کد خبر: 465086
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
چرايي حضور زنان درمجلس وآسيب‌هاي ناشي ازآن در گفت‌وگوي «جوان» با دكتر زهره طبيب‌زاده
هم با وزارت زنان مخالفم هم با رياست مجلس توسط زنان

عضو هيئت امناي دانشگاه الزهرا(س) كه از اولين اعضاي دفتر تحکيم وحدت پس از انقلاب بوده ازكوتاهي دولت و مجلس درعرصه فرهنگي به شدت انتقاد مي‌كند و فعاليت‌هاي سه قوه را در اين عرصه كافي نمي‌داند.
وي كه براي اولين بار از طريق رياست بر مرکز امور زنان و خانواده رياست جمهوري به طور جدي وارد سياست شد و سمت مشاور رئيس‌جمهور در امور زنان دردولت را هم پذيرفت، علت جدايي خود از دولت را تفاوت عميق نگاهش درحوزه فرهنگي با برخي دولتمردان مي‌داند.
عضو سابق شوراي اجتماعي کشور اظهار مي‌كند مجلس همانطور كه وزرا را به خاطر مسائل اقتصادي و سياسي به مجلس مي‌كشاند و استيضاح و بركنار مي‌كند بايد وزرايي نظير وزير فرهنگ وارشاد را هم مورد سؤال قرار داده وحتي استيضاح و بركنار كند. وي همچنين بحث رياست زنان برمجلس را درحد يك شوخي مي‌داند و اظهار مي‌كند زني نداريم كه تجربه، توانايي و شايستگي رياست بر مجلس را داشته باشد. عضو شوراي عالي سياستگذاري برنامه پنجم توسعه احتمال مي‌دهد تعداد نمايندگان زن در دور دوم انتخابات تهران كه به مجلس راه پيدا مي‌كنند از سه يا چهارنفر تجاوز نكند.

در دور اول انتخابات مجلس نهم در ۱۲ اسفند سال گذشته شاهد بوديم نه تنها هيچ كدام از كانديداهاي زن در تهران به مجلس راه نيافتند بلكه در كل كشور هم تنها يك نماينده زن به مجلس راه يافت، علت عدم استقبال مردم به كانديداي خانم را در چه مي‌دانيد؟
بنده احساس مي‌كنم در درجه اول انتخابات مجلس نهم در واقع رأي مردم به رهبري و مقام عظماي ولايت بود. مطالبات رهبر معظم انقلاب در طول ماه‌هاي قبل از انتخابات را مردم به گوش جان سپردند و با حضوري گسترده در پاي صندوق‌هاي رأي به درخواست‌هاي ايشان پاسخ مثبت دادند. حساسيت‌هاي زيادي در آن مقطع باعث شد كه مردم ترغيب به حضور در پاي صندوق‌هاي رأي شوند و از جمله آن تحريم‌هاي پردامنه سياسي و اقتصادي غرب عليه كشورمان، اوضاع نابسامان كشورهاي منطقه و بحث بيداري اسلامي بود. نوع آرايي كه مردم به صندوق‌هاي رأي انداختند، باز هم نشان داد اصولگرايان همچنان مورد اعتماد و وثوق مردم هستند و در اكثر استان‌ها ليست اصولگرايان رأي آوردند صرفنظر از علايق آنها درباره برخي مسائل. در مورد عدم استقبال جامعه در انتخابات اخير به زنان بايد عرض كنم در انتخابات گذشته هم استقبال خوبي از زنان در بسياري از شهرستان‌ها و استان‌ها نمي‌شود و كمتر خانم‌ها به عنوان نماينده در شهرستان‌ها به مجلس راه يافته‌اند و عمده‌ خانم‌هاي نما‌ينده در ادوار گذشته از تهران انتخاب مي‌شده‌اند. اما درباره عدم رأي آوري خانم‌ها در انتخابات ۱۲ اسفند در تهران بايد عرض كنم كه در انتخابات سال‌هاي گذشته ما دو ليست داشتيم به عنوان اصلاح طلبان و اصولگرايان. در هر كدام از ليست‌ها حدود پنج نفر خانم جا مي‌گرفت و چون مردم عمدتاً ليستي رأي مي‌دادند، كل ليست مورد توجه قرار مي‌گرفت و اكثر آن پنج نماينده خانم هم رأي مي‌آوردند. مثلاً در مجلس ششم كه اصلاح طلبان مورد اقبال عمومي قرار گرفتند اكثر خانم‌هاي آن ليست هم رأي آوردند، يا در مجلس هشتم هم كه اصولگرايان رأي آوردند وضع به همين شكل بود. اما اين دوره يك ويژگي كاملاً متفاوت داشتيم و آن اينكه اصلاح طلبان معروف و مشهوري در انتخابات شركت نكردند و در سمت مقابل اصولگرايان با دو ليست وارد شدند و انتخاب مردم كمتر بر اساس ليست صورت گرفت و مردم به صورت گزينشي كانديدا را انتخاب كردند. انتخاب گزينشي به اين منجر مي‌شود كه كساني رأي مي‌آورند كه مشهورترند، تريبون‌هاي بيشتري در اختيار دارند و به اصطلاح معروفترند. آقايان هم از اين حيث كه بيشتر سابقه اجرايي و نمايندگي دارند از خانم‌ها جلوترند و به همين دليل بيشتر رأي مي‌آورند. مردم با چهره، سابقه و عملكرد آقايان بيشتر آگاهي دارند لذا وقتي ميدان رقابت به اين شكل مي‌شود قطعاً به آقايان رأي مي‌دهند و همين منجر به عدم رأي آوري زن‌ها مي‌شود.
بسياري معتقدند عملكرد ضعيف و پرترديد خانم‌ها در سال‌هاي گذشته و در عرصه‌هاي مختلف باعث شده است جامعه ديگر به زنان اقبالي نشان ندهد، نظر شما در اين رابطه چيست؟
بنده به اين شكل قضاوت نمي‌كنم و با اين قسمت به صورت صد‌درصد موافق نيستم. مردم از عملكرد تك‌تك نمايندگان به صورت دقيق آگاهي ندارند، عملكرد نماينده را كسي مي‌تواند بررسي كند كه اخبار و اتفاقات مجلس و ديگر حوزه‌ها را دقيقاً پيگيري و مورد مطالعه قرار دهد. بنده هم كه در دانشگاه فعاليت دارم اگر از من هم در مورد عملكرد و ميزان موفقيت نمايندگان خانم پرسيده شود به دلايلي از جمله اشتغال، كار و مشكلات دانشگاهي، اصلاً نمي‌توانم به صورت دقيق و كامل در اين رابطه اظهار نظر كنم. دومين مسئله هم اين است كه اين ظهور و بروز طبيعي است، در جايي كه اكثريت مجلس را آقايان تشكيل داده‌اند، حضور كمرنگ خانم‌ها نمي‌تواند خيلي تأثيرگذار باشد و اين تعداد كم نمي‌توانند كار مثبتي در مجلس انجام دهند.
البته در حوزه‌هاي تخصصي زنان هم نمايندگان خانم عملكرد قابل توجهي ندارند؟
بنده حضور مستقيم در اين عرصه نداشتم. بله، ممكن است كسي از نزديك فضاي موجود را ببيند و اين را هم قضاوت كند اما بنده به دليل نوع شرايط كاري نمي‌توانم در اين مورد نظر كارشناسي و دقيقي بدهم.
اما سؤال اينجاست كه آيا يك نماينده زن و مرد فرصت مساوي در مجلس دارند؟
به عنوان يك شهروند يا استاد دانشگاه عملكرد خانم‌ها را در قوه مقننه چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
من نمي‌خواهم غير منصفانه قضاوت كنم. اما عملكرد بارز و قابل توجهي از خانم‌ها نديده‌ام ولي اين دليل نمي‌شود كه خيلي از آقايان مجلس هم عملكرد بارزي داشته باشند. ما در كل نمايندگان شاهد هستيم كه تعداد خاصي پيگير مسائل جنجالي و رسانه‌اي هستند و در كنار آن تعداد نمايندگاني كه حضور فعال و پررنگ در مجلس دارند، در تصويب يا عدم تصويب لوايح و طرح‌ها شركت دارند بسيار كم هستند.
اين دليل بر آن نمي‌شود كه نمايندگان حاشيه ساز عملكرد مناسبي داشته‌اند. به هر حال تعداد بسياري از آقايان هم همان وضع خانم‌ها را در مجلس داشته‌اند و تحرك خاصي در اين چند سال از خودنشان نداده‌اند البته تعداد كم خانم‌ها و ضعف اين گروه در ادوار گذشته را مي‌توان دو عامل مهم در اين رابطه دانست.
چه ضرورت‌هايي براي حضور زنان نماينده در مجلس شوراي اسلامي وجود دارد با توجه به اينكه همچنان شاهد حضور كمرنگ اين گروه در قوه مقننه هستيم؟
بنده فكر مي‌كنم برخي از مسائل مربوط به حوزه زنان را طبيعتاً خود خانم‌ها درك مي‌كنند و هر چقدر هم مردان در اين رابطه دغدغه داشته باشند نمي‌توانند به مانند زنان در اين عرصه فعاليت كارشناسي و متخصصانه انجام دهند. مشكلات و برخي دغدغه‌هاي زنان براي مردان ملموس و حتي پذيرفتني نيست لذا بنده بر اين اساس فكر مي‌كنم حضور زنان به جهت آگاهي و تجربه‌شان از دغدغه‌ها و نيازمندي‌هاي زنان واجب و ضروري است و براي حل كردن مشكلات زنان نيازي مبرم به حساب مي‌آيد.
دليل حضور شما در كسوت كانديداي مجلس نهم چه بود و چه دغدغه‌هايي باعث شد شما خود را ملزم به حضور در صحنه بدانيد؟
احساس شخصي بنده اين است كه اصلح‌تر از من هم براي حضور در مجلس وجود دارد اما با توجه به اينكه دو گروه اصولگرايي جبهه متحد و جبهه پايداري اصرار داشتند كه حضور بنده مي‌تواند مفيد باشد و اسم من را در ليست قرار دادند (هر چند كه خودم خيلي براي اين كار تمايل نداشتم) در اين عرصه حضور پيدا كردم. به دوستان اصولگرا هم از روز اول تأكيد كرده‌ام كه اگر بهتر از بنده هر زماني پيدا شد و پي‌برديد كه من جاي يك نماينده را در ليست اشغال كرده‌ام، بگوييد و بنده بدون هيچ مخالفتي كنار مي‌كشم. بزرگواران بارها اعلام كردند كه فرد ديگري را سراغ ندارند و حتماً بنده بايد اعلام حضور كنم. حتي من در روز آخر ثبت نام در وزارت كشور حضور پيدا كردم و به اصرار دوستان اصولگرا بود كه به اين كار دست زدم. اين تكليفي بود كه دوستان بر دوش ما نهادند و اميدوارم كه نتيجه هرچه باشد، موفقيت حاصل شود.
همكاري شما با دولت آقاي احمدي‌نژاد چگونه آغاز شد و چرا عملكرد دولت در حوزه زنان قابل دفاع نيست؟
بنده در مصاحبه‌هاي زيادي عنوان كرده‌ام آقاي دكتر احمدي‌نژاد شناخت كامل و درستي از بنده نداشتند. همسر بنده سال‌ها با ايشان دوست بودند و از طريق دوستان خانواده ما به اين جمع‌بندي رسيده بودند كه من را به عنوان مشاور در امور بانوان قرار دهند. درمورد قطع ارتباط با دولت بايد عرض كنم همه افرادي كه با دولت و رئيس‌جمهوركار مي‌كنند بايد داراي يك فكر و يك ديدگاه نسبت به موضوعات مختلف باشند. البته اين بدين معنا نيست كه اختلاف سليقه نبايد باشد، خير، بلكه به اين معناست كه در مورد موضوعات اساسي و پايه‌اي اعتقادي شبيه به هم داشته باشند. من با رويكرد فرهنگي دولت نهم به هيچ عنوان موافق نبودم و موضوعاتي كه براي من ارزش به حساب مي‌آمد براي برخي همكاران و دوستان موضوعي ساده و پيش پا افتاده به حساب مي‌آمد و همين اختلاف عقيده‌ها باعث شد بنده چند بار استعفا دهم. من احساس مي‌كردم به دو دليل بودنم در دولت مفيد و مطلوب نيست.
يكي به دليل تفاوت رويكردي كه با شخص آقاي رئيس‌جمهور داشتم كه بيشتر حول مسائل فرهنگي مي‌چرخيد و از جمله آن بحث عفاف و حجاب بود. بنده با موضوعاتي مانند ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها و امثال اينها موافق نبودم. مشكل ديگر بنده هم بحث ساختار «مركز امور زنان و خانواده» بود.
به عقيده بنده ساختار اين مركز ساختار ضعيفي بود و به هيچ عنوان مطلوب، دقيق و كارشناسي شده نبود. اين مركز به هيچ وجه نه به لحاظ امكانات ساختاري، نه به لحاظ قدرت اجرايي و نه به لحاظ مالي توانايي عملكرد كلان در حوزه زنان را نداشته و ندارد. پست مشاور در امور بانوان در جامعه انتظاراتي را ايجاد مي‌كند و مثلاً اين تلقي پيش مي‌آيد كه تمام مسائل خانم‌ها از كانال اين مجموعه قدرت حل شدن دارد، در حالي كه اين مجموعه توانايي لازم براي حل مسائل زنان در كل كشور را ندارد. بسياري از مشكلات زنان مربوط به قوه قضائيه است، ما حتي يك بار هم نتوانستيم با مقامات بالا تعامل سازنده و مطلوبي داشته باشيم.
به صورت مصداقي بفرماييد كداميك از مشكلات زنان مربوط به قوه قضائيه است؟
به طور مثال مشكلاتي كه در دادگاه‌ها براي خانم‌ها پيش مي‌آيد. يكي از مشكلات عديده و ريشه‌اي زنان مربوط به دادگاه‌هاي خانواده و مسائل حقوقي مرتبط با اين حوزه است. ما در اين را بطه به هيچ عنوان نمي‌توانستيم تعامل خوب و قابل اعتنايي با قوه قضائيه داشته باشيم. قوه قضائيه اصلاً دولت را به عنوان يك مجموعه كه داراي صلاحيت در اين عرصه باشد نمي‌ديد، چه رسد به اينكه مشاور امور بانوان بخواهد ناظر بر مسائل زنان در قوه قضائيه ببيند و به آن پاسخگو باشد. در ارتباط با قوه قضائيه مشكلات اينچنيني وجود داشت و در ارتباط با قوه مقننه هم روال قانونگذاري از دولت به مجلس بسيار كند است. ما مسئله بحث ارث زن از اموال غير منقول همسران را يك سال و نيم قبل ازآنكه در مجلس مطرح شود، در مركز امور زنان رياست جمهوري مطرح كرده بوديم و خدمت مقام معظم رهبري هم رسيده بوديم و مطابق فرمايش مقام معظم رهبري اين طرح را به دولت داديم. البته به دليل حجم طرح‌ها و لوايح در دولت اين طرح به اصطلاح در پشت ترافيك ماند. البته با اين فشردگي اين طرح در كميسيون لوايح دولت تصويب شد و بعد در صحن هيئت دولت تصويب شد و نوبت اين طرح شد كه به مجلس فرستاده شود. در اين فاصله مجلس شوراي اسلامي آن را در مجلس طرح و به رأي گذاشت و خدمت مقام معظم رهبري فرستاد.
تفاوت ديدگاه خود را در مباحث تخصصي زنان مانند حجاب و عفاف به رئيس دولت هم عنوان مي‌كرديد؟
نه تنها قوه قضائيه و قوه مقننه در مورد مسائل و موضوعات مربوط به زنان با دولت كم كاري مي‌كردند، خود دولت هم انگيزه‌اي براي حركت در اين زمينه نداشت.
يعني دستگاه‌هايي كه در خود قوه مجريه بودند هم همكاري و هماهنگي لازم را در اين مورد نداشتند. مركز امور زنان و خانواده بايد به صورت كلان عملكرد دستگاه‌هاي اجرايي دولت را در اين حوزه رصد كند، چون يك مجموعه‌ ستادي به حساب مي‌آيد. خب ناظر اين دستگاه‌هاي دولتي كيست، مركز امور بانوان آن دستگاه خاص است. وقتي مشاور امور بانوان منصوب وزير است چطور مي‌تواند بر عملكرد وزير و معاونان و مجموعه زيرنظر وي نظربدهد، به اصطلاح چاقو دسته خودش را نمي‌برد. نماينده مركز امور بانوان در فلان وزارتخانه بايد عملكردهاي آن وزارتخانه را در مسائل خاصي مورد بررسي قرار و ضعف‌ها و كمبودها را گزارش و حتي تذكر دهد.
تعداد نماينده‌‌هاي وزيري كه رويكردشان با مركز امور زنان همخواني نداشت كم نبود و من بارها به وزراي مربوط اطلاع مي‌دادم و درخواست مي‌كردم كه اين نماينده را كنار بگذارد يا روندشان را با مركز امور زنان مطابقت دهد،‌ اما هيچ فايده‌اي نداشت. ابزار من در وزارتخانه مشاور امور بانوان در آن وزارتخانه است، زماني كه آن مشاور با ما و با مركز همكاري نمي‌كند بنده چطور مي‌توانستم فعاليت‌هاي مجموعه را جلو ببرم و به آن مشاوران بودجه بدهم. اين اختلافي بود كه بين من و وزرا و بعضي از وزارتخانه‌هاي كليدي به وجود مي‌آمد و در هيچ جا رسم بر اين نيست كه حرف وزير را به خاطر مشاور كنار بگذارند. به هر ترتيب اينگونه مسائل باعث شد كه ادامه همكاري ما با دولت غيرممكن شود.
به عنوان مشاور سابق رئيس جمهور بفرماييد تا چه حد حرف برخي افراد را قبول داريد كه اظهار مي‌كردند نوع نگاه دولت به مسائل فرهنگي ليبرالي است؟
بنده كاملاً با اين موضوع موافقم و مي‌پذيرم كه دولت در عرصه فرهنگي افكاري كاملاً ليبرالي دارد و آن را در جاهاي بسياري عنوان كرده‌ام. دولت هدفش جلب آراي عده‌اي خاص و حمايت و همراهي آنها با دولت است.
بخشي از خانم‌ها امروز در جامعه ما هستند كه رعايت حدود شرعيات را نمي‌كنند و به بسياري از مسائل ديني پايبند نيستند و دولت درصدد است تا اين بخش را هم جذب كند و به اصطلاح دل اين گروه از جامعه را هم به دست بياورد. ما پاسدار خون شهدا هستيم و به اسلام و ارزش‌هاي آن بايد پايبندي عملي داشته باشيم. به فرموده حضرت امام ما براي نان و مسكن انقلاب نكرديم ما براي اشاعه فرهنگي ديني و ارزش‌هاي الهي و انساني قيام كرديم. مهم‌ترين مؤلفه حكومت ديني اين است كه ما در عمل به ارزش‌هاي اخلاقي و اسلامي پايبند باشيم و ظواهر جامعه هم در همين سمت حركت كند.
به نظر مي‌رسد مجلس در همين رابطه از ابزار نظارتي خود استفاده لازم را نكرده و به سازمان‌ها و مسئولان موظف تذكرات قانوني را نداده و آنها را ملزم به انجام وظايف نكرده است؟
مجلس غير از بعد نظارتي يك بعد تقنيني هم دارداز بعد نظارتي مجلس مي‌‌تواند وزير مربوطه و مسئولاني را كه دقيقاً در اين رابطه موظف هستند به مجلس فرا خواند و در ارتباط با مسئوليت‌هايشان از آنها سؤال كند و آنها را به انجام وظايفشان تذكر جدي بدهد. بنده هم اگر توفيق حضور در مجلس را داشته باشم اولين كاري كه انجام مي‌دهم اين است كه وزير فرهنگ و ارشاد را به مجلس فرا بخوانم و از او در مورد هرج و مرج فرهنگي سؤال بپرسم. اگر مجلس نتواند به صدا و سيما مستقيماً انتقادات خود را مطرح كند، يا به سازمان تبليغات گلايه‌هاي خود را طرح كند حداقل اين است كه به وزير بازرگاني، وزير ارشاد، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان مي‌تواند انتقاد كند و آنها را مورد بازخواست قرار دهد. اين چهار وزارتخانه كليدي در حوزه فرهنگ بايد در قبال كارهايي كه موظف به انجام آن هستند و انجام نمي‌دهند پاسخگو باشند. براساس مصوبه سند توسعه حجاب و عفاف سال ۸۴ كه حدود شش سال از تصويب آن مي‌گذرد و هيچ كاري در اين رابطه صورت نگرفته است، دستگاه‌هاي مختلف و از جمله اين چهار وزارتخانه موظف هستند. در دولت نهم و در دولت دهم كمترين دغدغه‌اي در اين رابطه نداشته‌اند. وزرا هويتي مستقل از رئيس جمهور دارند و اگر رئيس دولت تضميني و اراده‌اي در رابطه با فرهنگ اسلامي - ايراني ندارد حداقل وزرا و نهادهاي مختلف بايد در اين راستا قدم‌هاي لازم و اساسي را بردارند. اگر براساس مصالحي نمي‌شود رئيس جمهور را در اين رابطه استيضاح كرد، مي‌شود وزرا و مسئولان مربوطه را به صورت مداوم به كميسيون‌هاي تخصصي فراخواند و اقدامات قانوني و لازم را انجام داد. چطور مجلس در مسائل و موضوعات كم اهميت‌تر از حوزه فرهنگ بارها وزراي مختلف را براي پاسخگويي به مجلس فراخوانده و حتي آنها را استيضاح و از كار بركنار كرده است اما در اين حوزه احساس دغدغه نمي‌كند، يعني مسائل فرهنگي آنقدر بي‌اهميت و بي‌خاصيت است كه نبايد يك حركت اساسي كرد. به عقيده من مي‌شد تا الان چند وزير را در اينباره استيضاح و حتي از كار بركنار كرد.
ضعف عملكرد مجلس هشتم را تنها در حوزه فرهنگ مي‌دانيد يا شامل موارد ديگري هم مي‌شود؟
هر چند كه اين مجلس در بسياري از امور قدم‌هاي مناسب و خوبي برداشته اما در برخي از مسائل مهم هيچ تحركي را از آن شاهد نبوديم. مثلاً همين مجلس، فرمايش رهبري در مورد وقف دانشگاه آزاد را به رأي مي‌گذارد. نمايندگان نبايد از فرمايشات ايشان هزينه كرده و منافع خود يا جرياني را دنبال كنند. ما اگر خود را پيرو ولايت مي‌دانيم بايد قبل از آنكه ايشان نظر و ديدگاه خود را مطرح كنند قدرت تشخيص و تمييز داشته باشيم. نمايندگان چرا حقوق مادام‌العمر براي خود و ديگر سياسيون مصوب كرده‌اند، چرا بايد نمايندگان كه خود را تابع و رهرو ولايت مي‌دانند به مردم و جامعه ظلم كنند و براي خود اينگونه تبعيض‌ها قائل شوند. چرا نمايندگان مجلس هشتم كه به اسم اصولگرا به خانه ملت ورود پيدا كرده‌اند طرح نظارت مجلس بر نمايندگان را در دستور كار قرار نمي‌دهند و مصوب نمي‌كنند.
حتي بعد از فشار عظيم رسانه‌ها و دلسوزان، بخشي از آن را مصوب مي‌كنند. رهبري فرموده‌اند كه رهبر هم بايد تحت نظارت باشد پس چطور نماينده مردم در مجلس نبايد تحت نظارت باشد؟
آقاي حسينيان، هفته گذشته بحث رياست زنان بر مجلس نهم را مطرح كردند كه بازخوردهاي متفاوتي ميان رسانه‌ها و فعالان حوزه سياست داشت، نظر شما در اينباره چيست؟
بحث ايشان در حد شوخي بود. بنده از زبان خود آقاي حسينيان شنيدم. بايد عرض كنم بنده به شدت مخالف اين موضوع هستم، زيرا اين حرف غيراصولي و غيرعملي است چرا كه ما خانمي نداريم كه در آن حد از توانايي باشد كه با درايت و تجربه مجلس را مديريت كند. اين ديدگاه بنده است و شايد عده‌اي از اين طرح هم حمايت و استقبال كنند اما باز هم عرض مي‌كنم خانمي نداريم كه در قد و قواره رياست مجلس باشد. ايشان چند روز پيش در جلسه‌اي با خنده عنوان كردند كه موضوع در حد يك شوخي بوده است كه برخي رسانه‌ها و افراد با شيطنت به آن دامن زدند البته بنده با وزارت زنان هم مخالف بودم و اين را يك كار غربي مي‌دانم.
بسياري از لزوم تغيير درهيأت‌رئيسه مجلس نهم سخن مي‌گويند، با توجه به عملكرد چهار ساله آقاي لاريجاني و همكاران ايشان، شما تغييرات را در چه سطحي ضروري مي‌دانيد؟
صددرصد تغيير بايد در اين جهت صورت بگيرد. بنده اعتقاد ندارم كه افراد الي الابد در جايگاهي قرار بگيرند. درست است كه تجربه خود يك مؤلفه مهم و اساسي است اما تنها نبايد به آن اكتفا كرد. اگر برآوردها و بررسي‌ها نشان دهد كه رياست مجلس هشتم عملكرد مناسب و قابل توجهي نداشته است تغيير آن لازم به نظر مي‌رسد و در كنار آن اگر عملكرد برخي افراد در مجلس هفتم و هشتم قابل دفاع است بايد آنها را براي رياست مطرح كرد و روي آنها تكيه كرد.
بسياري حجت‌الاسلام آقاتهراني و دكتر حداد عادل را براي رياست مجلس مطرح مي‌كنند، نظر شما چيست؟
اولاً صلاح نيست بنده در مورد گزينه‌هاي آينده مجلس صحبت كنم چرا كه هنوز نماينده مردم درمجلس نيستم و ثانياً مجلس يك روح كلي دارد و آراي آن مخفي است و در موقع لزوم نمايندگان آراي خود را مطرح كرده و يك نفر را به عنوان رئيس انتخاب مي‌كنند. بنده هر دو اين بزرگواران را سا لم و سليم النفس، متدين و معتقد به ديدگاه‌هاي رهبري مي‌بينم و فرقي بين اين دو بزرگوار قائل نيستم اما اين به رأي كلي مجلس برمي‌گردد كه چه كسي را انتخاب كنند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار