در فرهنگ جهادي فرد تنها به خود نميانديشد، بلكه به عنوان يك انسان مؤمن و بنده خدا وظيفه دارد تا آن جا كه ميتواند به ديگران خدمت كند و در پي تحقق بخشيدن به اهداف اسلام و گسترانيدن ايمان باشد و در اين خدمت رساني و ايمان خواهي و استوارسازي آرمانها چنان غرقه شود كه ديگر خود را نبيند و فرديت خود را به دست فراموشي بسپارد.
ياران پيامبر خدا و امامان معصوم( عليهمالسلام ) و ديگر وارستگان و مؤمنان راستين در طول تاريخ اين گونه بودهاند. آنان چنان غرق در خدمت رساني به مردم و ايمان و دستيابي به آرمانهاي بلند الهي ميشدند كه ديگر خود را به حساب نميآوردند ، گو اين كه اصلاً «خود» و «من» ي وجود نداشت و همه جا «خدا» ، «مردم» و «جامعه» جلوي چشمان و اذهان آنها جلوهگر بوده است.
بر پايه فرهنگ مادي و اخلاق حاكم بر غرب هر انساني همه سودها، لذتها و امتيازها را براي خود ميخواهد و جز به خود نميانديشد و به همه چيز و همه كس به عنوان ابزار دستيابي به اهداف خود مينگرد و هرگاه كسي در قلمرو اهداف او قرار گيرد، زمينه تعارض و دشمني فراهم ميآيد. اين خودگروي تند و افراطي منشأ بيصداقتيها، عداوتها، بياخلاقيها و ارزش ستيزيهاي بسياري شده است.
آنان كه گوهر وجودي خود را به زينت فرهنگ و روحيه جهادي و پويش و جوشش ذاتي آراسته و به فرهنگ مادي نيالودهاند، به پروردگار خود دل بسته و به ياد او و براي امتثال فرمانش برميخيزند و همواره در پي استحكام آرمانها و اهداف بلند انساني و الهي در جامعهاند. از آن جا كه اين افراد ايمان، اخلاص، توكل به خدا و اعتقاد به آخرت و پاداشهاي معنوي دارند، روحيهاي خاص در آنان پديد ميآيد كه ثمرههاي دلانگيز و آثار بسيار مطلوبي دارد كه كوشش پيوسته و جوشش و پويش هميشگي در زمره آنهاست.
اين مؤمنان راستين، به حق خستگي ناپذيرند و شب و روز در پي رسيدن به آرمانها بوده و هرگز انجام كاري و اجراي طرحي را منوط به وجود همه شرايط و امكانات نميكنند؛ بلكه با تكيه بر نيروي نهفتۀ در وجود خود و با توكل بر خدا با عزمي راسخ پا به ميدان ميگذارند و همه واقعيتها را در سمت و سوي اهداف بلند خود قرار ميدهند. بهترين نمونه در اين باره ياران پيامبر خدايند كه اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب(عليهالسلام)آنان را اين گونه توصيف ميكند:
«كجايند آنان كه به اسلام دعوت شدند و پذيرفتنش را آغوش گشودند، قرآن را تلاوت كرده و احكامش را در عرصه جامعه استوار ساختند. دعوت حماسي و پر جذبه جهاد را با شيفتگي و عشق پاسخ گفتند. شمشيرها را از نيام كشيدند و در صفوفي منظم و فشرده و با يورشهاي پياپي، كران تا كرانِ اين سرزمين را از آلايش كفر پاك كردند و به تصرف حق درآوردند»
رهبر معظم انقلاب در اين باره چنين فرمودند:
«...خود انقلاب دستگاههايي را به وجود آورد كه در ذاتشان حركت، جوشش انقلابي و سريع و جهادي وجود داشت. يكي از دستگاهها جهاد سازندگي بود، يكي از دستگاهها سپاه بود، يكي از دستگاهها بسيج بود... همان حالتِ حركت، پيشرفت و جهش كه در خود انقلاب وجود داشت در اينها هم وجود داشت و ما اثرش را در بيرون ديديم. در دفاع هشت ساله ، بسيج و تحرك مردم را ديديد. در ميدان كار و سازندگي و پيشرفت، روحيه جهادي را ديديد، كه البته مخصوص جهاد سازندگي هم نماند. اين روحيه در بسياري از دستگاهها رسوخ كرد.... بنده در سالهاي قبل از انقلاب حوادثي مثل زلزله و سيل را از نزديك ديده بودم. خود من رفتم امدادگري و خدمتگذاري كردم. اين روحيه حركت عمومي، اين دلسوزي، اين ورود در صحنه كار و ابتكار، اين كمك رساني انبوه، مخصوص ملتي است كه دل او از حركت جهادي گرم است و جوشش جهادي در دل او وجود دارد؛ اين همان روحيه بسيج دوران دفاع مقدس است؛ اين همان روحيه سنگرسازان بي سنگر جهاد سازندگي است كه غسل شهادت ميكردند و روي بولدوزر مينشستند تا خاكريز بزنند. ما اين روحيه را بايد حفظ بكنيم...»
عناصر فرهنگ جهادی
از ديدگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ايمان، معنويت، آرمانگرايي و داشتن اهداف بلند و مقدس، زير پا نهادن فرهنگ مادي و ماديگرايي و در نتيجه خدمت به مردم و دگر محوري، نه خود محوري، جوشش و تحرك ذاتي و نشاط از عناصر فرهنگ جهادي است.
در سخنان رهبر معظم انقلاب دو نكته مهم درباره فرهنگ جهادي به نظر ميآيد: يكي آن كه فرهنگ جهادي كه يكسره نشاط، تحرك، پويش، جوشش و كوشش است به معناي بينظمي و بيانضباطي و حركت بدون برنامهريزيهاي دقيق، نيست. بلكه فرهنگ جهادي در صورتي پيدا ميشود كه از انسجام تشكيلاتي و نيروي انساني حداكثر استفاده بشود.
تلاش و كوشش خستگيناپذير هنگامي فاصله انسان را در رسيدن به سرمنزل مقصول كم ميكند و به حركت آدمي شتاب ميدهد كه منسجم، منظم و در قالب طرح و برنامهاي سنجيده و پخته باشد و آنان كه فرهنگ جهادي و حركت و جوشش عمومي ملت سرافراز ايران را نوعي بينظمي تلقي ميكنند يا مفهوم فرهنگ جهادي را نفهميدهاند يا از سر عناد و دشمني در پي لكهدار كردن موفقيتها و از ميان بردن فرهنگ جهادي و مخدوش كردن چهره آن در ميان مردم هستند.
نكته دوم دانش محوري است. از عناصر سامان دهندة فرهنگ جهادي، علم و دانش است كه همواره قرآن بر آن تأكيد ميورزد. اصلاً حركتِ ياران رسولالله و اصحاب امامان(عليهم السلام) بر پايه علم و دانش بود و از تفاوتهاي جوهري آنان با مخالفانشان به ويژه با دشمنان، دانش عظيمي بود كه آنان از طريق معصومان(عليهم السلام) بدان دست يافته بودند. بدين سان فرهنگ جهادي، يعني تلاش مبتني بر دانش و بينش.
خاستگاه فرهنگ جهادي
رسول خدا براي مبارزه با انحرافات مردمانِ آن روزگار صرفا شمشير نكشيد و از زور بهره نبرد، بلكه بر طبق دستور الهي: و جاهدهم به جهاداً كبيراً(سوره فرقان آیه52) جهاد فرهنگي را روش خود قرار داد و دستمايه و سلاح برنده او در اين جهاد، كتاب خدا ؛ يعني قرآن كريم بود و چون بعثت بينظير و جاودانش جلوه كرد و بر دلهاي هزاران هزار زن و مرد نشست و آنان را شيفته و شيداي خود ساخت به آنان آموخت كه براي درهم كوبيدن آثار باقيمانده خرافات جاهلي و آباد ساختن سرزمين اسلامي و دفاع از آن در برابر مشركان و كافران چگونه بايد عمل كنند.مسلمانان از آموزههاي اسلام، فرهنگ جهادي را آموختند و ره صد ساله را يك شبه پيمودند. آنان بر تلي از خرابههاي فرهنگ جاهلي ، تمدني باشكوه بنا كردند.
فرهنگ جهادي را ميتوان از آيه شريفه )قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله...( استنباط كرد؛ چه اين كه پيام مهم آيه، اخلاص است و از اخلاص عشق به كار و از آن دو نيروي عظيم و ايثاري شگفتانگيز و شجاعتي كارساز و هدايتي الهي به وجود ميآيد. در عصر ما نیز ، فرهنگ جهادي را انقلاب به مردم داد. امام راحل(ره) نخست جرقة اين فرهنگ را در اعماق جانهاي ملت ايران زد و با رهبري توانمند خود توانست آن را بگستراند و مردم با اين روحيه آماده شدند تا از نو كشور خود را بسازند. از اين رو فرهنگ جهادي از دامن انقلاب برخاست و در همان جا رشد كرد و باليد و همه كساني كه انقلاب را آفريدند و از آن حمايت كردند در هر نهاد و وزارتخانه و در هر شهر و روستايي به سهم خود از آن بهره بردند و در آن سهيم شدند.
رهبر معظم انقلاب در اين باره چنين فرمودند:
«...خود انقلاب دستگاههايي را به وجود آورد كه در ذاتشان حركت ، جوشش انقلابي و جهادي وجود داشت. يكي از دستگاهها جهاد سازندگي بود، يكي از دستگاهها سپاه بود، يكي از دستگاهها بسيج بود... همان حالتِ حركت، پيشرفت و جهش كه در خود انقلاب وجود داشت در اينها هم وجود داشت و ما اثرش را در بيرون ديديم. در دفاع هشت ساله ، بسيج و تحرك مردم را ديديد. در ميدان كار و سازندگي و پيشرفت، روحيه جهادي را ديديد... بنده در سالهاي قبل از انقلاب حوادثي مثل زلزله و سيل را از نزديك ديده بودم. خود من رفتم امدادگري و خدمتگذاري كردم. اين روحيه حركت عمومي، اين دلسوزي، اين ورود در صحنه كار و ابتكار، اين كمك رساني انبوه، مخصوص ملتي است كه دل او از حركت جهادي گرم است و جوشش جهادي در دل او وجود دارد؛ اين همان روحيه بسيج دوران دفاع مقدس است؛ اين همان روحيه سنگرسازان بي سنگر جهاد سازندگي است كه غسل شهادت ميكردند و روي بولدوزر مينشستند تا خاكريز بزنند. ما اين روحيه را بايد حفظ بكنيم...»
سازمان بسیج رسانه استان اصفهان