اين اولين بار پس از ۱۲ سال است كه هاليوود رعب و آتش را به پايلوتهاي مهم سياسي خود بازميگرداند. پيشتر بازسازي كاخ سفيد و ديگر اماكن مهم سياسي امريكا و سپس در آتش سوزاندن آنها در بسياري از فيلمهاي اكشن امريكايي اتفاق ميافتاد اما بعد از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ ميلادي هيچ فيلمي با اين موضوع در سينماي امريكا ساخته نشد تا حالا و پس از گذشت ۱۲ سال هاليوود در دستيابي به اهداف خاصش از اين مضمون جديد امتيازات ويژه سياسي بگيرد!
۱۲ سال بعد از حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر و مدتها پس از ممنوعيت به تصوير كشيدن صحنههاي تخريب و به آتش كشيده شدن اماكن مهم نيويورك در فيلمهاي امريكايي حالا هاليوود با سه پروژه بزرگ سينمايي، مشهورترين بناهاي امريكا را زير رگبار گلوله ميبرد و به آتش ميكشد.
آنونس فيلم پرهزينه «اشغال كاخ سفيد» داراي صحنههاي مهيج انفجار كل ساختمان كنگره امريكا است؛ در صحنهاي يك فرونده هواپيماي نيروي هواي امريكا توسط راكتي از پاي در ميآيد و سقوط ميكند. اين صحنهها در فيلم پر فروش «سقوط اليمپوس» تكرار ميشود و در يك صحنه پرافت و خيز كره شمالي به كاخ سفيد حمله ميكند و ساختمان آن را به طور كامل تخريب ميكند. در نهايت فيلم «جي. ال. جو: تلافي» كه موفق به فروش دهها ميليون دلار شده است صحنههاي اشغال «كاخ سفيد» را به تصوير ميكشد. برخي ناظرين امريكايي ساخته شدن چنين فيلمهايي و به لرزه افتادن سمبلهاي قدرت و ميهنپرستي واشنگتن در آنها را نشاندهنده زدوده شدن خاطره حوادث ۱۱ سپتامبر از فرهنگ عامه مردم اين كشور ميدانند. امريكا و هاليوود با اين اطمينان به سراغ ساخت سه فيلم اخير رفته است كه كارشناسان امريكايي معتقدند هم اكنون مردم امريكا ميتوانند تكرار صحنههاي سينمايي مشابه يكي از صحنههاي فيلم «روز استقلال» رولند امريچ محصول سال ۱۹۹۶ را تحمل كنند. در فيلم «روز استقلال» يك سفينه فضايي بيگانه كاخ سفيد را هدف ميگيرد و آن را منفجر و از صحنه روزگار محو ميكند.
جمشيد اكرمي، كارشناس سينمايي دانشگاه «ويليام پاترسون» نيوجرسي درباره گرايش دوباره هاليوود به ساخت فيلمهايي كه در آن پايلوتهاي مهم امريكا تخريب ميشوند، ميگويد: «به نظر من امريكاييها از نظر روحي تا حدودي شوك حوادث ۱۱ سپتامبر را پشت سر گذاشتهاند. برخي امريكاييها حتي معتقدند كه بازسازي سينمايي حوادث نظير حادثه ۱۱ سپتامبر ميتواند اثرات درماني بر مردم اين كشور داشته باشد. هيچ چيزي نميتواند همچون گذشت زمان ديدگاهها و عقايد را عوض كند.» اما اين يك روي سكه است.
هاليوود با پرداختن به يك ژانر واحد و ساخت چند فيلم در يك زمان ريسك ميكند و كاخ سفيد و ديگر اماكن مهم سياسي خود را به آتش ميكشد. بيشك ساخت اين فيلمها و منافعي كه براي سياستهاي امريكا وجود دارد به سياستمداران پشت پرده هاليوود قدرت ريسك كردن ميدهد؛ چه بسا ممكن بود كه يادآوري حوادث تلخ سال ۲۰۰۱ با بازسازي صحنههاي به آتش كشيده شدن پايلوتهاي قدرت امريكا زنده شود و با واكنشهاي مردمي و بازماندگان قربانيان حادثه ۱۱ سپتامبر مواجه شود. هاليوود مخاطبان جهاني دارد و به نظر ميرسد كه بخش عمدهاي از تلاش هاليوود براي پا گذاشتن در اين مسير كاشتن بذر تفكرات مورد علاقه امريكا در ذهن مخاطبان ساير كشورهاي جهان باشد.
از واقعه ۱۱ سپتامبر تاكنون، واشنگتن در دو فيلم پرفروش هاليوودي تخريب شده است اما عامل اين تخريبها هرگز عوامل انساني نبودهاند. عصر يخ در «يك روز پس از فردا» و نيز زلزله در «۲۰۱۲» كاخ سفيد را در اين دو فيلم امريكايي تخريب كردهاند. هاليوود براي رسيدن به اهداف مشخص و جديدي رو به ساخت فيلمهاي جديدي آورده است اما صحنه تخريب شهر و حمله به اماكن مهم اين كشور هنوز شمار زيادي از مردم امريكا را آزرده خاطر ميكند اما آيا جا انداختن اين تفكر نزد افكار عمومي جهان كه امريكا هميشه قدرت سر به راه كره خاكي و در معرض تهاجم و تجاوز ديگر كشورها است براي امريكاييها هزينهاي ندارد؟
هفته پيش يك نظرسنجي در امريكا نشان داد كه يك چهارم مردم امريكا درباره آنارشيست بودن يا نبودن باراك اوباما شك دارند و بيش از نيمي از مردم اين كشور نيز به وجود توطئهاي شيطاني براي برقراري نظم جديد جهاني معتقد هستند. امريكا كشور جريانهاي مختلف است؛ يك توده قوي ضد دولتي از ديرباز در زندگي فرهنگي مردم امريكا نفوذ داشته اند؛ تودهاي در مرز خشم كه از قدرت و اقتدار دولت مركزي امريكا دل خوشي ندارد. ظهور تي پارتي يا همان حزب چاي امريكا و نيز رشد تئوريهاي ضداوبامايي در اين دوران بر وسعت اين گروه مخالف افزوده است و حالا در اين ميل دوباره بيدار شده امريكاييها، اين گروه و ساير جريانهاي فرهنگي مشابه آن با كمال ميل به تماشاي فيلمهاي هاليوودي مينشينند كه در آن نمادهاي دولتي اين كشور تخريب ميشود.