جوان آنلاین: در شعر نسل شاعران جوان شاهد خلاقیت و نوآوریهای قابل تأملی در حوزه فرم و صورت شعر هستیم که غیرقابل انکار است، اما به نظر میرسد در ساحت «تفکر» و «اندیشه» هنوز به نقطه مطلوب و آرمانی نرسیدهایم.
به باور رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد سرشناس ادبی و دبیر دوره هفدهم جشنواره بینالمللی شعر فجر در یک ارزیابی کلی میتوان گفت که خون زندگی و زایندگی در جان و جهان شعر امروز جاری است. شعر امروز – بهخصوص شعر انقلاب - با وجود نسلی از شاعران جوان و باانگیزه در حال قد کشیدن و بالیدن است و با گذار از دوران آزمون و خطا در حال پوستاندازی و تجدید حیات است.
وی که از اعضای هیئت علمی هجدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر است در گفتوگویی به مناسبت برگزاری این رویداد، درباره وضعیت شعر امروز عنوان کرد: شعر امروز – بهخصوص شعر جوان - از نظر فرم، ساختار و تکنیک در جایگاه شایستهای قرار گرفته است. در شعر نسل شاعران جوان شاهد خلاقیت و نوآوریهای قابل تأملی در حوزه فرم و صورت شعر هستیم که غیرقابل انکار است، اما به نظر میرسد در ساحت «تفکر» و «اندیشه» هنوز به نقطه مطلوب و آرمانی نرسیدهایم.
دلیری در شعر یا دلبری
اسماعیلی ادامه داد: شعر در التذاذ هنری، سخنوری و صنعتگری خلاصه نمیشود. شعر علاوه بر التذاذ هنری و تحریک احساسات باید ما را به تفکر شاعرانه و «اندیشیدن» دعوت کند، به رستاخیزی روحی و تحولی انسانی و معنوی. التذاذ هنری اگر بیرون از دایره «تفکر و اندیشه» اتفاق بیفتد، چیزی بر ارزشهای جامعه نمیافزاید. حکمت، گمشده شعر امروز است. باید به دنبال کشف این حلقه مفقوده باشیم، وگرنه این «دور و تسلسل» همچنان ادامه خواهد یافت، اما همیشه جماعتی از شاعران هستند که نگاهشان به شعر مثل نگاه به یک کالای لوکس و تجملی است و در شعر تنها به دنبال تولید التذاد ادبی و هنری هستند. اینان در مسند شعر و شاعری به جای «دلیری»، به دنبال دلبری و به جای «روشنگری» به دنبال سخنوری و صنعتگری هستند، یعنی به فرم و صورت شعر بیش از مضمون و سیرت آن میاندیشند و همین صورتگری و صورتپرستی آنان را از درون و باطن و جان و جهان شعر اصیل پارسی که «بیدارگری» و «حکمت» است، غافل میکند.
شاعر مجموعه «بوی گل در میزند» همچنین به نقدهای صورتپرستان به اشعار شاعرانی، چون پروین اعتصامی و اقبال لاهوری اشاره کرد و گفت: شاعرانی، چون اقبال و پروین را تنها به جرم اینکه جوهره اشعارشان «حکمت»، «اندیشه» و «بیدارگری» است، «ناظم» مینامند. حال آنکه شعر اصیل، شعری است که جوهره آن «دانایی» و «بینایی» باشد و ما را به رسالت انسانی و اجتماعی، اندیشهورزی و «تفکر شاعرانه» دعوت کند. غفلت از اندیشهورزی و فاصله گرفتن از تفکر شاعرانه، معلول نگاه فرمالیستی صرف به شعر و از سوی دیگر استفاده ابزاری از هنر شعر است. البته این نقد شامل شعر شاعران صاحبسبک نمیشود، شاعرانی که نگاه هستیشناسانه به شعر دارند و با شعر زندگی میکنند، جان و جهانی دیگرگونه و ذهن و زبانی مستقل دارند. ارجمندی و مانایی شعر این گروه از شاعران، محصول سالها کار و تمرین مداوم، دوری از هیاهوهای ادبی و برخورداری از دانش و بینش ادبی است.
شعر امروز و چالشهای پیشرو
اسماعیلی در بخش دیگری از این گفتگو به چالشهای شعر امروز ایران اشاره کرد و ادامه داد: شعر امروز با چند چالش جدی روبهروست که اگر برای آنها چارهاندیشی نشود برای زبان پارسی مخاطراتی را به همراه خواهد داشت، از جمله این چالشها، افراط در سادهنویسی و سادهاندیشی است. در حوزه ترانهسرایی با فرو افتادن در دامچاله «سانتیمانتالیسم» این تهدید جدیتر میشود. چالش دیگر فاصله گرفتن نسل شاعران امروز از «خلوت شاعرانه» و گم شدن در هیاهوی «فضای مجازی» است که هرچند استفاده از این فضا برکاتی دارد، ولی شاعر را از ذات شاعرانه خود دور میکند. شاعر در فضای مجازی ناگزیر به فرمول «آنچه شما خواستهاید» تن میدهد و براساس ذوق و ذائقه عمومی به تولید محتوا میپردازد. این امر در درازمدت ذهن و زبان شاعر را دچار فرسایش میکند.