کد خبر: 1207906
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۱
گفتگو با سردار محمدرضا حسنی‌سعدی، مدیر گلزار شهدای کرمان
من برای اولین بار در عملیات کرخه نور (کرخه کور) در تابستان ۱۳۶۰ در حمیدیه اهواز با حاج قاسم آشنا شدم. ایشان به عنوان جانشین فرمانده گردان در مرحله دوم عملیات حضور داشت و در همان عملیات از ناحیه دست راست مجروح شد
صغری خیل فرهنگ

جوان آنلاین: محمدرضا حسنی‌سعدی حرف‌های زیادی برای گفتن از حاج قاسم دارد. او در دوران جنگ تحمیلی با سردار دل‌ها آشنا شد و در لشکر تحت فرماندهی او، یعنی لشکر ۴۱ ثارالله کرمان جانباز شد. ۱۲ سال هم مدیرکل بنیاد شهید استان بود. از آنجا که حاج قاسم بسیار به منزل خانواده‌های شهدا می‌رفت، در بسیاری از این سرکشی‌ها همراه ایشان بود. وی هم‌اکنون مدیر گلزار شهدای کرمان و مزار شهید سلیمانی است و با بسیاری از زائران شهید مواجه شده است. وی که آزاده و برادر دو شهید است، سخنان شنیدنی دارد که بخشی از آن‌ها در این گفتگو بیان شده است.

شما در دوران دفاع مقدس و بعد از آن ارتباط نزدیکی با شهید سلیمانی داشتید. از چگونگی این ارتباط و نحوه آشنایی با ایشان بگویید.
من برای اولین بار در عملیات کرخه نور (کرخه کور) در تابستان ۱۳۶۰ در حمیدیه اهواز با حاج قاسم آشنا شدم. ایشان به عنوان جانشین فرمانده گردان در مرحله دوم عملیات حضور داشت و در همان عملیات از ناحیه دست راست مجروح شد. در عملیات بستان که فرمانده گردان بود از ناحیه شکم به شدت مجروح شد که ابتدا به بیمارستان نفت اهواز و سپس به بیمارستان قائم مشهد منتقل شد و جالب اینکه بعد از مداوا دوباره به جبهه برگشت. در عملیات فتح‌المبین به عنوان فرمانده تیپ ثارالله درایت بالایی از خود نشان داد و بیشتر شناخته شد.
در عملیات الی بیت‌المقدس، من جانشین یکی از گردان‌های تیپ ثارالله بودم که فرماندهی تیپ با حاج قاسم بود و من در آن عملیات از ناحیه شکم مجروح شدم و به اسارت دشمن درآمدم.
بعد از هشت سال که از اسارت برگشتم، ایشان در فرودگاه کرمان به استقبال ما آمد. چند سال معاون نیروی انسانی ایشان در لشکر ثارالله بودم و بعد هم ۱۲ سال مدیرکل بنیاد شهید کرمان شدم که به دلیل ارتباط با خانواده‌های شهدا و اهتمام شهید سلیمانی به امور این خانواده‌ها، ارتباط با حاج قاسم بیشتر هم شد.

شخصیت شهید سلیمانی بیشتر متأثر از چه کسانی شکل گرفت و چه شاخص‌هایی داشت؟
به نظرمن شخصیت ایشان در واقع محصول هشت سال دفاع مقدس است که او را آبدیده کرد. البته نفس گرم و حق و کلام نافذ و تأثیر‌گذار حضرت امام و مقام معظم رهبری و خون‌های شهدا هم در شکل‌دهی به شخصیت ایشان بسیار مؤثر بود. یک پروفسور از پاکستان به کرمان آمده بود که به ما گفت قاسم سلیمانی میوه و ثمره انقلاب اسلامی است. اگر بخواهیم ویژگی‌های شخصیت ایشان را برشماریم، باید بگویم که حداقل ۵۰ ویژگی مهم داشت؛ شاید مهم‌ترین آن‌ها اخلاص و صداقت ایشان بود. به تمام معنا اهل اخلاص بود، ضمن آنکه مهربان، شجاع، نخبه نظامی و تیزهوش هم بود و سرعت عمل بالایی داشت، همچنین پاک و پاک‌دست بود. زهد داشت و بی‌میل به مال دنیا بود. متواضع و فروتن بود و مقابل مردم بسیار فروتنی و تواضع داشت. فوق‌العاده به پدر و مادر احترام می‌گذاشت و به جوانان، علما و بزرگان احترام و ارادت داشت. اهل مطالعه بود و همت بالایی داشت، او فوق‌العاده بود. مخلص‌کلام اینکه آنچه خوبان عالم داشتند ایشان یکجا داشت. با کار و تلاش شبانه‌روزی کار‌های بزرگی را برای انقلاب به ثمر رساند. جبهه مقاومت را شکل داد؛ در سوریه بسیاری از مناطق تحت اشغال داعش مثل حلب و آمرلی را آزاد کرد، عراق سامرا و موصل به دست او آزاد شدند. محاصره بغداد را شکست و خودش در محاصره قرار گرفت، اما خارج شد. اسیران زیادی را آزاد کرد، از جمله تعداد زیادی از زنان ایزدی را که اسیر داعش شده بودند با دادن چند شهید آزاد کرد. هر شهیدی که می‌داد و هر عملیاتی که انجام می‌داد و به هر پاتک دشمن که پاسخ می‌داد و هر تلاش و کوششی که می‌کرد، روح ایشان لطیف‌تر و ظرفیت ایشان گشاده‌تر و توان و تحمل‌شان بیشتر می‌شد.
اخلاصش فوق‌العاده بود. در مراسم شهید حاج یونس زنگی‌آبادی در زنگی‌آباد در مراسم حضور داشت، اما سرش را پایین انداخته بود. به مجری و سخنران مراسم گفت اگر نام مرا ببرید، جلسه را ترک می‌کنم. تا پایان مراسم بود، اما کسی نمی‌دانست حاج قاسم در آنجا حضور دارد. از خدم و حشم و تشریفات به دور بود. برخی مواقع با برادر خانم‌شان، گاهی با پسرشان آقا محمدرضا و گاهی هم با زینب خانم دخترشان این طرف و آن طرف می‌رفت. فقط با یک راننده به رابر می‌رفت. دشمن تصورش را هم نمی‌کرد که حاج قاسم اینگونه تردد می‌کند.
به نظر، افکار و اندیشه دیگران احترام می‌گذاشت. انسانی فراجناحی، فراملیتی و فرامذهبی بود و اینگونه نبود که فقط به فکر شیعیان یا فقط مسلمانان باشد، به مسیحیان و ایزدی‌ها هم خدمت می‌کرد. حاج قاسم به همه انسان‌ها خدمت می‌کرد.
همسرش می‌گوید در طول ۳۶۵ روز سال، ما ایشان را فقط ۶۵ روز می‌دیدیم. ۶۵ روزی که حتی نماز صبح خود را در پادگان می‌خواند و خودش هم می‌گوید شب‌ها آنقدر دیر به خانه می‌آمدم که بچه‌ها خواب بودند. در مأموریت‌ها هم اهل تشریفات نبود، تصاویر و فیلم‌های ایشان را در کشور‌های دیگر می‌بینید که از تشریفات خبری نیست. در سوریه، پیرمرد دامداری پیش او می‌آید و می‌گوید ارتش سوریه چهار گوسفند از من گرفته، اما پولش را نداده است. حاج قاسم پیگیری می‌کند و پول ایشان را پس می‌دهد. خداوند پاسخ همه مجاهدت‌ها، اخلاص و مردم‌داری و پاکی‌اش را یک‌جا به ایشان داد.

مدت زیادی مدیرکل بنیاد شهید کرمان بودید، در آن زمان با ایشان به خانه شهدا می‌رفتید؟
حاج قاسم به همه احترام می‌گذاشت، اما برای خانواده شهدا احترام ویژه‌ای قائل بود. ایشان در مقابل مادران شهید، شرم و حیای ویژه‌ای داشت. مادر شهیدی به حاج قاسم گفت، فردا ناهار به منزل ما بیا که آبگوشت داریم. حاج قاسم گفت حتماً می‌آیم. همراهانش گفتند، شما فردا بلیت پرواز دارید و باید به مأموریت بروید، اما او گفت من روی حرف مادر شهید نمی‌توانم حرف بزنم.
طاقت دیدن اشک فرزندان شهدا را نداشت. وقتی در کرمان بود به خانواده‌های شهدا سر می‌زد و احترام می‌گذاشت. وقتی شنید مادر شهید حاج‌علی محمدی‌پور که فرمانده گردانش بود در یزد بستری شد، به یزد رفت و از ایشان عیادت کرد. یک‌بار من یک فکس به دفتر حاج قاسم زدم و گفتم که شما قول دادید به منزل فرزند شهید در قم بروید و آن‌ها منتظر شما هستند. ایشان بلافاصله از تهران به قم رفت.
یک روز پیش ما در بنیاد شهید بود، شش دقیقه مانده به اذان مغرب به ایشان گفتم فرزند شهید حاج‌مجید زینعلی و شهید حاج‌احمد شجاعی پشت خانه شما زندگی می‌کنند، برویم ایستاده سرکشی کنیم. حاج قاسم مهر نمازش را هم گذاشته بود و آماده اقامه نماز بود، پرسید وقت نماز شده، گفتم تا اذان وقت داریم. با عجله با پای برهنه راه افتاد تو کوچه! وسط کوچه برایش دمپایی آوردند، پوشید و رفت احوالی از خانواده شهید گرفت، سریع برگشت و به نمازش هم رسید.

به عنوان مدیر گلزار شهدای کرمان در این چهار سال با زائران زیادی مواجه بودید، چه نکاتی از این زائران بیشتر مورد توجه شما قرار گرفت؟
زائران حاج قاسم عزیز در کرمان دو گروه هستند؛ یک گروه زائران هموطن، بومی و ملی هستند و گروه دیگر، زائران خارجی. زائران خارجی هم دو دسته هستند؛ یک عده گردشگرانی هستند که به نیت گردشگری بر سر مزاز ایشان حاضر می‌شوند و گروه دوم شیفتگانی هستند که مرید و دوستدار ایشانند. تاکنون از ۷۰ کشور به زیارت مزار حاج قاسم آمده‌اند و به مزار حاج قاسم نرسیده، اشک‌هایشان جاری می‌شود. آن‌ها به سبک خود روضه و نوحه‌خوانی می‌کنند و مراسم می‌گیرند. از کشور‌های افغانستان، هند، کشمیر، بنگلادش، ترکیه، روسیه و کشور‌های اروپایی مثل انکلستان هم به زیارت حاج قاسم آمده‌اند. یک زائر انگلیسی با خودروی خود از انگلستان، شهر به شهر و کشور به کشور مسیر را طی کرد تا به گلزار شهدای کرمان رسید. از فرانسه از کشور‌های امریکای لاتین و آفریقا هم زائران
زیادی داشتیم.
برادران اهل سنت از قزاقستان در هوای یخبندان دی‌ماه به زیارت آمدند و حاضر نشدند روی صندلی یا فرش بنشینند و با همان حال معنوی روی زمین سرد در کنار مزار حاج قاسم نشستند. آن‌ها قرآن می‌خواندند و گریه می‌کردند و بعد به زبان روسی نامه‌ای به فرزندان حاج قاسم نوشتند و از ما خواستند نامه را به فرزندان حاج قاسم برسانیم تا آن‌ها برایشان دعا کنند. برادران اهل سنت از تانزانیا آمده بودند و مترجم هم داشتند. وقتی از خاطرات و مهربانی‌های حاج قاسم برایشان می‌گفتیم، مثل باران اشک می‌ریختند. حیلی عجیب بود که زائران جمهوری چک نیز اینگونه بودند.
یک زائر فرانسوی می‌گفت شما خیلی خوشبخت هستید که سردار سلیمانی را دارید، ما در کل فرانسه یک نفر مانند او را نداریم! باز یک زائر فرانسوی می‌گفت حاج قاسم فقط برای شما نیست، متعلق به ما هم هست. از لندن خانمی ایرانی‌الاصل آمده بود و می‌گفت، من در طول عمرم حجاب نداشتم، اما وقتی در اینترنت صوت حاج قاسم را در مورد خانم‌های کم‌حجاب شنیدم که گفت همان دختر کم‌حجاب هم دختر من است بسیار متأثر شدم. چند روزی روال زندگی عادی‌ام را فراموش کرده بودم، به احترام ایشان باحجاب شدم. خانمی از آلمان آمد و حجاب نداشت، به ایشان چادر نمازی هدیه دادیم، با میل و رغبت زیادی چادر را سر کرد و کنار مزار حاج قاسم نشست و ادای احترام کرد و رفت.
دانشجویی از امریکا نامه نوشته و گفته آقای سلیمانی عزیز! من دانشجویی هستم از ۸ هزار مایل دورتر از شما، اما دلم با شماست.
یک زائر هندی می‌گفت مشرکان هم در هند در زمان شهادت حاج قاسم به خیابان آمدند و گریه کردند و عکس‌های حاج قاسم را در خانه‌هایشان نگهداری می‌کنند.
از ایتالیا ۹ نفر آمده بودند که درباره حاج قاسم مطالعاتی کرده بودند و اطلاعات زیادی از ایشان داشتند. آن‌ها در جست‌وجوی این نکته بودند که بدانند الگوی حاج قاسم چه کسی بود.
مستند‌ساز روسی که می‌خواست برای شبکه پربیننده روسیه ۲۴ فیلم بسازد هم از ما می‌پرسید چرا شهید سلیمانی نمی‌ترسید!

برنامه روزانه شما برای زائران چیست؟
روزانه به‌طور متوسط حدود ۳ هزار نفر به گلزار شهدای کرمان می‌آیند. ما یک خیمه ۵۰۰ مترمربعی داریم؛ زائرانی که به صورت گروهی و کاروانی می‌آیند در آنجا برنامه اجرا یا برنامه‌های ما را تماشا می‌کنند. در ایام سالگرد شهادت حاج قاسم برنامه‌های متنوعی داریم که تا پاسی از شب هم ادامه دارد. موکب‌های زیادی هم تشکیل شده تا از زائران در مسیر گلزار شهدا پذیرایی کنند. برای اسکان زائران نیز تمهیداتی اندیشیده شده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار