کد خبر: 727882
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳

 

حضرت آيت‌الله شهيد صدوقي يك دستگاه پيكان به شهيد بابايي اهدا كرده بودند، ولي ايشان آن خودرو را متعلق به خود نمي‌دانست و با آن كارهاي اداري انجام مي‌داد. روزي جهت انجام كار اضطراري ماشين را به امانت گرفتم و به منزل پدرم در اصفهان رفتم. ماشين را جلوي خانه پارك كردم. ساعتي بعد وقتي خواستم حركت كنم متوجه شدم كه قفل صندوق عقب ماشين شكسته و در آن باز است. در را بالا زدم، زاپاس، آچار چرخ و جك به سرقت رفته بود. از اينكه ماشين امانتي بود خيلي ناراحت شدم. آمدم و جريان را براي عباس توضيح دادم. پيش خود فكر كردم، با رفاقتي كه بين من و او وجود دارد، او خواهد گفت كه اشكال ندارد، برو يك زاپاس و جك از انبار بگير، ولي بر خلاف آنچه من تصور مي‌كردم. او گفت: خب حالا چيزي نيست. برو يك زاپاس و يك جك بخر و سرجايش بگذار. اول فكر كردم شوخي مي‌كند، ولي آقاي صادقي كه بيشتر از من با خصوصيات اخلاقي او آشنا بود گفت جدي مي‌گويد. برو تهيه كن. چون تو از ماشين بيت‌المال به درستي حفاظت نكرده‌اي. حقوق ماهانه من در آن زمان سه هزار و دويست تومان بود و اگر مي‌خواستم فقط يك زاپاس بخرم بايد دو هزار تومان پول پرداخت مي‌كردم. سرانجام با هر زحمتي بود آنها را تهيه كردم. آن روز و در آن شرايط از برخورد خشك شهيد بابايي ناراحت شدم، ولي قدري كه انديشيدم، بر بزرگي و تقواي او آفرين گفتم چراكه حاضر نشد حتي در مورد دوست صميمي‌اش هم از اموال بيت‌المال كمترين گذشتي داشته باشد.

راوي: كمال ميرمجربيان


وقتي كه شهيدبابايي تنبيه شد

برابر مقررات فني نيروي هوايي خلبان بايد هر ساله مورد معاينات پزشكي قرار بگيرد و از نظر مهارت‌هاي پروازي همراه، با يك استاد خلبان پرواز كند و چنانچه در اين دو مورد قبول شد، مجاز خواهد بود به پرواز خود ادامه دهد. مسئوليت كنترل اين موضوع با «افسر امنيت پرواز» ‌است. يك سال، شهيد بابايي كه فرماندهي پايگاه را نيز بر عهده داشت، به علت مشكلات كاري، موفق به انجام معاينات سالانه نشده بود. به همين خاطر در يكي از پرواز‌هايي كه داشتند، سروان عقبايي كه افسر امنيت پرواز بودند ليست پروازي را چك مي‌كنند و متوجه مي‌شوند كه سرهنگ بابايي معاينات لازم را انجام نداده‌اند، به همين خاطر به ايشان مي‌گويند: پرواز شما خارج از مقررات بوده است. شهيدبابايي با كمال شجاعت به اشتباه خود اعتراف مي‌كند و مي‌گويند: بنده براي هر گونه تنبيهي كه شما بگوييد آماده هستم، و چنانچه برگه بازداشت يا هر تنبيه ديگري را بنويسيد من خودم آن را امضا مي‌كنم.

راوي: محمد پيراسته


ماه رمضان و يك نوع خورشت

شبي از شب‌هاي ماه مبارك رمضان سرهنگ بابايي به همراه خانواده در منزل ما بودند. هنگام افطار در سفره، خرما، الويه و خورشت قيمه بود. ايشان به بنده اعتراض كردند و گفتند: آقاي رحيمي! شما كه الويه درست كرده‌ايد ديگر چه نيازي به خورشت بود؟! آنگاه با ذكر حديثي تذكر دادند كه يك نوع خورشت بيشتر سر سفره نباشد.

راوي: محمدعلي رجبي

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار