نگاه استراتژیکی به رسانهها سبب میشود سهم مهمی از منشأ قدرت را در رسانهها جست وجو کرد، چرا که این رسانهها هستند که میتوانند گفتمان قدرت را باز تولید کنند، گفتمان غیر دولتی را افزایش دهند و رقابت گفتمانی را ایجاد و در عین حال برای عامهی جامعه پندارسازی کنند. از طرف دیگر، باتوجه به شرایط تهدید آمیز موجود که بهوسیله رسانههای خارجی علیه ایران ایجاد شده است، بخش رسانهای در ایران باید ضمن آگاه سازی و فضاسازی در داخل به بسیج امکانات موجود بپردازد و با بکارگیری حرفهای صاحبان اندیشه، ضمن اقناع مخاطبان در داخل، فضای رسانهای بین المللی را به نفع جریان انقلاب اسلامی تغییر دهد. در راستای رسیدن به این مهم، سازمان بسیج مستضعفین بادرک شرایط خطیر کنونی، در راستای چشم انداز بیست ساله نظام و با پیروی از منویات رهبر فرزانه انقلاب با نگاهی راهبردی به رسانه اقدام به تشکیل ”سازمان بسیج رسانه" نموده است.
سواد رسانه ای
توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابي و انتقال اطلاعات و پيامهاي رسانهاي كه ميتوان در چارچوبهاي مختلف چاپي و غير چاپي عرضه نمود را سواد رسانهاي ميگويند.
سواد رسانهای مثل یك رژیم غذایی است كه هوشمندانه مراقب است كه چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف كرد و چه چیزی را نه و یا اینكه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. چون مردم اكنون باسوادتر شدهاند، مراقب هستند كه در غذایی كه مصرف میكنند چقدر كلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد كه از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند كه در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای كمك میكند تا از سفرهی رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شویم. عدم آشنایی با رسانه ها مثل فردی است که مهارت خلبانی ندارد و در کابین هواپیما قرار می گیرد و منجر به سقوط خود و اطرافیان خود خواهد شد.
اگرچه در سواد رسانهاي از رسانهها انتقاد ميشود ، اين به معناي استفاده نكردن از رسانه نيست .سواد رسانهاي ، به معناي محدود كردن تماشاي تلويزيون نيست ، بلكه به معناي تماشای با دقت و آن است. سواد رسانهای ، به معنای استفاده نکردن از اینترنت نیست ، بلکه به معنای استفاده بهینه و درست از آن است .سواد رسانهاي، كشف ساده اهداف سياسي، كليشهها و بازنماييهاي انحرافي نيست، بلكه فهم نكاتي است كه در رسانهها ، هنجار تلقي ميشوند .
همگام با رشد و پيشرفتهاي وسيع در حوزه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات و ساير تحولات و تغييرات متاثر از اين پيشرفتها با سواد به فردي اطلاق مي شود كه :
1- توانايي خواندن،نوشتن،صحبت كردن و گوش دادن را در سطحي كه براي تكميل نمره 20 مورد نياز است، داراست .
2-جدول هاي ضرب و تقسيم را از بر است .
3-به هنگام استفاده از ماشين حساب ، عملکرهاي مناسب را گزينش مي كند .
4- جغرافياي كره زمين را در ذهنش تصوير مي كند .
5-فناوري رايانه را به راحتي مورد استفاده قرار مي دهد .
6-نياز به اطلاعات را در موقعيتهاي مختلف شناسايي و تبيين مي كند .
7-پرسشهايي را بر نياز مورد نظر طراحي و تبيين مي كند .
8-مبتني بر پرسشهاي طراحي شده ، راهبردهاي مناسبي را براي جستجو به كار مي گيرد .
9-منابع اطلاعات بالقوه را جايابي مي كند .
10-اطلاعات جايابي شده را ارزيابي مي كند .
11- اطلاعات را به گونه اي سازماندهي مي كند كه بتواند به نيازهاي اطلاعاتي وي پاسخگو باشند .
12-اطلاعات جديد را در پايه دانشي خود تلفيق مي كند .
13- از پايه دانشي خود براي تفكر انتقادي و حل مسئله بهره مي جويد .
بیسوادها طعمه میشوند!
اما از آنجایی كه بدون سواد رسانهای، نمیتوان گزینشهای صحیح از پیامهای رسانهای داشت.بنابراین میتوان گفت كه هدف سواد رسانهای در نخستین گامهای خود، تنظیم یك رابطهی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانهها است. به این معنا كه در برابر رسانهها چه چیزهایی را از دست میدهیم و چه چیزهایی را به دست میآوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینهای كه صرف میكنیم، در نهایت چه منافعی به دست میآوریم؟مخاطبي كه داراي سواد رسانهاي است، از اهداف و ميثاقهاي رسانهها خبر داشته و از آنها به طرزي آگاهانه استفاده ميكند. چنين مخاطبي از نقش صدا، موسيقي و ساير جلوههاي ويژه براي القاي فضا و معنی در تلويزيون و سينما با خبر است و ميداند چرا و چگونه يك پيام واحد در تلويزيون، سينما، روزنامهها، مجلات، راديو، تابلوهاي بزرگ تبليغاتي و يا بازيهاي رايانهاي ميتواند، اثرات متفاوتي از خود بجا گذارد.
ضرورتهاي آموزش سواد رسانهاي
با توجه به نقش رسانه ها در زندگی انسانها در عصر جدید و فراگیری علوم مرتبط با آن، از جمله ضرورت های آموزشی در این حوزه را می توان بدین گونه بیان نمود:
1. رسانهها بر حيات فرهنگي و سياسي ما اثرگذار هستند.
2. رسانهها قادرند مدلهاي ارزشي و رفتاري پرقدرتي خلق كنند.
3.رسانهها مصرف رسانهاي ما را از حالت انفعالي به يك رابطه فعال تبديل می نمايند.
4. رسانهها بدون فعال کردن خودآگاه ما، بر ما اثر ميگذارند.
تواناییهاي مرتبط با سواد رسانهاي
انسان ها با فراگیری و آگاهی نسبت به رسانه ها در عرصه های مختلف با وسعت دید بیشتری نسبت به مسائل از خود بازخورد نشان می دهند. برخي از تواناییهایي كه ميتوان در سايه سواد رسانهاي كسب كرد و در جامعه فعلی از آن به نحو مطلوبی استفاده نمود عبارتند از:
1. توانایی استفاده از تكنولوژي روز از جمله كامپيوتر، براي پردازش و توليد اطلاعات
2. توانایی نتيجهگيري در مورد روابط علّي و معلولي، ميان گزارشهاي رسانهها وواكنش عمومي
3. توانایی تشخيص تأثير تحريف، كليشهسازي، تبليغات و خشنونت در رسانههاي ديداري
4. توانایی تشخيص تفسير و بوجود آوردن تصويرهاي بصري
5. توانایی اتخاذ رژيم مصرف رسانهاي
6. توانایی تجزيه و تحليل اجتماعي، سياسي و اقتصادي رسانهها
7. توانایی مصرف انتقادي و نه منفعلانه از رسانهها
سبک زندگی و سواد رسانه
در گستره سبك زندگي، پيام شكل مي گيرد و مخاطب داراي سواد رسانه اي مي تواند سبك زندگي القا شده در پيام را شناسايي كند. به عبارت ديگر، مخاطب داراي سواد رسانهاي قادر است كه مسیر زندگياي را كه رسانهها بر افكار و اعمال و زندگي او اعمال مي كنند، تشخيص دهد.
1- چه كسي پيام را مي سازد ؟
مخاطب باسواد رسانه اي، اين توانايي را دارد كه پديد آورندگان پيام ( كارگردان، بازيگران، تهيه كنندگان، سياستگذاران و ... ) را تشخيص دهد .
2- چگونه پيام ساخته و ارائه مي شود ؟
مخاطب با سواد رسانه اي ، اين توانايي را دارد كه ابعاد فني توليد و ارائه پيام را تشخيص دهد .
3-پيام براي چه كسي ساخته و ارائه می گردد ؟
مخاطب با سواد رسانه اي ، اين توانايي را دارد تا تشخيص دهد كه پيام براي چه گروهي از مخاطبان تهيه و پخش شده است .
4-براي چه هدفي پيام ارائه مي شود ؟
مخاطب باسواد رسانه اي اين توانايي را دارد تا هدف پيام آفرينان ( اعم از اهداف سياسي – اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ) را تشخيص دهد.
5- تاثير گذاري پيام تا چه حد است و چه جهت گيري دارد ؟
مخاطب با سواد رسانه اي اين توانايي را دارد تا ميزان تاثير گذاري پيام را تعيين كند، همچنين پيامدهاي آسيب زا يا اثرات مثبت ( حفاظت كننده ) پيام را تشخيص دهد.
رسانه ها مهمترین ابزار جنگ نرم
در دهه های اخیر با گسترش اینترنت و توسعه فناوری های ارتباطاتی و تسهیل دسترسی به شاهراه ارتباطی برای هرکس در هر جا و هر زمان و همچنین گسترش و تنوع فعالیت های شبکه های ماهواره ای، زمینه جنگ نرم جبهه غرب بیش از پیش محقق شده و به تعبیری قدرت نرم (soft power) نظام به اصطلاح جهانی غربی، مجهزتر از هر زمان دیگری شده است. واقعیت این است که طی سال های اخیر به خصوص در سال های گذشته، جنگ نرم با استفاده از شبکه های اجتماعی و فناوری های مبتنی بر اینترنت ابعاد جدید و عمیقی پیدا کرده است.
تلاش برنامه ریزی شده برای بهره گیری از ابزارها و روش های تبلیغی، رسانه ای سیاسی و روانشناختی برای تأثیر نهادن بر حکومت ها، گروه ها و مردم کشورهای هدف به منظور تغییر نگرش، ارزش ها و رفتارهای آنها صورت گرفته است. استفاده از رسانه ها در جنگ نرم برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات به منظور پیشبرد اهداف است.رسانه ها در عصر اطلاعات مهم ترین نقش را در پوشش خبری رخدادها و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایفا می کنند. انواع رسانه های مکتوب، اینترنتی و دیجیتالی می تواند بر نوع و شکل گیری افکار عمومی مؤثر بوده و روندهای سیاسی و اجتماعی هر جامعه را به سمت و سوی خاص هدایت کنند، رسانه های اینترنتی به ویژه با ظرفیت های خاص خود این قابلیت را دارند که در فضای سایبر به منبعی برای تهدید علیه امنیت ملی کشور ما تبدیل شوند. یکی از خصوصیات بارز جنگ نرم این است که پنهان است. مردمی که زیر بمباران جنگ رسانه ای قرار دارند، چه بسا ممکن است دامنه و عمق حملات سنگین آن جنگ را درک نکرده و حتی از وجود آن بی خبر باشند.
رسانهها با ایجاد تحول در باورها، ارزش ها، اعتقادات، تصاویر، ادراکات و ذهنیات جامعه، زمینه را برای اقناع و پذیرش فراهم کرده اند در نتیجه پیام ها، نمادها، اخبار و اطلاعات اهمیت خاص پیدا کرده اند. به همین دلیل استفاده از رسانههای ارتباط جمعی به طور گسترده نقش رسانهها را در عرصه جنگ نرم برجسته می کند. در فضای جنگ نرم، رسانهها اذهان و دلهای مخاطبان بسیار گسترده ای را در کشورها و جوامع گوناگون هدف قرار داده اند تا بتوانند قدرت نرم یک گروه یا کشور رقیب یا دشمن را تضعیف کنند. بنابراین آنانکه از قدرت برتر تکنولوژی رسانه ای برخوردارند، سازندگان، دروازه بانان و پخش کنندگان اصلی پیام ها در سطح جهانی اند.پیام های تولید شده در این سطح منعکس کننده گرایش های مسلطی است که توسط همان قدرت های برترمورد حمایت قرار می گیرند.رسانه های جهانی، در جریان سازی های خبری- تحلیلی، اغلب اوقات در یک هماهنگی با یکدیگر، به تولید محتوا بر طبق منافع و اهداف و یا بالعکس علیه اشخاص، گروه ها، اصناف، احزاب و دولت های داخلی و خارجی میپردازند.
اکنون به نظر می رسد که رسانه ها، گستره های ملی، منطقه ای،بین المللی و جهانی را به تحریریه روزنامه ها، شبکه های اینترنتی، تلویزیون ها و رادیوهای جهانی و سایر رسانه ها کشانده اند. امروزه جنگ از مرزهای جغرافیایی و اراضی یک کشور به درون مرز فکری و اعتقادی یک ملت کشیده شده است. کشورهای غربی برای مقابله با کشور ما در ابعاد داخلی و خارجی به جای استفاده مستقیم از زور از شیوه های نوین مداخله در امور کشور یعنی جنگ نرم استفاده می کنند. یعنی ادوات نظامی، توپ و تانک و تفنگ با وسایل ارتباط جمعی از قبیل ماهواره، اینترنت و رسانه ها عوض شده است. گلوله های سربی جای خود را به پیام های ارتباطی به ظاهر زیبا و منعطف داده است. نیروهای نظامی جای خود را با متخصصان تبلیغات، استراتژِیست های تبلیغات بین المللی و کارگزاران رسانه ها (خبرنگاران، گزارشگران، سردبیران و...) عوض کرده اند. مردم ما در معرض رسانه هایی قرار دارند، که به نوعی افکار و عقاید آنها را شکل می دهند و به علت گسترش فناوری رسانه ها در دسترس مردم قرار دارند و نمی توان به طور جبری مردم را از دسترسی به آنها بازداشت. سازمانهای رسانه ای مختلف با بهرهگیری از امکانات رسانهای نوین تفاسیر ممکن را در اذهان مردم دستکاری کرده، با منافع خود هم راستا ساخته و نهایتا به هژمونی خود ادامه میدهند. از این روی با قرار دادن پیامهای ایدئولوژیک در بطن مطالب رسانهای (فیلم، اخبار، تبلیغات و...) افکار و ارزشهایی خاص را در سرتاسر دنیا اشاعه میدهند. هدف قرار دادن آداب و رسوم و ادیان در کشورهای کمتر توسعه یافته و جهان سومی و بطور کلی تهاجم فرهنگی، خطری است که سیاستمداران و مسئولان ملل هدف، همواره از آن بیم داشته و در تلاشند مردم خود بخصوص نسل جوان را نسبت به این خطرات آگاه ساخته و در برابر آسیبهای احتمالی ایمن سازند. در این راستا مجهز بودن بهبصیرت در مقابله با رسانههای بیگانه امری ضروری است.همانگونه که مردم در هنگام مواجه با جنگ سخت باید آمادگی داشته باشند و آموزش هایی به آنها داده شود که کمترین خسارت و تلفات به آنها وارد شود برای مقابله با جنگ نرم نیز نیاز به آموزش های لازم برای افزایش بصیرت و شناخت خود در این عرصه دارند که به نظر می رسد سواد رسانه ای را میتوان ابزار مناسبی برای مقابله با این جنگ دانست. زیرا هدف از سواد رسانه ای این است که مخاطبان به طور فعالانه برای مواجهه گزینشی با رسانه ها و تحلیل ارزیابی نقادانه محتوای رسانه ای آموزش ببینند، تا معنای پیام هایی را که با آنها مواجه می شوند را دریابند.
پس در جنگ نرم فعلی که مهمترین ابزار آن رسانه های بیگانه است، مهمترین نکته این است که گفته شود امروز ایران و ایرانیان تنها در شرایطی میتوانند در برابر تهاجمات نرم رسانه های بیگانگان مقاومت کنند که دارای قوه بصیرت در شناخت، استفاده و نقد این رسانهها باشند. در بررسی جنگ نرم، رسانه ها نقش و تأثیر پر اهمیتی دارند. از واقعیت های عصر ارتباطات، استفاده قدرتهای بزرگ از رشد و توسعه ی فراگیر و پرشتاب رسانهها برای تسلط بر سایر ملت ها است. گریزی از دسترسی مردم به انواع رسانه ها در جهان به شدت رسانه ای شده نیست. به همین سبب بهترین شیوه مقابله با جنگ نرم رسانه ها افزایش بصیرت مردم برای استفاده از رسانه ها یعنی همان سواد رسانهای است. سواد رسانه ای افزایش مهارت های فردی بهره گیری از رسانه ها و مواجه فعالانه مخاطبان و تحلیل ارزیابی نقادانه محتوای رسانه را در بردارد. سواد رسانه ای مهارت های لازم برای برقراری ارتباط متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها را آموزش می دهد و در عین حال نگاهی دقیق، دیدگاهی نقاد و تحلیلی به پیام رسانه ها را فراهم می آورد. عصر حاضر را عصر ارتباطات نامیده اند، رسانههای مختلف در اقصی نقاط جهان حضور فراگیر و گسترده ای دارند. بمباران اطلاعاتی همه جانبه از سوی رسانه ها صورت می گیرد، به طوریکه مردمان دنیای جدید در دهههای اخیر با پدیده فراگیر شدن رسانههای جمعی و پیشرفت تکنولوژیهای جدید ارتباطی در جامعه مواجه شده اند. با شروع این دوره قسمت اعظمی از زندگی روزانه مردم را رسانه ها تشکیل دادهاند و مهمترین کانال ارتباطی آنها با جهان پیرامون گشته اند.
سواد رسانه ای و جنگ رسانه ای
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در این باره می فرمایند: آنها (دشمنان) غافلند از اینکه این ابزارها می توانند مورد استفاده ما هم قرار بگیرند، یعنی وقتی اینترنت به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود ما هم می توانیم از آن استفاده کنیم. یعنی یک راه دو طرفه است اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفت ها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم، ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم، چه مانعی دارد؟ از همان شیوه هایی که ضلالت را منتشر می کند، می شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزارها استعداد بالایی است. باید از اینگونه ابزارها استفاده کرد تا هرچه ممکن است دایره اثرگذاری کار خود را وسیع تر کنیم. افراد با سواد رسانه ای، در برابر اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی را که به منظور تأثیر گذاری بر آنها طراحی و ارسال شده در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می دهند.
هدف سواد رسانه ای این است که به مردم کمک کند تا به جای آنکه مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. برای درک اهمیت رسانه های کنونی باید فلسفه تولید هر پیام، شرایط و محدودیت های حاکم بر آنها و حتی سازنده هر کدام از پیام ها را بشناسیم. با توجه به شدت روزافزون هجمههای رسانهای از سوی رسانههای رقیب و بیگانه، سالهاست جنگ جدیدی بر علیه ما به راه است. منظور از جنگ رسانه ای، استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف می باشد. جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جبهه های جنگ نرم است. در این عرصه به دلیل ماهیت نرم افزاری و هدف گذاری بر اذهان مخاطبان از تکنیک های اقناعی مختلف مانند برچسب زدن، کلی گویی، توسل به ترس، اهریمن سازی از دشمن، استناد و غیره استفاده می کنند. عمده ترین و تأثیرگذارترین ابزار در جنگ های رسانه ای، شبکه های اینترنتی و ماهواره ای است. حال با توجه به رسالت عضیمی که افسران جنگ نرم در مقابله با تهدیدات دشمن برعهده دارند، میبایست هم در جایگاه آفندی و هم پدافندی علاوه بر تقویت بنیه علمی و اعتقادی اصحاب رسانه در سطح استان بتوانیم هم افزایی لازم را جهت اثر گذاری بیشتر فراهم نماییم.
غرب و نوع تولیدات رسانه ای
امروزه تولیدات رسانه ای غربی به گونه ای است که می خواهد از ما مصرف کنندگانی بسازد که بیش از آنکه وقت خود را صرف کار، تفریح، یا هر چیز دیگری به جز خوابیدن و استراحت کنیم، این زمان را وقف استفاده از چنین تولیداتی کنیم، و نه تنها در این حال چیزی عاید ما نمی شود بلکه در باورها، ارزش ها، آرمان ها و اعتقادات ما نیز شک و تردید ایجاد می کند.
امروز رسانه ها، پیام های خود را بی طرفانه و رایگان ارائه نمی کنند بلکه واقعیت را تحریف کرده و آن گونه که مدنظرشان است شکل می دهند. در نتیجه نیاز به آموزش سواد رسانه ای اهمیت پیدا می کند. هدف سواد رسانه ای دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است. هدف سواد رسانه ای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانه ها به خود معطوف کنند، هدف سواد رسانه ای کمک به افراد برای کنترل برنامه سازی رسانه ای است. بنابراین سیاستگذاران باید تمهیداتی بیاندیشند تا سواد رسانه ای به عنوان جزء اساسی از زندگی هر شخص به حساب آید. شناخت و درک انتقادی از سازمان، محتوا و آثار رسانه ها، در گرو داشتن چشم اندازها و رویکردهای انتقادی است تا مخاطبان و شهروندان بتوانند اهداف و اغراض مادی و ایدئولوژیکی پنهان و قرارگرفته در پشت فعالیت های سازمانهای رسانه ای جهان را درک و محتوای رسانه ای چون اخبار، برنامه های سرگرم کننده و تبلیغات را نقد کنند و از اثرات منفی رسانه ها در امان بمانند.
* سازمان بسیج رسانه استان اصفهان