به مريضمان توجه مي‌كردند و تخفيف هم مي‌دادند.»(14)
در حال حاضر صندوق‌هاي مسجد همچنان در مناطق مختلف شهري نصب شده است و اعانات جمع‌آوري شده صرف دستگيري از مستمندان مي‌شود. محسن افخمي از فعالان مسجد جليلي دراين باره روايت مي‌كند: «تعداد 150 صندوق در تمام سطح شهر پخش شده است و گروهي به نام مستمندان داريم. اينها خانواده‌هايي هستند كه ماهي يك بار به اينجا مي‌آيند و حقوقي مي‌گيرند. البته سالي يك بار تمام اين خانواده‌ها شناسايي مي‌شوند و بعداً اينها حقوقشان را مي‌گيرند كه ماهانه حدود 400 يا 500 هزار تومان است كه از صندوق‌ها جمع‌آوري شده است و در اختيار آنها قرار مي‌گيرد.»(15)
حدود 70، 80 خانواده تحت پوشش مسجد هزينه تحصيل فرزندان آنها حتي در سطح دانشگاه از طريق صندوق‌هاي امداد تأمين مي‌شد. (16)
پ) تهيه جهيزيه
خانواده‌هاي تحت پوشش مسجد علاوه بر دريافت خرج تحصيلي فرزندان خود موقع ازدواج آنها نيز از امكاناتي كه مسجد براي تهيه جهيزيه‌شان فراهم كرده بودند بهره‌مند مي‌شدند. وسايل خريداري شده براي جهيزيه در منزل علي قاضي نگهداري مي‌شد. او دراين باره روايت كرده است:«منزل ما بين رفقا تنها جايي بود كه جهيزيه دخترهايي كه مي‌خواستند ازدواج كنند و تمكن مالي نداشتند در آن نگهداري مي‌شد. زيرزمين و بعضي از قسمت‌هاي منزل مملو از چيني‌آلات، قاشق، چنگال، رختخواب و وسايلي بود كه براي جهيزيه خانم‌ها در حدي كه هم ‌شأن آن خانواده باشد، فراهم مي‌شد. يكي از همشيره‌هايم مسئول اين كار بود، يعني پول را مسجد مي‌داد، ولي ديگر زحمات آنكه بازار بروند چيني، ظروف، پنبه و پارچه بخرند و به لحاف‌دوز بدهند تا بدوزد تماماً به عهده خواهرم بود.»(17)در حال حاضر مسجد تا جايي كه مقدور است، مقداري از جهيزيه دختران را تأمين مي‌كند.
 
برگزاري جشن و اعياد مذهبي
برگزاري مراسم جشن يكي از برنامه‌هاي فرهنگي مسجد بود كه در اعياد ديني برپا مي‌شد. آيين‌هاي مربوط به عيد فطر، قربان، غدير، مبعث، جشن ميلاد ائمه اطهار(ع) و برگزاري جشن كتاب، از جمله اين جشن‌ها بود. هزينه اين جشن‌ها با ياري مردم تأمين مي‌شد. مهندس گل‌افشاني هدف از برگزاري جشن‌ها را گسترش فرهنگ اسلامي در ميان مردم ذكر مي‌كند: «به‌طور كلي از هر فرصتي استفاده مي‌كرديم براي اينكه فرهنگ اسلامي در جامعه در ميان جوانان و اقشار مختلف اشاعه يابد. از تولد ائمه اطهار(ع) و معصومين(ع) بهره مي‌گرفتيم. فرض بفرماييد از جشن مبعث، عيد غدير، قربان و نظاير اينها استفاده كرده و مردم را دعوت و مطالب اسلامي راجع به موضوع را مطرح مي‌كرديم كه ايجاد جاذبه مي‌كرد.»
جشن ولادت امام زمان(عج) نيز ازجمله مراسمي بود كه با گستردگي بيشتري برگزار مي‌شد. بنابر نقل هوشنگ دلشاد:«در ولادت حضرت امام مهدي(عج) تمام خيابان انقلاب بعد از فردوسي با دروازه دولت را چراغاني مي‌كرديم. شعارهاي انگليسي داشتيم. ساواك مي‌آمد و مخصوصاً شعارهاي انگليسي را مي‌كند.»(18)
مسجد در برگزاري اعياد مذهبي از اهداف سياسي خود غافل نبود و غالباً با الصاق شعارهاي تند و تحريك‌آميز نظير «اسلام يعني تحرك»، «مسلمان سكوت يعني چه»، «فضل‌‌الله المجاهدين علي‌القاعدين اجرأ عظيما» منظور خود را اعمال مي‌كرد. (19)برنامه‌هاي جشن شامل تلاوت آيات قرآن، دكلمه اشعار مذهبي، اجراي سرودهاي مذهبي توسط نوجوانان و سخنراني بود. به گفته علي قاضي:«جشن‌هايي كه مي‌گرفتند يك‌مقدار متفاوت با جشن‌هاي ديگر بود. جشني كه صرفاً بيايند شيريني، شربت، چاي و سخنراني باشد نبود. مثلاً اجراي دكلمه و سرود كه آن موقع اصلاً مطرح نبود و خوب در قالب اين حرف‌ها مطالب را خيلي بهتر مي‌شود گفت. آن سرود جاودانه مرد را...هنوز هم وقتي بگذارند خيلي تازگي و جذابيت دارد. شايد اصلاً كسي باور نكند در آن زمان چنين سرودي آن هم در يك مسجد خوانده شود.»(20)
مردم از جشن‌هايي كه در مسجد برپا مي‌شد استقبال مي‌كردند. مأموران ساواك در گزارش‌هايي كه از اين جشن‌ها دارند به شركت بيش از 400 نفر اشاره مي‌كنند. جشن كتاب از ديگر برنامه‌هاي مفيد و جذاب مسجد بود كه در ترويج فرهنگ كتابخواني و شايق كردن نوجوانان و جوانان به مسجد اثرات مثبتي داشت. اولين جشن كتاب در سال 1341 برگزار شد. مهندس گل افشاني دراين‌باره مي‌گويد:‌«كتاب يكي از مواردي بود كه مورد توجه ما قرار مي‌گرفت و ما جشن كتاب را هر سال ترتيب مي‌داديم و سخنران دعوت مي‌كرديم، جايزه مي‌داديم...آخرين سالي كه توانستيم در اين باره قدم برداريم، آقاي هاشمي رفسنجاني را دعوت كرده بوديم. متأسفانه ساواك ايشان را ممنوع‌المنبر كرد. آن روزي كه مي‌خواستيم از وجود ايشان استفاده كنيم در جشن كتاب گفتند ايشان ممنوع‌المنبر شده بنده به دستور حضرت آيت‌الله مهدوي كني رفتم و حضرت آيت‌الله امامي كاشاني را آورديم. ايشان سخنراني كردند تا جشن ما منتفي نشود.»(21) در خصوص اجراي نمايشنامه، هوشنگ دلشاد معتقد بود ترتيب نمايشنامه مذهبي در مساجد موجب بيداري مردم خواهد شد. در اين باره در گزارشي از ساواك چنين آمده است:‌«چنانكه مدتي است در دانشگاه تهران نمايشنامه‌اي با پرداختن به مسائل سياسي ـ انتقادي اجرا مي‌شود كه مورد توجه دانشجويان قرار گرفته است. همچنين در بعضي از مساجد از جمله مسجد مهدي واقع در آرياشهر تعدادي از دانشجويان طرفدار امام خميني نمايشنامه‌اي ترتيب داده‌اند كه مورد استقبال مردم واقع شده است.»(22) در مسجد براي آگاهي مراجعان اطلاعيه‌هاي مربوط به برگزاري نمايشگاه‌ها نصب مي‌شد. نمونه‌اي از آن اطلاعيه مربوط به برگزاري نمايشگاه كتاب تجريش در دي‌ماه 1356 بود كه مردم را به بازديد از نمايشگاه دعوت مي‌كرد.
پي‌نوشت‌ها در سرويس تاريخ موجودند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار