مختارنامه اثری فاخر از داوود میرباقری از جمله مجموعههایی است که انصافاً هر چقدر هم تکرار آن از شبکههای تلویزیونی پخش شود، باز هم تازگی دارد. دو روز پیش اعلام شد به دلیل درخواستهای مردمی شبکه یک در روزهای عاشورا و تاسوعای حسینی نسخه خلاصه شدهای از این سریال را پخش خواهد کرد. انتظار هم همین بود که تحتتأثیر شانتاژ خبری شبکههای اجتماعی که بیشتر با حمایتهای فکری و مالی برخی احزاب و گروهها انجام میشود امسال تلویزیون مردم را از بازپخش این مجموعه بینصیب نگذارد. سال گذشته «مختارنامه» در دو شبکه غیراصلی رسانه ملی به نمایش گذاشته شد که با وجود بازپخش سالانه، رکورد بازدید را به خود اختصاص داد، چراکه ساخت بسیار حرفهای آن که در مقایسه با آثار عاشورایی یک سر و گردن بالاتر است، مصادیق عینی آن در زمان حال غیرقابل انکار است. سال قبل درحالی این مجموعه با همه محدودیتهای پخش و شایعات و شانتاژها دیده شد که هنوز فتنه ۱۴۰۱ شروع نشدهبود؛ فتنهای که مصادیق عینی تاریخ در آن نمود زیادی داشت. اینکه عدهای به مزاح و عدهای به جد مختارنامه را مورد هجمه قرار میدهد چند دلیل دارد؛ اول اینکه بسیاری از آنها اصلاً تلویزیون را نگاه نمیکنند و خود را مخاطب مجموعه نمیدانند و بازپخش آن را هم ندیدهاند. فقط از روی خبر پخش معترض هستند و قضاوتهای سطحی خود را بسط دادهاند. دوم قریب به یک دهه بیمهری مسئولان صداوسیما به سازنده «مختارنامه» و جلوگیری از تولید اثر مشابه، باعث رنجش مردمشده که چرا پس از آن، اثری قابلتوجه در رسانه ملی نداشتهایم و دست آخر احزاب سیاسی که «مختارنامه» و تلنگرها و پندهای آن را دوست ندارند و تلاش میکنند با افکارسازی، مشابهات و عبرتهای تاریخی مجموعه به گوش مردم نرسد و البته فراموش کنند و تکرار این عبرتها با هنرمندی آثاری همچون «مختارنامه» ضرورتی انکارناپذیر دارد. مردمانی که یک روز به شخصیتی بدوبیراه میگویند و روز دیگر متأثر از فضاسازیهای رسانهای همان شخصیت را میستایند، قطعاً نیاز به تلنگرهای تاریخی و حقیقی دارند نه داستانهای تخیلی که صداوسیما برای آنها هزینه و وقت میگذارد و کمترین بار آموزشی و معرفتی هم ندارند. عبرتهایی که امیدواریم همه ما در هر موقعیت و جایگاه هیچوقت از جلوی چشمانمان محو نشوند و از یاد نبریم که اگر مراقب نباشیم، ممکن است خودمان عبرت تاریخی آیندگان شویم. مختارثقفی انسان خوبی بود که خداوند به او توفیق انتقام واقعه کربلا را داد، اما در این مسیر مشکلات زیادی داشت، مشکلاتی که حتی متحدان قیام و یارانش به دلیل نداشتن بصیرت و شناخت برایش درست کردند و سختترین آن که بسیار تلخ بود، جا ماندن ابراهیم پسر مالک اشتر از ادامه راه و یاری رساندن به مختار بود، کاری که به نقل از سریال همچون جنگ احد و طمع غنیمت در پی حرف نشنوی از فرمانده رخ داد.
این مجموعه عبرتآموز از آن دست سریالهای ارزشمند و تأثیرگذاری است که صریح و بدون پردهپوشی به همه ما میگوید باید مطیع امر فرمانده باشیم. به او اعتماد کنیم تا دشمن بر ما مسلط نگردد. مختارنامه به قدری خوشساخت و حرفهای تولیدشده که هنوز پس از گذشت چند سال برای مخاطب ملالآور و خستهکننده نیست خصوصاً دیالوگهایش که از همان پخش ابتدایی زبانزد خاص و عام در فضای مجازی و حقیقی بود. این چنین مشخصهای یعنی تازگی و تأثیرگذاری با وجود بازپخشهای مکرر را شاید فقط بتوان در این سریال و مجموعه یوسف پیامبر ساخته مرحوم سلحشور دید. همانطور که شاهنامهخوانی هر سال در خانوادههای سنتی برپا میشد و هیچوقت تازگی و محتوای تأثیرگذار خود را از دست نمیدهد، در حوزه تاریخ و عبرتهای تکرارنشدنی آن نیز «مختارنامه» موضوعیت خوبی دارد، حقایق تاریخی مختارنامه و نشان دادن فتنههایی که بر مردم آن دوره تاریخی رفتهاست، امروز اهمیت ویژهای دارد. فتنهها به دلیل عدم مطالعه تاریخ و عبرتگیری از آنها هر بار به شکلی در جامعه ظهور و بروز میکنند به طوری که در سالهای اخیر با برخی از مصادیق آن در کشورمان دست و پنجه نرم کردهایم و از این حیث تکرار مختارنامه میتواند تذکری برای جامعه باشد.
فراموش نکنیم استقبال مردم از این سریال که سالها از شبکههای اصلی پرمخاطب پخش نمیشد، نشاندهنده نیاز جامعه است، بنابراین باید مراقب بود هدف عاشورا را گم نکنیم و به خاطر سلیقه چند سایت و شبکه، عاشورا را در مباحث عشق و عاشقی خلاصه نکنیم. مگر نه اینکه مجموعه «شب دهم» هر سال تکرار میشود، چرا از آن طنز نمیسازند و کسی اعتراض ندارد؟! پاسخ ساده است، محدود کردن عاشورا و عبرتهای آن به عشق و عاشقی به ضرر هیچ حزب و گروهی نیست نه عبرتی دارد و نه تلنگری میزند، تنها بنا به سلیقه کارگردان و نویسنده سرگرم میکند.