به گواه تاریخ، سلامت یا فساد جامعه را میتوان در نسبت با زنان فهمید. واقعیت هم این است که حیات و ممات و تداوم زندگی در هر جامعه قائم به زن است. اگر در جامعهای به زن ظلم شد، نادیده گرفته شد، جلوی رشد و تعالی او سد شد، تمام جامعه رو به انحطاط میرود و اگر در جامعهای زن با حفظ حریم خود در عالم خلقت، آنگونه که خالق او را آفریده، در جایگاه عبودیت بالید و پیش رفت، جامعه هم سیر صعودی و کمال خواهد داشت.
با این مقدمه میتوان از سه الگوی زن نام برد: نخست در جاهلیت اولی که در آن زن عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخ است و ظلم به او رویه غالب جامعه است. دوم جاهلیت مدرن که زن از انفعال و بینقشی بیرون آمد، اما در ظلمی مضاعف از ساحت انسانی به ساحت جنسی افول کرد و سوم دوره درخشان زن که با نبوت رقم خورد، با طرحی نو که در آن زن نه آن عنصر منفعل ضعیف است، نه آن جنسی که پرده حیا برانداخته و به ساحت حیوانی سقوط کرده است.
الگوی جدیدی از زن در متن و مرکز، در عین حال عفیف و باحیا، به دست پیامبر (ص) در جامعه محقق شد؛ زنی، چون خدیجه (س) که با اسلام، تعلقش را از مادیات فراتر برد و ثروت او راه پیامبر (ص) را برای گسترش دین هموار کرد؛ زنی، چون فاطمه (س) که در زمان حیاتش رکن امیرالمؤمنین (ع) بود و پناه و آرام او و محل رجوع بود، برای زنانی که میخواستند از او راهورسم زندگی را بپرسند و بیاموزند.
جاهلیت اولی و مدرن در ظلم به زن و حتی برخی مصادیق آن اشتراک دارند. عرب جاهلی دخترداشتن را ننگ میدانست و برای رهایی از این ننگ دختران را زندهبهگور میکرد. به تعبیر قرآن کریم «چون یکى از آنان را به [ولادت]دختر مژده دهند، [از شدت خشم]چهرهاش سیاه شود و درونش به خاطر بشارت تلخى که به او داده شده است، از غصه و اندوه لبریز و آکنده شود. از میان مردم متوارى مىشود. درمانده است که آیا این دختر را همراه با ننگ و خفت نگه دارد یا او را در خاک پنهان کند. بدانید که چه بد قضاوت مىکنند!».
اما در جاهلیت مدرن، زن غربی با محوریت آزادی و حقوقی که برای خود جعل کرده است، با شعار «بدن من، انتخاب من»
حق حیات را از جنینی میگیرد که به انتخاب خود پا به دنیا نگذاشته و فریاد مشترک جنین متولد نشده و دختر زندهبهگورشده در قیامت بلند است که «به کدامین گناه کشته شدم؟» و با همین شعار باطلی که لباس حق پوشیده است، این زنان خود را مالک درجه یک بدنشان میدانند که محصول آن میشود نسل نامشروع و گسترش کودکانی که از ابتدای ولادت تکوالد بودهاند. آمارهایی حکایت از وخامت این اوضاع دارد؛ به گواه آمار، ۸۲درصد متولدین کلمبیا، ۴۰درصد از متولدین امریکا، ۵۷درصد از متولدین فرانسه و ۵۵درصد از متولدین سوئد، خارج از چارچوب رسمی ازدواج به دنیا آمدهاند.
اما اسلامی که با پیامبر خدا آمد، شأن زنان و دختران را تا آنجا بالا برد که فرمودند: بهترین فرزندان شما دخترانند و آنها مایه بشارت هستند نه سرافکندگی. پیامبر (ص) فرمودند: «مردی که دارای فرزند دختر است، مورد رحمت الهی قرار دارد» (و حقوق جنین را که زن فمینیست، گرفتن جانش را حق خود میداند تا آنجا بالا برد که از حق حیاتی نظیر حق حیات انسان کامل محسوب بهرهمند است و کشتنش مساوی است با کشتن انسان بالغ و دیه جنین و انسان بالغ در اسلام برابر است).
در جاهلیت عرب، مرد صاحباختیار خانواده بود و بر زن و فرزندان حق حیات داشت تا جایی که زنان از ارث محروم بودند و حتی زن پدر به ارث میرفت و جزو اموال میت به حساب میآمد. در آن جامعه، زن مالک مهریه خود نبود و پدر یا ولیامرش آن را تصاحب میکرد. در مغربزمین نیز زن تا اوایل قرن بیستم مالک داراییهای خود نبود. با ظهور اسلام نهتنها حق مالکیت بر اموال خود، اعم از ارث و مهریه اعطا، بلکه امکان تصرف و اکتساب مالی نیز برای او مجاز دانسته شد. اگر بخواهیم ادامه دهیم، این فهرست با انواع حقوق فردی، اجتماعی و اقتصادی زنان اعم از حق رأی، تحصیل و حقوق زنان در ازدواج ادامه خواهد داشت، اما از مجال این یادداشت و حوصله مخاطب خارج خواهد بود.
به طور خلاصه، قدر مشترک جاهلیت اولی و مدرن، «ظلم» به زن و خروج از مدار «عدالت» است. امیرالمؤمنین (ع) در وصف عاقل فرمودند: «عاقل کسى است که هر چیزى را در جاى خودش بگذارد و جاهل ضد این است» و شبیه این تعریف را درباره عدالت دارند: «عدالت هر چیز را بر جاى خود میدهد.» با جمع این دو میتوان به این نتیجه رسید که خمیرمایه جهالت مقابل عدالت است و جاهل امور را از جای خود خارج میکند و خروجی اعمال او میشود ظلم؛ ظلمی که در تمام لایههای جامعه ساری و جاری است و در بین دو جنس، زنان بیشتر این ظلم را شاهد خواهند بود، ظلمی که در انواع جاهلیت، زنان را از جایگاه خود خارج کرده و او را از ساحت فطری به ساحت غریزه و شهوات فردی و جمعی باطل کشانده است؛ و اسلام آمد تا با شعار عدالت، او را در جایگاه اصلی خود، به عنوان مرکز ساخت جامعه انسانی که از وجود او آغاز میشود و نظام رحامت را رقم میزند، برگرداند تا با احیای او جامعه زنده و پویا شود و زمین از فساد و تباهی در امان بماند.
* بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه
KHAMENEI.IR