کد خبر: 523192
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۱
دفاع جانانه بنياد فردوسي از نظامي گنجوي در نشريه «كريا»:
سميرا سروش

در تازه‌ترين اين اقدام‌ها، كشور آذربايجان درصدد ثبت «ساز تار» در سازمان جهاني يونسكو و نيز مصادره حكيم نظامي گنجوي به نام خود آن هم در مجامع بين‌المللي است. چندي پيش آذربايجاني‌ها تنديسي از حكيم نظامي را در پايتخت كشور ايتاليا نصب كردند تا اين شاعر بزرگ ايراني آذربايجاني خوانده شود. در چند ماه گذشته نيز برخي از استادان دانشگاه‌هاي كره‌جنوبي بر پايه بي‌اطلاعي، يادداشتي را در يكي از معتبرترين نشريه‌هاي كره جنوبي نوشتند و در اين تحريف نقش داشتند. پس از آن بود كه به خواست سفارت كشورمان در كره‌جنوبي و به نمايندگي از بنياد فردوسي، دكتر سيد عبدالمجيد شريف‌زاده، عضو امناي بنياد فردوسي و رئيس گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر جوابيه‌اي را با عنوان ««اصليت ايراني نظامي» براي نشريه «كرياپست» (Korea Post) ارسال كرد كه اين جوابيه به زبان انگليسي به چاپ رسيده است. 

چپاول فرهنگي، ميراث شوروي كمونيستي
شريف زاده در بخشي از جوابيه‌اش به نشريه «كريا پست» مي‌نويسد: «در مورد نظامي بايد گفت، شكي نيست كه او متعلق به شهر گنجه است... اما گنجه و ديگر شهرهاي ماوراي رود ارس تا پيش از تأسيس سلسله قاجاريه در قرن ۱۸ ميلادي- كه طي قراردادهايي ننگين با نام‌هاي «گلستان» و «تركمنچاي» اين شهرها را به روسيه تزاري واگذار كرد- متعلق به ايران بود. هر چند كه بعدها بخشي از زبان و خط نوشتاري مردم آن ديار را تغيير دادند اما نمي‌توان عضوي جدا شده از يك پيكر را با تمام تغييرها، صاحب تمامي داشته‌هاي آن پيكر دانست.» 

به نوشته شريف زاده بخش‌هاي زيادي از منطقه ماوراي رود ارس «داغستان» نام داشت كه پس از روي كار آمدن حكومت كمونيستي در روسيه به ويژه در راستاي سياست‌هاي استالين، «آذربايجان» خوانده شد تا بعدها زمينه‌ساز جدايي آذربايجان اصلي از ايران باشد؛ يكي از برنامه‌هاي وسيع سياسي- فرهنگي شوروي كمونيستي ساختن ملت‌هاي جداگانه بود تا بتواند از اين طريق مانع اتحاد نواحي شمالي ايران و آسياي مركزي شود و ايالات اين مناطق را در نوعي جدال و كشمكش قومي فرو ببرد. پس در وهله اول با اعلام مردمان اين سرزمين‌ها به عنوان يك ملت مستقل، علاقه به استقلال فرهنگي- زباني- ادبي را در آنها دامن زد و براي هر يك از يك نماد فرهنگي- ادبي سود برد. 

قرعه آذربايجان به نام نظامي
نماد فرهنگي كه براي آذربايجان انتخاب شد، حكيم نظامي گنجوي بود؛ عالمي كه آذربايجاني‌ها تا كنون تلاش‌هاي زيادي را براي مصادره كردن نام و ميراثش به كار بسته‌اند. به استدلال شريف زاده از آنجا كه نظامي، يك ايراني محسوب مي‌شد، لازم بود تا مليت او با مليت مردماني كه اينك در آذربايجان ساكن هستند- يعني ترك‌زبانان- تطبيق يابد؛ در نتيجه فعاليت‌هاي فرهنگي و ادبي جهت ترك نشان دادن و ترك معرفي كردن نظامي آغاز شد و گسترش يافت. اندك‌اندك نيز اين امر در باور مردم آن خطه رسوخ پيدا كرده و محققان آنجا نيز در پي اثبات اين امر برآمدند. متأسفانه در اين راه، بسياري از متعصبان فرقه پان‌تركيسم با جعل كردن اشعاري با مضمون ترك بودن نظامي از زبان او، كوشيدند با دروغ بيش از پيش اين عقيده غلط را رواج دهند.» 

ابيات جعل شده نظامي در آذربايجان
آذربايجاني‌ها با استناد به بيت « پدر بر پدر مر مرا ترك بود به فرزانگي هر يكي گرگ بود » عقيده بر ترك بودن نظامي گنجوي دارند اما به عقيده عضو امناي بنياد فردوسي و رئيس گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر اين بيت دو مشكل عمده دارد. شريف زاده در جوابيه خود به « كريا پست» مي‌نويسد: «اين بيت در هيچ‌يك از نسخه‌هاي معتبر اشعار نظامي و خمسه ديده نشده و نيز داراي ايراد قافيه‌اي است كه غيرممكن است توسط شاعر چيره‌دست و ماهري چون نظامي به وجود آيد. در علم عروض و قافيه، حرف «ك» نمي‌تواند با حرف گ «حرف رَوي» محسوب شود و قافيه غلط مي‌شود. در نتيجه ترك و گرگ، قافيه هم نيستند. برخي نيز اشعاري به زبان تركي سروده و به نظامي منتسب كرده‌اند كه دانش نسخه‌شناسي به راحتي خلاف اين امر و دروغ بودن آن را اثبات مي‌كند. همچنين برخي از متعصبان ادعا مي‌كنند، ديواني از نظامي به زبان تركي پيدا شده اما تحقيقات محققان ثابت كرده كه اين ديوان متعلق به يك شاعر ترك عثماني به نام نظامي قونوي (Nizami Qunavi) در سده ۱۵ است...»
وي ادامه مي‌دهد: « اگر نظامي، ترك‌تبار است، پس چرا بيشترين اشعارش در مورد داستان‌هاي عاشقانه ايراني مانند «خسرو و شيرين» و «بهرام گور (هفت پيكر)» است؟ اين رويكرد نظامي به داستان‌هاي اصيل ايراني نشان مي‌دهد، او از فرهنگ ايراني برخاسته و بالطبع شعرش نيز در خدمت همين فرهنگ و انديشه است.» از سوي ديگر به گفته او و بر اساس بيت «گر مادر من رئيسه كرد مادر صفتانه پيش من مرد» مادر نظامي كرد بوده است! 

آذربايجان، واژه‌اي ايراني
به استدلال شريف زاده حتي واژه «آذربايجان» نيز ريشه در زبان پاري دارد چنانكه آذربايجان برون آمده از واژه Atpopat نام يكي از سرداران ايراني هخامنشي است كه بخشي از ماد را از چنگال اسكندر بيرون آورد. از اين واژه در متون يوناني Atropates ياد شده و اين خطه Atropatene نام گرفته كه در ديگر زبان‌ها مانند ارمني Atrpatkan خوانده مي‌شد و به مرور زبان در لهجه‌ها و زبان‌هاي گوناگون به «آذربايجان» تغيير يافته است. بنابراين حتي نام آذربايجان نيز ريشه در زبان‌هاي ايراني دارد و... اشخاص برجسته آن به خصوص آناني كه متعلق به گذشته هستند، نبايد غيرايراني قلمداد شوند.» 

عشق نظامي به ايران
شريف‌زاده جوابيه خود در نشريه « كريا پست » را اينگونه به پايان مي‌برد: « نظامي تمام اشعارش رابه زبان فارسي سروده و حتي يك بيت به زباني غير از ايراني ندارد. آيا كسي كه مثلاً ترك باشد، نبايد چند بيت براي دل خود و با زبان مادري‌اش بسرايد؟»
ايران را بايد مادر بسياري از سرزمين‌هاي كوچك منطقه نام گذاشت؛ مادري كه در فراز و نشيب تاريخ، جگرگوشه هايش را از او جدا كرده‌اند هر‌چند هم اكنون اين جگرگوشه‌هاي فراموشكار با از خاطر بردن مادرشان در تلاش براي مصادره‌كردن تاريخ و داشته‌هاي فرهنگي او هستند. كشورهاي همسايه از قزاقستان، آذربايجان و تركيه گرفته تا ازبكستان و تاجيكستان مدت‌ها است كه درصدد پر كردن خلأ فرهنگي خود و مصادره كردن مفاخري چون ابونصر فارابي، مولانا، ابن سينا، ابوريحان بيروني، محمدبن موسي الخوارزمي و نظامي گنجوي هستند؛ تجربه در اين موارد ثابت كرده است كه منتظر ماندن و سرنوشت قضايا را به زمان واگذار كردن نتيجه چندان خوشايندي را در پي ندارد با اين وجود و در اين وانفساي اهمال كاري برخي مسئولان فرهنگي باز هم بايد منتظر ماند و ديد كه انتشار مقالاتي روشنگرانه از اين دست آن هم در نشريات و رسانه‌هاي بين‌المللي مي‌تواند در حداقل‌ترين سطح ممكن افكار عمومي جهان را از داده‌هاي غلط و تحريف‌گونه پاك كند؟!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار