راديو در بدو تولد خويش بيشتر ابزار بيان مدح و منقبت رضاخان و اقدامات او و پسرش و پس از مدتي به ابزار خوانش اطلاعيهها و مطالبات متفقين مبدل شد. بازخواني تاريخچه تجدد در ايران، بدون مروري بر «چگونگي پيدايش و پيامدهاي تأسيس راديو در ايران» ناتمام است. مقال پيش روي ابعادي از اين رخداد تاريخي را كاويده است. اميد آنكه مقبول افتد.
تاريخچه تأسيس و راهاندازي راديو در كشور ما، به واپسين ساليان سلطنت رضاخان برميگردد. از آن روي كه راهاندازي راديو تهران در ماده يازدهم اساسنامه سازمان پرورش افكار قيد شده بود، درپي تصويب اساسنامه اين سازمان، در دوازدهم دي ماه 1317، كميسيونهاي ششگانه آن از جمله راديو نيز شكل يافت. كميسيون راديو در بهمن ماه 1317، ايجاد دو دستگاه فرستنده موج كوتاه را به قدرت دو و 20 كيلووات، به كمپاني استاندارد انگليس سفارش داد.
در مقطعِ سفارش تهيه دو دستگاه فرستنده موج كوتاه، وزارت پست، تلگراف و تلفن دستورالعمل ساخت يك بناي مخصوص براي استوديوي راديو تهران ـ كه درعين حال مركز مخابرات تلگرافي و تلفني بيسيم نيز باشد ـ را در داخل شهر صادركرد. به همين دليل ساختمان سابق تلگرافخانه هند و اروپا كه در جنب وزارت پست، تلگراف و تلفن قرار داشت، تخريب شد تا استوديوي راديو درآن بنا شود. با اين همه اشغال ايران توسط متفقين، برپاي داشتن اين استوديو را كه بنا بود يك شركت آلماني به نام «هوختيف» به سامان برساند، غيرعملي كرد. از سوي ديگر چون بنا بود راهاندازي راديو بهسرعت انجام گيرد، يكي از اتاقهاي ساختمان مركز فرستنده بيسيم پهلوي، به عنوان استوديويي كوچك درنظر گرفته شد كه تا آمادهسازي ساختمان اصلي، به شكل موقت از آن استفاده شود.
جنگ جهاني دوم و تأخير در تحويل دستگاههاي فرستنده
روي دادن جنگ جهاني دوم، ارائه دستگاههاي فرستنده موج كوتاه را كه به كمپاني استاندارد سفارش داده شده بود، به عقب انداخت. وزارت پست، تلگراف و تلفن براي پركردن اين خلأ، از يك دستگاه فرستنده تلگرافي و تلفني موج كوتاه به قدرت دو كيلووات، تا تحويل و نصب دستگاههاي سفارش داده شده، براي راه اندازي راديو استفاده كرد. اين فرستنده موج كوتاه هر چند براي كار تلگرافي و تلفني بيسيم پهلوي تهيه شده بود، ولي ساختار آن به گونهاي بود كه ميتوانست مورد استفاده راديو نيز قرار گيرد. اين دستگاه از مركز تلفنكن آلمان خريداري شده بود و كار نصب و راهاندازي آن در ماههاي پاياني سال 1318 انجام پذيرفت. در 26 اسفند 1318 كميسيون مرتبط به بررسي برنامههاي راديو متشكل از معاون نخستوزيروقت علي معتمدي، معاون وزارت پست، تلگراف و تلفن محمد حكيمي، مديركل وزارت كشور سعيد سميعي، رئيس بيسيم پهلوي دكتر عبدالحسين داريوش و رئيس دبيرخانه سازمان پرورش افكار حسين فرهودي تشكيل شد. در اين جلسه بنا شد تا از سوي وزارت پست، تلگراف و تلفن كابل راديو به تالار دارالفنون و باغ فردوس شميران كه محل برگزاري جلسات و سخنرانيهاي سازمان پرورش افكار بود، منتقل شود تا قطعات موسيقي و سخنرانيهاي آن سازمان، به راحتي دراختيار راديو قرار گيرد. علاوه براين مقرر شد فهرستي از شهرهاي داراي برق تهيه و براي ميادين عمومي آنها، از محل اعتبارات شهرداريها، دستگاه گيرنده و بلندگو تهيه و نصب شود تا عموم مردم بتوانند از برنامههاي اين رسانه نوظهور استفاده كنند. برنامههاي راديو نيز بهگونهاي تنظيم شد كه بخشهاي جذاب آن در ساعات اوليه شب پخش شود تا اهالي شهرستانها ـ كه معمولاً تنها شبها برق داشتند ـ بتوانند از آن استفاده كنند.
افتتاح رسانهاي به نام «راديو»
پس از برپاشدن دستگاه فرستنده و آماده شدن يك استوديوي موقت در ساختمان بيسيم پهلوي، نهايتاً راديو تهران در چهارم ارديبهشت، 1319 برابر با آوريل 1940 افتتاح شد. در اين مراسم وليعهد وقت محمدرضا پهلوي، هيئت دولت، وزير دربار شاهنشاهي، رئيس مجلس شوراي ملي، پيشكار وليعهد، رئيس دفتر مخصوص شاهنشاهي، احمد قوام، رئيس تشريفات خارجي سلطنتي، رئيس تشريفات وليعهد، سران لشكري، هيئت رئيسه مجلس شوراي ملي، معاونين وزارتخانهها، رئيس و دادستان ديوان كشور، رئيس بانك ملي، رئيس اداره كل شهرباني، فرماندار تهران، كفيل شهرداري تهران، مديران جرايد، رؤساي كميسيونهاي سازمان پرورش افكار و رؤساي شعب كميسيون راديو حضور داشتند. مراسم افتتاحيه راديو تهران از ساعت 18 آغاز و تا ساعت 23 ادامه داشت و نخستوزير وقت احمد متيندفتري، در نطقي تأسيس راديو را تبريك گفت. برنامه موسيقي راديو نيز در روز بازگشايي، زير نظر سرگرد مينباشيان و توسط عدهاي از دانشآموزان هنرستان عالي موسيقي و نيز اركستري از استادان اداره موسيقي كشور اجرا شد.
محتواي «راديو ايران» پس از افتتاح
برنامههاي راديوي تازه تأسيس، غالباً به پخش اخبار، موسيقي و سخناني در باب مقولات بهداشتي، ورزشي، فرهنگي و خانهداري اختصاص يافته بود. راديو تهران در شبانهروز، جمعاً هشت ساعت و نيم برنامه در دو نوبت روزانه و شبانه پخش ميكرد.
برنامه روزانه راديو، از ساعت 5/11 صبح تا 2 بعدازظهر پخش ميشد و برنامه شبانه از ساعت 5 بعدازظهر تا 11 شب. پخش اخبار در اول فعاليت اين رسانه، به پنج زبان خارجي انجام ميشد كه پس از مدتي زبان تركي نيز به آن افزوده شد. اخبار به زبانهاي عربي، روسي و تركي در برنامه روزانه و به زبانهاي انگليسي، فرانسه و آلماني در برنامه شبانه پخش ميشد. از شش ساعت برنامه شبانه چهار ساعت به موسيقي، ساعت موسيقي فرنگي و يك ساعت موسيقي ايراني، يك ساعت و ربع به اخبار، نيم ساعت اخبار به زبان فارسي در دو نوبت و 45 دقيقه به زبانهاي خارجي فرانسه، انگليسي و آلماني و 45 دقيقه به برنامه گفتارهاي كشاورزي، جغرافيا، بهداشت و ورزش اختصاص يافته بود.
چند و چون تهيه اخبار راديو
تهيه اخبار راديو در آغاز توسط خبرگزاري پارس، وزارتخانهها و سازمانهاي دولتي انجام ميگرفت. به اين صورت كه نخستوزيري طي بخشنامهاي تمامي وزارتخانهها و استانداريها را موظف كرده بود تا اقدامات سودمند و عامالمنفعه حوزه مأموريت خود را با طرز پسنديده و در خور انتشار به راديو ارسال كنند. مدتي بعد مقالات سياسي و اجتماعي روزنامههاي مركز نيز در فهرست برنامههاي راديو قرار گرفت، اما خلاصه اين مقالات پيش از پخش بايد به استحضار رضاشاه ميرسيد و پس از صدور اجازه پخش داده ميشد. همچنين رضاشاه دستور داده بود صرفاً خبرهاي ايران به زبانهاي بيگانه ترجمه و سپس پخش شود. براي اين منظور هيئتي دائمي مركب از آقايان حجازي، دكتر شفق و سعيد نفيسي در دفتر راديو تشكيل شد كه همه روزه اخبار و گفتارهايي را كه بايد به زبانهاي خارجي ترجمه و پخش شود بررسي كنند و پس از اصلاحات لازم بلافاصله به دفتر راديو عودت دهند. اخبار و گفتارهايي كه از راديو به زبانهاي بيگانه پخش ميشد عمدتاً عبارت بود از خبرهاي دربار شاهنشاهي، خبرهاي حاكي از اقدامات و فعاليتهاي وزارتخانهها و ادارات دولتي، خبرهاي ورزشي، بهاي ارز و نرخ سهام شركتها، خلاصه سرمقالههاي روزنامههاي كشور، خلاصه گفتارهاي سودمند پرورش افكار، گفتارهايي راجع به آثار باستاني ايران، گفتارهايي درباره ادبا و شعراي معروف ايران، خبرهاي اقليمي، اطلاعات جغرافيايي ايران، گفتارهايي بهمنظور جلب سياحان، خلاصه نوشتههاي روزنامهها و كتابهاي بيگانه راجع به ايران و انتقاد از روزنامههاي خارجي. كتابخانههاي وزارت امور خارجه، فرهنگ و مجلس شوراي ملي نيز موظف شده بودند تا هرگونه اطلاعاتي (غير از اطلاعات محرمانه) را در اختيار اين هيئت قرار بدهند.
رسانهاي در چنبره «سانسور»
تاريخ سانسور در راديو ايران با خود اين رسانه همزاد است. از همان آغاز تمامي اخبار و گفتارهاي راديو پيش از پخش به اداره راهنماي نامهنگاري شهرباني فرستاده ميشد و تنها پس از اجازه اداره مذكور بود كه اين برنامهها پخش ميشدند. نقش راديو در پالايش زبان فارسي نيز از همان آغاز مورد توجه دستاندركاران راديو قرار گرفت. در آغاز گويندگان راديو از تجربه چنداني برخوردار نبودند يا توانايي علمي آن را نداشتند تا كلمات و واژههاي فارسي را به نحو صحيح تلفظ كنند. اين امر ضرورت آموزش زبان و ادبيات فارسي را براي گويندگان راديو بيشتر نمايان كرد. به همين منظور از فرهنگستان زبان فارسي مدد گرفته و آقاي سعيد نفيسي از جانب فرهنگستان مأمور آموزش و نظارت بر زبان فارسي در راديو شد. هنوز يك ماه از عمر راديو نگذشته بود كه رضاشاه در 29 ارديبهشت 1319 دستور داد تا سازمان مخصوصي به نام اداره كل انتشارات و تبليغات براي جمعآوري و تمركز اطلاعات و اخبار كشور و پخش آنها بهوسيله راديو، خبرگزاري پارس و روزنامهها داير شود. دكتر عيسي صديق در مهر ماه 1319 به رياست اين اداره برگزيده و بهتدريج راديو از زيرمجموعه سازمان پرورش افكار خارج شد. در بيست و پنجمين جلسه هيئت مركزي سازمان پرورش افكار مقرر شد بخش گفتارهاي راديو از اول سال 1320 زير نظر اداره كل انتشارات و تبليغات قرار گيرد و موسيقي راديو از نظر فني به اداره موسيقي كشور و كارهاي فني مربوط به اجراي برنامهها به اداره بيسيم پهلوي واگذار شود. مسائل مالي و اداري نيز به عهده اداره كل انتشارات و تبليغات گذاشته شده بود.
چالشهاي تفكيك قسمتهاي مختلف راديو
تفكيك قسمتهاي مختلف راديو و واگذاري آن به ادارات مستقلي كه هر كدام زير نظر يك وزارتخانه عمل ميكردند مشكلات فراواني به وجود ميآورد. اداره كل تبليغات و انتشارات از ادارات كل وزارت فرهنگ وظيفه نظارت عاليه را بر راديو به عهده داشت، اما نميتوانست اين قدرت قانوني خود را بر بيسيم پهلوي كه زير نظر وزارت پست، تلگراف و تلفن بود و نيز بر اداره موسيقي كشور كه مستقل عمل ميكرد اعمال كند، لذا همواره اختلافاتي بين آنها بروز ميكرد. از اوايل سال 1321 به علت دور بودن ايستگاه راديو از شهر مدتها وزارت پست، تلگراف و تلفن به دنبال گرفتن تالار هنرستان دارالفنون بود تا آن را تبديل به استوديوي راديو كند، ولي به علت همين اختلافات نتوانست تالار مذكور را كه زير نظر وزارت فرهنگ بود در اختيار بگيرد.
چگونگي ساخته وپرداخته شدن«موسيقي» در راديوي نوظهور
پخش موسيقي از راديو از همان آغاز براي مردم پرجاذبه بود. برنامه موسيقي راديو در آغاز زير نظر سرگرد مينباشيان اجرا ميشد. موسيقيدانان راديو سه گروه بودند. هنرآموزان هنرستان موسيقي، اركستر مخصوص كه از موسيقيدانان خارجي، بهخصوص چكسلواكي تشكيل شده بود و گروه سوم موسيقيدانان برجسته ايراني بودند كه تجربيات فراواني داشتند. بعدها اركستر دانشكده افسري نيز به اين مجموعه افزوده شد. پس از تصدي كلنل علينقي وزيري بر كل تشكيلات اداره موسيقي كشور كه بعد از شهريور 1320 انجام گرفت، برنامههاي موسيقي راديو نيز تغييرات چشمگيري كرد. گروه هنرمندان خارجي كه اركستري 17 نفره از استادان موسيقي چكسلواكي بود، از كشور اخراج شدند.
علينقي وزيري اركستري مركب از سازهاي ايراني و غربي تشكيل داد و با كمك شاگردان سابق خود و ديگر افراد به اجراي آثاري از ساختههاي خود و ديگران همت گماشت.
در اين دوره استاداني از قبيل ابوالحسن صبا در ويولن، جواد معروفي در پيانو، حاج عبدالحسين شهنازي و علينقي وزيري در تار، حبيبالله سماعي در سنتور و محجوبي در پيانوي ايراني برنامههاي جالبي از موسيقي سنتي ايران را اجرا كردند. در قسمت موسيقي اروپايي نيز استاداني مانند فريدون فرزانه، مينباشيان و اركستر دانشكده افسري قطعات موسيقي فرنگي را اجرا ميكردند.
متفقين و دخالت در برنامههاي راديو ايران
اشغال ايران توسط متفقين برنامههاي توسعه راديو را كه هنوز يك سال و نيم از عمر آن نميگذشت با مشكل روبهرو كرد. متفقين دخالتهاي زيادي در رسانههاي همگاني ايران ميكردند. راديو و مطبوعات به هيچوجه نميتوانستند خبري را عليه متفقين پخش و منتشر سازند.
اخبار مربوط به جنگ ابتدا بايد به اداره سانسور انگليس فرستاده و پس از كسب اجازه پخش ميشد. وزير مختار انگليس، سر ريدر بولارد از ترس تبديل راديوي اتومبيلهاي شخصي به فرستندههاي كوچك تقاضا كرده بود دولت ايران تمامي راديوهاي مذكور را در سطح كشور جمعآوري كند. سفارت انگليس حتي به شناسايي تكتك اتومبيلهايي كه داراي راديو بودند پرداخت و با دادن شمارههاي آنها به شهرباني تقاضاي تحويل راديوهاي اتومبيل را كرد. اين راديوها تا پايان جنگ در اختيار شهرباني باقي ماند.
علاوه بر اين متفقين اوقاتي از راديو تهران را در اختيار گرفته و براي سربازان خود در ايران برنامه پخش ميكردند. در راستاي اين امر اداره انتشارات سفارت انگليس در مرداد 1322 از اداره كل انتشارات و تبليغات درخواست كرده بود تا هفتهاي دو بار و هر بار 30 دقيقه در راديو تهران به اولياي دولت انگليس وقت داده شود تا براي سربازان خود در ايران موسيقي پخش كنند و احياناً پيامهاي شخصي آنان را از طريق راديو به خانوادههايشان در انگليس برسانند. همچنين اين سفارت درخواست كرده بود راديو زماني را در اختيار اولياي ارتش هندوستان در ايران قرار دهد تا آنها نيز براي سربازان خود موسيقي و اخبار پخش كنند.
بيگانگان وجاي پاي آنان در راديو پس از خروج از ايران
حضور بيگانگان در راديو پس از خروج متفقين از ايران به شكل ديگري ادامه يافت. پس از پايان جنگ انجمنهاي فرهنگي مختلف اوقاتي از راديو را به شرح ذيل در اختيار داشتند:
1ـ انجمن فرهنگي ايران و انگليس يك ساعت و نيم در هفته براي تدريس زبان انگليسي.
2ـ انجمن فرهنگي ايران و شوروي يك ساعت و 45 دقيقه در هفته براي پخش مطالب سياسي، اجتماعي، ادبي، داستاني و موسيقي.
3ـ انجمن دوستداران فرهنگ فرانسه يك ساعت و 45 دقيقه در هفته براي تدريس زبان و ادبيات فرانسه و پخش موسيقي.
سرانجام در سال 1326 در پي اعتراضهاي مردمي طي تصويبنامه هيئت وزيران به حضور انجمنهاي فرهنگي بيگانه در راديو پايان داده شد. در سالهاي بعد اقداماتي از طرف دولت بهمنظور خريد دستگاههاي فرستنده راديويي جديد براي تقويت صداي راديو و افزايش برنامههاي آن صورت گرفت. همچنين شعبههايي از راديو در تعدادي از مراكز استانها تأسيس و در سال 1336 ايستگاه 100 كيلوواتي راديو تهران به نام «راديو ايران» خوانده و فرستنده قديمي با عنوان جديد «راديو تهران» مأمور پخش برنامههاي جداگانهاي شد.