کد خبر: 601094
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۴
مرحوم حسن البنا رهبر اخوان المسلمین مصر زمانی که در سال 1928 این جنبش را پایه گذاری کرد طرح تشکیل خلافت اسلامی را بر مبنای حکومت های صدر اسلام پی ریزی کرد.
خبرآنلاین: سرانجام خلافت یکساله اخوان المسلمین در مصر با کودتای نرم نظامیان به پایان رسید وطرح 85 ساله این تشکل ریشه دار اسلامی برای تشکیل خلافتی به سبک خلافت عمر بن عبدالعزیز هشتمین خلیفه اموی برای همیشه شکست خورد.
 
 داستان خلافت اخوان المسلمین نیز یکی از داستانهای تراژیک تاریخ معاصر است که در گذر تاریخ صدها تن از خالص ترین اعضاءاین جنبش برای تحقق آن جان خود را از دست دادند.

 مرحوم حسن البنا رهبر اخوان المسلمین مصر زمانی که در سال 1928 این جنبش را پایه گذاری کرد طرح تشکیل خلافت اسلامی را بر مبنای حکومت های صدر اسلام پی ریزی کرد.

 از آنجائی که تاریخ اسلام ، از دوران حاکمیت امویان تنها از عمر بن عبدالعزیز هشتمین خلیفه اموی به دلیل برخورد منصفانه با مردم واقلیت های مذهبی به نیکی یاد کرده لذا اخوان المسلمین الگوی حکومتی خود را از این خلیفه اموی بر گرفته اند.

 قانون اساسی اخوان المسلمین به لحاظ روابط بین المللی مقابله با سلطه خارجی را به عنوان قطب نمای سیاسی  این جنبش برای تعامل با جهان غیر اسلامی قرار داد.

 یک موضوع مهم در حوزه اقتصادی که در دوران رهبری حسن الهضیبی "1891-1973"  بر اخوان المسلمین  در دستور کار اخوان قرار گرفت تکیه بر عامل اقتصاد برای تقویت زیر ساختار خلافت اسلامی بود.

 حسن الهضیبی از سال 1949 تا سال 1973رهبری جنبش اخوان المسلمین مصر را به عهده داشت وتئوری اقتصاد نفت  در خدمت دولت اسلامی را وارد قانون اساسی اخوان المسلمین ساخت.

  اعتقاد تشکل اخوان المسلمین در آن زمان این بود که بدون یک زیر ساختار اقتصادی قدرتمند نمی توان یک خلافت اسلامی عادلانه ومستقل در جهان ایجادکرد ولذا اشغال غیر تهاجمی یکی از کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس در دستورکار قرار گرفت.

 نخستین کشوری که از گسترش نفوذ اخوان المسلمین احساس خطر کرد عربستان سعودی بود زیرا ملک عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان با شامه سیاسی بدوی خود از نفوذ معنوی اخوان المسلمین مصر درجزیره العرب احساس خطر کرد.

  بهمین دلیل ملک عبدالعزیز همواره فرزندان خود را از پی آمدهای گسترش تفکرات اخوانی در جزیره العرب بر حذر می داشت وبر ضرورت تقویت مذهب وهابی برای تقابل با اندیشه های خلافت اسلامی  اخوان المسلمین تاکید می کرد.

 از همان زمان رژیم آل سعود برای تقویت جریان سلفی وارد عمل شد ونخستین کانون فرهنگی دینی مصر یعنی الازهر را هدف قرار داد.

 برآیند گزارشها نشان می دهد که عربستان تا کنون بیش از 60 میلیارد دلار برای تقویت جریان های سلفی ووهابی در الازهر هزینه کرده است.

 هر چند کویت و امارات بعدا در مدار توجه اخوان المسلمین برای تکیه بر درآمدهای نفتی این دو کشور در راستای تشکیل خلافت اسلامی ،قرار گرفت اما عربستان در مقایسه با این دو کشوراز ظرفیت بالائی برای پاسخ به نیاز اقتصادی این خلافت فراگیربر خوردار است.

 عربستان همواره برتقویت سلفی گری در مصر برای مقابله با اخوان المسلمین ونیز حذف اقلیت شیعه ،مسیحیان قبطی وصوفی ها از عرصه های سیاسی ودینی مصر اصرار داشت.

 از سوی دیگر قطر که خود را رقیب عربستان می داند از سال 1995 وزمانی که شیخ حمد بن خلیفه امیر سابق قطر قدرت را در دست گرفت روابط خود را با اخوان المسلمین مصر بهبود بخشید.

 از نظر امیر سابق قطر ، اخوان المسلمین در مقایسه با سلفی ها خطر کمتری برای دولت کوچک قطر دارند وبا این نگاه ، از رهگذر کمک مالی به این جنبش آنان را علیه عربستان تقویت می کرد.
 در جریان انتخابات دو سال گذشته ریاست جمهوری وپارلمانی مصر قطر وعربستان بشدت از این دو جریان اسلامی معتدل و افراطی پشتیبانی مالی ورسانه ای کردند.

 سرانجام اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شدند ومحمد مرسی در نخستین انتخابات دموکراتیک تاریخ مصر وارد کاخ الاتحادیه شد.

 قطراز میدان نبرد سیاسی نفس گیر وپنهانی با عربستان  پیروزمندانه خارج شد اما پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری  تشکیل یک خلافت اسلامی را با بن بست مواجه ساخت.
 تئوری های اخوان المسلمین برای تشکیل یک خلافت اسلامی به سبک خلافت عمر بن عبدالعزیزبه دلیل تغییر ساختارهای سیاسی ، اجتماعی واقتصادی جهان ومصر عقیم و غیرعملی بود .

 نسل 60 سال پیش اخوان المسلمین معمولا فرضیه ها وتئوری های  خود را از الگوهای روزگار خود الهام می گرفتند در حالی که واقعیت های موجود با آنچه که در 6 دهه گذشته وجود داشت کاملا تفاوت کرده.

 اما اشتباهات اخوان المسلمین چه بود وچرا دولت آنان تنها یک سال دوام داشت ؟
 
واقع امر این است که اولا ارتش مصربنا به اعتبارات تاریخی وسیاسی تحت هیچ شرایطی رئیس جمهوری خارج از بدنه نیروهای مسلح را بر نمی تابد.

 از سال 1952 که افسران آزاد در یک کودتا علیه ملک فاروق پادشاه وقت مصر قدرت را در دست گرفتند هیچ رئیس جمهوری خارج از نیروهای مسلح به قدرت نرسیده است.

 ژنرال محمد نجیب ، سرهنگ جمال عبدالناصر ، انور السادات وحسنی مبارک 4 افسری بودند که به ترتیب 60 سال بر مصر حکومت کردند.

 در حقیقت ارتش مصربر خلاف ارتش های جهان  یک حزب فرا گیرسیاسی نظامی است که رئیس جمهور را با استفاده ازاهرم های احزاب سیاسی موجود در مصر،به قدرت می رساند.

  تنها تشکل ریشه دار تاریخی در مصر که 85 سال سابقه مبارزه دارد اخوان المسلمین است که توانست با استفاده از لایه های پائین جامعه مصر محمد مرسی را وارد کاخ ریاست جمهوری کند.

 اما آیا ارتش اجازه می دهد که یک زندانی فراری از زندان" الطره" مصربه نام محمد مرسی که هیچگونه سابقه نظامی ندارد در راس نیروهای مسلح قرار گیرد؟  لذا ارتش با کمک برخی چهره های لیبرال مانند محمد البرادعی رئیس حزب الدستور، عمرو موسی وحمدین صباحی نامزدهای سابق انتخابات ریاست جمهوری جبهه نجات ملی را تشکیل داد.

 هم آمریکا هم ارتش وهم غرب ابتدا اجازه دادند تا اسلام گرایان وابسته به اخوان المسلمین وحتی سلفی های تکفیری وارد صحنه سیاسی شوند .

 اشتباه بزرگ اخوان المسلمین وسلفی ها این بود که قصد داشتند "کیک پیروزی انتخابات" را بدون حضور نیروهای مسلح ولیبرالها بین خود تقسیم کنند، بهیمن دلیل دایره مشارکت را منحصر به خود کردند.

 مرسی نیز نتوانست در قد وقواره یک رئیس جمهور فرا جناحی ظاهر شود و همواره دستورات خود را از دفتر ارشاد اخوان المسلمین دریافت می کرد وهمین "پرکاه بود که کمر شتر راشکست".
 محمد مرسی به دستور دفتر ارشاد اخوان المسلمین ژنرالهای استخوانداری مانند محمد حسین طنطاوی وسامی عنان را از بدنه نیروهای مسلح خارج کرد واین امر برای رده های افسران زیر دست این دو ژنرال قابل قبول نبود.

 افراط کاری های سلفی ها در قتل دردناک شیخ حسن شحاته رهبر شیعیان مصر و3 تن از یاران او جامعه مسالمت جوی مصر را خشمگین کرد.

 چسبندگی مرسی به عربستان وقطر وادبیات تهاجمی وپارادوکس سیاسی وی در رابطه با موضوع کمک به مردم فلسطین ورابطه با رژیم صهیونیستی از دیگر اشتباهات سیاسی مرسی بود.
 
لذا جبهه نجات ملی که اشتباهات اخوان المسلمین را رصد می کرد در یک فرصت مناسب نیروهای خود را برای تجمع در میدان التحریر فرا خواند واین نقطه تحول سیاسی مصر بود.

 ارتش که به عنوان چکش تعادل احزاب سیاسی مصر تلقی می شود 48 ساعت به مرسی فرصت داد تا بحران سیاسی کشور را مهار کند.  اما اگر مرسی حتی عصای سحر آمیز هم  می داشت نمی توانست در یک ظرف زمانی  48 ساعته 33 میلیون انسان را از میدانهای شهرهای مختلف مصر به خانه های خود باز گرداند.

 لذاارتش مصر کودتا کرد واین کودتا از سوی اسلام گرایان به عنوان دموکراسی فرعونی نام گرفت اما در حقیقت طرح خلافت اسلامی برا ی همیشه با شکست مواجه شد.

 دلیل این شکست این بود که اخوان المسلمین هیچگونه الگو ونسخه دولت سازی اسلامی روز آمد برای مصر نداشتند وتصمیات کلان سیاسی واقتصادی در دفتر ارشاد اخوان المسلمین گرفته می شد.

 تصور اخوان المسلمین این بود که دولت سازی وکشور داری مانند اداره چند موسسه خیریه است زیرا تجربه آنان در طول این 85 سال منحصر به اداره همین موسسه ها بود .

 از سوی دیگر نگا ه اخوان المسلمین به جوامع اسلامی از یک منظور کاملا دینی بود وتصویر روشنی از دنیای پرراز ورمز امروز ندارند واین نگرش با عصر انفجار اطلاعات سازگاری ندارد.

 لذا همچنانکه خلافت عمر بن عبدالعزیز تنها 29ماه بیشتر دوام نیاورد وسر انجام توسط امرای توطئه گر بنی امیه به طرز دردناکی مسموم شد، خلافت اخوان المسلمین مصر نیز تنها یک سال بطول انجامید ودر نهایت باتوطئه ارتش  ولیبرالها وباقی ماندگان رژیم سابق سر نگون شد.
 
سقوط دولت مستعجل اخوان المسلمین را که پس از 85 سال مبارزه خونین شکل گرفت، می توان یک تراژدی تاریخی سیاسی درعصر حاضرتلقی کرد که هزاران تحلیل نمی تواند پاسخ روشنی به چرائی این سقوط بدهد
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار