در مورد نوع فعاليتهاي قرارگاه رمضان دو ديدگاه و نظر وجود دارد. عدهاي معتقدند قرارگاه رمضان در سالهاي اوليه تأسيس، مأموريتهاي اطلاعاتي و برونمرزي داشت به همين جهت اقدام قابل توجهي در صحنه جنگ برجاي نگذاشت. اما بعضي ديگر اعتقاد دارند سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با ايجاد قرارگاه رمضان در سال 62 مجدداً نظريه ستاد جنگهاي نامنظم را در كشور احيا كرد و اين ستاد را مأمور منسجم نمودن گروههاي معارض عراقي در مرزهاي شمالي و جنوبي ساخت. همچنين در كنار آن، تحولات مرزي عراق را با اقدامات اطلاعاتي دنبال كرد. در سال 64 سپاه با تقويت قرارگاه رمضان در ابعاد پشتيباني، فرماندهي، كادرسازي و آموزش افق جديدي را براي اقدام عملياتي در داخل خاك عراق ايجاد كرد و تلاش براي عمليات نامنظم در عمق خاك دشمن و انهدام مراكز مهم و استراتژيك آن كشور را در دستور كار خود قرار داد. اين كار كه با تلاش بسياري از فرماندهان سپاه محقق شد عراق را در جبهه جديدي به خود مشغول كرد. اين قرارگاه طي سالهاي 64 تا 67 علاوه بر اتحاد و انسجامي كه در معارضان و مخالفان ايجاد كرده بود، بستر مناسبي را براي تكرار عملياتها در داخل خاك عراق فراهم كرد كه باعث حفظ دور تك در جنگ شد و انتظار براي انجام عملياتهاي بزرگ در جنوب را از بين برد.
تقويت يگانهاي منظم و ايجاد سپاه پنجم در شمال عراق حاكي از توجه و نگراني رژيم بعث از اوضاع آن مناطق بود و همكاري اكراد عراق با قرارگاه رمضان، كار كنترل و اداره جبهههاي شمال را براي ارتش عراق با مشكل مواجه كرد.
استانهاي شمالي عراق كه اماكن استراتژيك مهمي داشت بارها از سوي سپاهيان قرارگاه رمضان مورد تعرض و حمله قرار گرفت و خسارت قابل توجهي را به پيكره اقتصادي، نظامي و رواني عراق در جبهههاي شمالي وارد آورد. اين عملياتها در سه سال پاياني جنگ صحنه ديگري از نبرد را براي ارتش بعث باز كرد و ابتكار عمل را مجدداً به نيروهاي ايراني بازگرداند. از اين منظر عملياتهاي قرارگاه در صحنه جنگ تأثيرگذار بود.