روزنامه تجديدنظر طلب آرمان كه اين روزها از همگرايي و وحدت مجموعهاصولگرايان احساس خطر كرده است، يك روز پس از همايش وحدت اصولگرايان (كه وحدت اين جريان را قطعي و صددرصدي پيشبيني كردهاند) با برجسته كردن سخنان آيتالله علمالهدي امام جمعه مشهد، درباره تمام شدن احمدينژاد در مطلبي كنايهآميز، سخنان وي را چشمك انشقاق در همايش اصولگرايان تعبير كرد.
اين روزنامه و رسانههاي همسو كه گويا پيروزي خود را در ايجاد انشقاق ميان اصولگرايان تعريف كردهاند، در اين مسئله خاص پاي در وادي نهادند كه اتفاقاً مرز اصولگرايي و تجديدنظرطلبي را آشكار ميسازد.
همانگونه كه آيتالله علمالهدي و بسياري ديگر از بزرگان اصولگرايي تصريح كردهاند، هركسي در هر مقام و موقعيتي چنانچه بخواهد از اصول عدول كند، تعلقات قبيلگي و گروهي نيست كه تعيينكننده است بلكه افراد را بر اساس اصول ميسنجند. به عبارت ديگر ترازو و سنجش اصول است نه افراد، با اين توصيف طبيعي است كه هركسي از اين قاعده منطقي عدول كند، جريان اصولگرايي بلافاصله با او مرزبندي خواهد كرد. (البته دكتر احمدينژاد هيچگاه ادعا نكرده كه اصولگراست.)
اما سؤالي كه سالهاست از سوي جريان اصلاحات ديروز و (تجديدنظرطلبان امروز) براي افكار عمومي بيپاسخ مانده اين است كه آيا براي اصلاحطلبان فرد اصالت دارد يا گفتمان؟ شواهد ميگويد آنها براي رسيدن به هدف حتي حاضرند از آرمان و گفتمان ادعايي هم عبور كنند، براي مثال آنها هنوز با اكبر گنجي كه به امام خميني(ره) اهانت كرد و امام زمان (عج) را از تشيع حذف كرد، هنوز مرزبندي نكردهاند بلكه با سكوت خود مهر تأييدي بر مواضع وي زدند. آنها علاوه بر اينكه عربدهكشان عاشوراي 88 را خداجو توصيف كردند، با شعار «جمهوري ايران» و شعار عليه فلسطين (كه به تعبير امام و مقام معظم رهبري مسئله اول اسلام است) هرگز مرزبندي نكردند.
آنها حتي حاضر نشدند با اپوزيسيون خارج از كشور هم مرزبندي كنند. افكار عمومي هنوز فراموش نكرده است كه نتانياهو در كوران فتنه 88، جماعت فتنهگر را كساني ناميد كه به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي ميجنگند اما اصولگرايان به احمدينژاد كه هنوز هم ظرفيت دارد و همين ظرفيت اضطراب را به درون تجديدنظرطلبان انداخته است، فرصتطلبانه نگاه نميكنند بلكه اصولگرايانه به او نگاه ميكنند.