جوانآنلاين: صهيونيسم همواره در روياهاي خود يک اصل را مورد تاکيد داشته
و آن روياي از نيل تا فرات است. آنها بر اين ادعا بودند که با توان نظامي، سياسي و
اقتصادي از تا نيل تا فرات شامل (مصر، لبنان، سوريه، عراق) را خواهند گرفت و همزمان
حوزه خود را به ساير کشورهاي شمال آفريقا و غرب آسيا (خاورميانه) گسترش خواهند
داد.
براساس اين سناريو بيشتر صهيونيستها جنگهاي متعددي را در منطقه به راه انداختند که جنگهاي مرسوم به اعراب و اسرائيل، کشتار صبرا و شيلا و اشغال لبنان و ... در اين چارچوب بوده است. ضعف ارتشهاي عربي و حمايتهاي غربي از صهيونيستها موجب شد تا اين رژيم بتواند روياهاي خود را در منطقه اجرايي سازد. با شکلگيري مقاومت در منطقه و آغاز شکستهاي رژيم صهيونيستي عملا روياهاي صهيونيستها با ابهاماتي همراه شد. شکست سال 2000 و فرار اين رژيم از جنوب لبنان و استمرار اين شکست در جنگ 33 روزه و سپس جنگهاي 22 روزه و 8 روزه غزه زمينهساز آن شد تا رژيم صهيونيستي عملا نتواند به روياهاي خود جامع عمل بپوشاند.
بررسي حوزههاي رفتاري صهيونيستها نشان ميدهد که آنان ديگر توان پيگيري سياست از نيل تا فرات براساس معيارها و الگوهاي اعلامي خود را ندارند و عملا در مسير زوال و فراموش روياهاي خود قرار گرفتهاند.
صهيونيستها از سراسر منطقه به حوزه پيراموني يعني سرکوب و کشتار در غزه و کرانه باختري محصور شده است حال اين سوال مطرح است که با اين شرايط آيا روياي از نيل تا فرات صهيونيستها به پايان راه رسيده و آنها ديگر به دنبال سلطه منطقه نميباشند؟
هر چند که با تزلزل گسترده نظامي صهيونيستها ديگر به دنبال روياهاي منطقهاي خود نميتوانند باشند اما بررسي دقيق و ريشهاي تحولات منطقه نکاتي ديگر را آشکار ميسازد اکنون اصليترين محور بحران امنيتي منطقه به اذعان محافل رسانهاي و سياسي منطقهاي و غربي گروههاي تروريستي موسوم به داعش و شاخههاي مشابه آن است.
الف) در رفتار گروههاي تروريستي از جمله داعش يک اصل مشاهده ميشود آن حوزه فعاليت آنها از لبنان، سوريه و عراق و البته کشورهاي شمال آفريقا نظير مصر، ليبي و تونس، الجزاير ميباشد. حوزه جغرافيايي تروريستها به طور عيني مشابه همان اصل از نيل تا فراتي است که صهيونيستها براي حوزه جغرافيايي خود تعريف نموده بودند و بر اجراي آن تاکيد داشتند.
ب) نکته ديگر در حوزه رفتاري گروههاي تروريستي را در عملکردهاي آنها قابل مشاهده کرد. اولا بخشي از فعاليت گروههاي تروريستي در منطقه را سلطه بر منابع نفتي منطقه تشکيل ميدهد.
اکنون داعش در شمال عراق سلطه بر منابع نفتي عراق در موصل و نينوا و کرکوک را در دستور کار قرار دادهاند. در سوريه نيز منابع نفتي در ديرالزو را اجرا ميکنند.
در لبنان نيز منابع نفتي و انرژي اين منطقه را در نظر دارند. در ليبي و کشورهاي شمال آفريقا نيز اين اقدامات صورت ميگيرد. گزارشها نشان ميدهد که داعش به دنبال سلطه بر منابع نفتي عراق و سوريه و تشکيل خلافت به اصطلاح اسلامي در اين مناطق است در حالي که محور فروش نفت را رژيم صهيونيستي قرار دادهاند.
ثانيا: دومين کارکردي که تروريستها از جمله داعش در منطقه صورت ميدهند را مقابله با مقاومت تشکيل ميدهد. حملات تروريستها در عراق، سوريه، لبنان يک اصل دارد و آن مقابله و تضعيف مقاومت است. به عبارتي نيروي مقاومت به جاي آنکه معطوف به مقابله با رژيم صهيونيستي باشد. حرف مقابله با تروريسم و گروههايي مانند داعش ميگردد آنچه صهيونيستها همواره به دنبال آن بودهاند مقابله با مقاومت بوده و در اين راه نيز از جنگ و ترور گرفته تا فتنهانگيزي منطقهاي را صورت دادهاند.
ثالثا: کشتار و نسلکشي مسلمانان از مولفههاي رفتاري گروههاي تروريستي بوده است تروريستي که ادعاي اسلام و تشکيل خلافت اسلامي را ميدهد، در عمل کشتار گسترده مسلمانان را اجرا ميسازد چنانکه داعش در بيانيهاي رسمي اعلام ميکند که محور کاري ما را مبارزه با منافقين و کفار تشکيل ميدهد و نه اسرائيل. آنها شيعيان و اهل سنت را کافر معرفي کرده و بر کشتار آنها تاکيد دارند. استراتژي که صهيونيستها نيز در طرحهاي خود دارند نابودسازي و کشتار جهان اسلام تشکيل ميدهد که نمود آن را از کشتار در غزه و ساير کشورهاي منطقه و حتي در عرصههاي جهاني ميتوان مشاهده کرد. اسلام ستيزي که در اروپا و آمريکا صورت ميگيرد نيز برگرفته از همين استراتژي صهيونيستها ميباشد.
رابعا نکته محوري براي صهيونيستها را دور ساختن افکار عمومي از مسئله فلسطين تشکيل ميدهد. صهيونيستها پروژهاي که در قالبهاي مختلف صورت ميگيرد که شکاف ميان جهان اسلام در قالب شيعه و سني، ايجاد جنگ ميان همسايگان پروژه ايران هراس، لشکرکشي آمريکا به منطقه و ... از آن جمله است. اقدامات داعش در منطقه عملا دوري افکار عمومي از مسئله فلسطين و معطوف شدن به حاشيهها را در پي داشته است.
با توجه به آنچه ذکر شد به صراحت ميتوان گفت که صهيونيستها اکنون به جاي اقدام مستقيم از مولفهاي به نام داعش براي رسيدن به اصل از نيل تا فرات بهره ميگيرد آنها چنان طراحي کردهاند که منطقه از نيل تا فرات درگير چالشهايي است که صرفا تامين کننده منافع صهيونيستها است حال آنکه در ظاهر گروهي اسلامي به دنبال انجام طرحهاي اسلامي باشد.
از نيل تا فرات صهيونيستها در حالي با مهرههاي به نام داعش پيگيري ميشود که راهکار مقابله با آن انسجام منطقه در قالب مقاومت است. مقاومتي که در حوزه نظامي و نبرد مستقيم روياي از نيل تا فرات صهيونيستها را بر باد داد و اکنون ميتواند اين امر را در برابر ابزار جديد صهيونيستها يعني تروريسم صهيونيستي در منطقه تکرار نمايد.