انسان جايز الخطا است و وقوع گاه و بيگاه اشتباه نيز بخشي از كار محسوب ميشود. با اين حال تداوم اشتباهاتي همسان در يك بازه زماني شأنيت جايز الخطا بودن انسان را زير سؤال ميبرد به ويژه آنكه وقوع آن اشتباه، زندگي روزمره ديگر انسانها را تحت الشعاع خود قرار دهد. رسانه و فضاي مجازي به عنوان اولين منابع درج اخبار روز هميشه در معرض بروز اشتباهات سهوي در امر خبررساني هستند، با اين حال از وقوع برخي اشتباهات رسانهاي كه مخل زندگي روزمره مردم ميشوند يا اشتباهاتي كه مكرر اتفاق ميافتند نميتوان گذشت.
اينكه كدام رسانه، خبر يا گزارشي را زودتر روي خروجي خود قرار دهد، كدام رسانه آغازگر يك جريان رسانهاي باشد و كدام پايان بخش يك غائله طولاني مدت باشد همواره جزو دغدغههاي مديران برخي رسانهها به خصوص رسانههاي فضاي مجازي است اما اين دغدغه گاه برخي رسانهها را از مسير حرفهاي به گرداب حاشيه، چالش و كذبيات ميكشاند. اين تغيير مسير هنگامي مستوجب برخورد ميشود كه منجر به بروز تغييراتي در زندگي مردم شده و جو رواني جامعه را بر هم زند.
از ابتداي سال جاري تا كنون درج اخبار ناصحيح، غير موثق و بعضاً بياعتبار در برخي رسانهها منجر به بروز جنجالها و حواشي داخلي و حتي بينالمللي شده است. سال ۹۲ كه با مرگ ناگهاني عسل بديعي آغاز شد، برخي رسانهها را از همان ابتدا وارد حاشيه كرد؛ دغدغه خبرساز شدن و جذب مخاطب بيشتر به درج اين خبر در برخي محافل خبري و رسانههاي فضاي مجازي انجاميد كه اين بازيگر سينما و تلويزيون اقدام به خودكشي كرده است؛ خبري مبتني بر پيشداوري غيرواقع كه پچ پچههاي ناراحتيهاي روحي بديعي و مرگ او بر اثر استعمال بيش از حد دارو را بر سر زبانها انداخت و موجبات آزردگي خاطر خانواده آن مرحومه را برانگيخت.
بعد از آن نوبت به درج خبر تمسخرآميز اختراع ماشين زمان توسط يك ايراني آن هم در يكي از خبرگزاريهاي مهم دولتي كشور رسيد؛ فارس با درج اين خبر مدعي شد كه يك محقق ۲۷ ساله ايراني ماشين زماني را ساخته كه ميتواند آينده را پيشبيني كند. اين بار عيان شدن كذب بودن اين ادعا براي ايران گران تمام شد تا اين خبر مورد استهزاي روزنامهها و رسانههاي مختلف خارجي قرار بگيرد. اما گذشته از خبرهايي كه گاه بر اثر برخي سوءتفاهمات وارد فضاي رسانهاي ميشوند، خبر وقوع زلزله ۱۰ ريشتري در خاورميانه و از جمله در ايران كه به نقل از يك روزنامه عربي- امريكايي در يك خبرگزاري داخلي منتشر شد، خبري نبود كه تركشهاي آن تنها در فضاي محدودي پخش شود، اين خبر كه ساعتي بعد از سوي شمار زيادي از محققان داخلي و خارجي رد شد، زندگي شمار زيادي از مردم كشورمان و حتي ديگر مردم منطقه را تحتالشعاع خود قرار داد.
نتيجه انتشار خبر وقوع اين زلزله كه ناشي از يك بازيگوشي رسانهاي يا خطايي سهوي بوده است، در شبهاي گذشته خواب آرام را از چشم شمار زيادي از مردم سلب كرد و حتي خانوادهها در برخي شهرستانهاي كشور را به كوچ كردن شبانه به دل پاركها و اتراق كردن در زير سقف آسمان واداشت.
رسانه بيشك نقش بيبديلي در اطلاعرساني و افزودن بر آگاهي علمي و عمومي جامعه دارد. مردم به رسانهها به عنوان منابع قابل اعتمادي مينگرند كه ميتواند اخبار به وقوع پيوسته يا اخبار روزهاي آتيشان را به سمع و نظرشان برساند اما به نظر ميرسد كه در شرايط فعلي ادامه روند درج اخباري كذب كه در يك ماهه اخير به اوج خود رسيده است، منجر به سلب اعتماد عمومي مردم از رسانههاي كشور آن هم در آينده نزديك خواهد شد.