کد خبر: 758308
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۳
همراه با زائران كربلا - 1
عليرضا محمدي

گرگ و ميش صبح روز 28 آبان ماه است كه به پايانه مرزي مهران مي‌رسيم. بازديد پاسپورت‌ها و ويزاي زائراني كه هر لحظه به تعداد‌شان افزوده مي‌شود، چند دقيقه‌اي بيشتر طول نمي‌كشد و وارد خاك عراق مي‌شويم. مأموران ما دقت بيشتري دارند و وقتي نوبت ارائه مدارك به عراقي‌ها مي‌رسد، تنها بي‌نظمي‌شان است كه وقت مي‌گيرد و آنطور كه بايد دقت كافي ندارند. بالاخره بعد از چند دقيقه سردرگمي، مأمور جواني مانيفست (ويزاي گروهي‌)‌ ما را مهر مي‌كند. از همين حالا دو ماه وقت داريم در اين كشور حضور داشته باشيم.

براي من كه در حوزه دفاع مقدس قلم مي‌زنم، ورود آسان به خاك همسايه غربي حس و حال عجيبي دارد. هشت سال با آن جنگيديم و در همين منطقه مهران، عمليات والفجر3 را انجام داديم كه با تقديم شهداي بسياري تنها توانست رزمندگان را روي بلندي‌هاي مشرف به منطقه مسلط سازد. اما حالا از همين كراج (گاراژ)‌مرزي كه در ميان گرد و خاك و وسايل نقليه بي‌شمار عراقي‌ها غوطه‌ور است، وني را اجاره مي‌كنيم تا گروه 9 نفره‌مان را 300 كيلومتر آن طرف‌تر به كربلا برساند.

مسلماً شرايط فعلي با زمان جنگ خيلي فرق دارد. دروازه‌هاي عراق حالا گشوده شده است و سيدجمال موسوي، يكي از زوار گروه ما دارد دست و پا شكسته با راننده ون عراقي احوالپرسي مي‌كند.

«اما چطور شد كه بعد از هشت سال جنگ، مردم دو كشور به اين راحتي وجود يكديگر را تحمل مي‌كنند و براي مهيا‌سازي مراسم پياده‌روي اربعين، همكاري نزديكي دارند؟» طي مسير اين سؤال‌ ذهنم را درگير خود كرده‌است. پيش از آنكه براي يافتن پاسخ تلاشي كنم، هوا روشن مي‌شود و چشمم به بنر تصوير سردار شهيد حميد تقوي‌فر مي‌افتد كه 6 دي ماه 1393 در دفاع از حرم اهل بيت و مردم مظلوم عراق در همين كشور به شهادت رسيد. در واقع پاسخ سؤال در منش و سلوك شهدايي چون تقوي‌فر است. رزمندگان بصيري كه هشت سال تمام نه با مردم عراق بلكه با بعثي‌ها و حاميان مستكبرش جنگيدند و حالا كه دست دسيسه استكبار را در آستين تكفيري‌ها مي‌بينند، براي دفاع از مسلمانان عراقي و سوري از جان مي‌گذرند و اينچنين مهر ايران اسلامي را در دل مسلمانان جهان گسترش مي‌دهند.

آفتاب كه بالا مي‌آيد فرصت پيدا مي‌كنيم فضاي اطراف را بهتر ببينيم. كاملاً مشخص است كه وارد يك كشور جنگ زده شده‌ايم. همه چيز بوي تبليغات جنگي مي‌دهد و البته بوي حسين! هر كجا تير چراغ برقي وجود دارد، مردم عراق پرچم اباعبدالله(ع) را در آن به اهتزاز درآورده‌اند. نام حسين(ع) همه جا ديده مي‌شود. همين نام و ارادت مردم عراق به آن، رمز ورود آسان ما به اين كشور است. حتي همان سياستمداران يا سركردگان فلان گروه مذهبي و نظامي هم از اسم مقدس سيدالشهدا(ع) در كنار نام خودشان استفاده مي‌كنند تا مقبوليت بيشتري بيابند.

اولين ايست و بازرسي قبل از شهر كوت سلامي معنا دار به ما مي‌دهد و طي سفر هر جا كه مي‌رويم، با پست‌هاي بازرسي و تفتيش‌هاي بدني روبه‌رو مي‌شويم. چون با اربعين فاصله زماني زيادي داريم، قصدمان رفتن به كربلاست و سپس شهرهاي زيارتي ديگر و نهايتا بازگشت دوباره به كربلا، اما در سه راهي بابل- بغداد- مسيب توقف مي‌كنيم. گويا قرار است به سمت شهر مسيب برويم و قبل از تشرف به كربلا، مزار دو طفلان مسلم را در غرب اين شهر زيارت كنيم.

آنطور كه تاريخ گواهي مي‌دهد، ابراهيم و محمد فرزندان مسلم بن عقيل بعد از واقعه كربلا دستگير مي‌شوند و پس از مدتي مي‌توانند از زندان فرار كنند، اما نهايتاً توسط حارث بن عمره طائي از طرفداران عبيدالله‌بن‌زياد شناسايي مي‌شوند و آن ملعون سر هر دو طفل را در كنار شط فرات مي‌برد و چون تحفه‌اي به نزد عبيدالله مي‌برد. حالا مزار اين دو طفل بني‌هاشمي در كنار نهري است كه از فرات منشعب شده و با دو گنبد طلايي جلوه‌نمايي مي‌كند.

در واقع ماجراي دو طفلان مسلم، داستان هميشگي ارض عراق است. سرزميني كه در طول تاريخ شاهد حضور شقي‌ترين و در عين حال شريف‌ترين مردمان روي زمين بوده و همواره اين دو گروه در اين سرزمين مقابل هم صف آرايي كرده‌اند. اگر در سال 61هجري، حسين و ياران خالصش در برابر قسي القلب‌ترين انسان‌هاي روي زمين قرار گرفتند، حالا هم داعش و تفاله‌هاي برجاي مانده از حزب بعث عراق، روي تمام سنگدل‌هاي عالم را سفيد كرده‌اند و در مقابل آنها، ‌انسان‌هايي ايستادگي مي‌كنند كه هنر شهادت را در محضر مولاي‌شان اباعبدالله الحسين(ع) آموخته‌اند. زيارت مزار دو طفلان مسلم، سلام خاك مرموز عراق به گروه زيارتي ما بود. با علم بر اينكه وارد چه سرزميني شده‌ايم. كمي بعد راهي شهري مي‌شويم كه نامش همراز بهشت است؛ كربلا...

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار