سخنان مقام معظم رهبری در باب اهمیت تبلیغ در مقطعی که برخی می‌کوشند موضوع حجاب را به مرز تفوق مباحث غیرفرهنگی به عنوان یک راهکار اصلی هدایت کنند، تکلیف فرهنگی ما را روشن می‌کند. ما امروز در یک کشتی نشسته‌ایم که مسئله حجاب بیش از هر چیزی چاره‌جویی‌های فرهنگی را از طریق تبلیغات مؤثر به ما گوشزد می‌کند. اینکه فرهنگ باید در رأس امور مربوط به موضوع عفاف و حجاب باشد، یک مطالبه بحق و قدیمی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
در این میان مطالبه هوشمندانه رهبری معظم انقلاب در باب استفاده از زبان هنر در تبلیغات افق‌های مدبرانه‌ای را روی ما باز می‌کند. در اینکه باید با مروجان سازمان‌یافته بی‌عفتی و بی‌حجابی برخورد‌های قضایی و پلیسی صورت بگیرد، تردیدی نیست، اما آن بخش و بدنه از مردم که در قالب ساختار‌های شبکه‌ای و باندی نمی‌گنجند و از روی سهل‌انگاری و بعضاً لجبازی یا ندانم‌کاری کشف حجاب می‌کنند، صرفا مخاطبی برای عملکرد‌های فرهنگی ما هستند. امروز غفلت از موضوع تبلیغ منفی علیه افکار عمومی جدی است و ظرافت بسیاری در هر اقدام و عملی را می‌طلبد. خوب است یک‌بار اتفاقات و حوادث تلخ سال پیش را که منجر به حادثه مشکوک مرگ مهسا امینی و یک سلسله جنگ رسانه‌ای چند ماهه علیه کشورمان شد با هم مرور کنیم تا دوباره در آتش برنامه‌ریزی‌های دشمن درنغلتیم.
مانور رسانه‌ای ضد انقلاب روی یک عکس قدیمی از گشت ارشاد و دختری که با ترس و وحشت درون یک ون ارشاد نشسته، تابستان گذشته در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد که پلیس اعلام کرد آن تصویر مربوط به یک مانور قدیمی بوده‌است و به ۱۰ سال پیش مربوط می‌شود. فیلمی از یک مادر جلوی ون ارشاد که ملتمسانه جمله «دخترم مریض است» را تکرار می‌کرد. تلاش برای ایجاد یک جنبش وارداتی از غرب موسوم به «می‌تو»ی ایرانی که از زنان ایرانی می‌خواست علیه خشونت جنسی مردان قیام کنند و حتی برخی مذهبی‌ها را نیز غفلتاً با خود همراه کرد.
تلاش‌ها برای القای مظلومیت زنان در کشور و تحت ستم‌بودن این قشر زیر سلطه مردان البته از سال‌ها قبل در سینما و حتی تلویزیون ملی خود را نشان می‌داد، اما انصافاً جامعه با وجود این تحرکات مسموم هیچ‌گاه تن به پذیرش آن نداد.
این‌ها بخشی از تحرکاتی بود که می‌کوشید میان دو جنس زن و مرد در کشور شکاف‌های مصنوعی ایجاد کند، اما هیچ‌گاه منجر به نتیجه نشد تا اینکه ماجرای مشکوک مرگ مهسا امینی رقم خورد. ماجرایی که رهبر معظم انقلاب تلویحاً اینگونه آن را تحلیل کردند که «نقشه دشمن قشنگ بود، اما محاسبات آن‌ها غلط بود» در واقع رهبر انقلاب به درستی اتفاقات مربوط به مرگ مهسا امینی و فتنه‌ای را که متعاقب آن رقم خورد، در قالب یک نقشه از پیش تعیین‌شده تحلیل کردند با این حال صرفاً برخی از مسئولان پیچیدگی‌های فتنه را درک کردند.
فهم اینکه ما در وسط معرکه یک جنگ‌شناختی قرار داریم، خود یک گام رو به جلو محسوب می‌شد، اما این جنگ امروز هم ادامه دارد و دشمن از نتیجه گرفتن ناامید نشده‌است و برای نیل به اهداف خود بیش از هر چیز روی اشتباهات خود ما حساب باز کرده‌است. این روز‌ها در فضای مجازی شاهد انتشار ویدئو‌هایی هستیم که جنس مانور رسانه‌ای و عملیاتی پیش از فتنه زن، زندگی، آزادی را به ذهن متبادر می‌کند.
انتشار وسیع ویدئو‌هایی جعلی از خشونت یک زن چادری برای دستگیری زنی بدحجاب که قصد دارد او را به زور به درون یک ون منتقل کند، در فضای مجازی دست به دست می‌شود. ویدئویی که به گونه‌ای فیلمبرداری شده که هویت ون (رنگ خودرو و نشانه‌های دیگر) مشخص نیست و حتی چهره زن چادری و زن بی‌حجاب هم به هیچ عنوان معلوم نیست. مجعول‌بودن فیلم از همین شکل و جنس فیلمبرداری مشخص است.
طبیعی است که دشمن بیش از هر چیزی افکار عمومی را هدف قرار داده‌است. تلاش برای رودررو قرار دادن قشر زن مقابل حاکمیت هنوز دریچه‌هایی از امیدواری را در ذهن و روان ضد انقلاب زنده نگه داشته‌است.
زن به عنوان نماد لطافت، مهربانی، زایش و طراوت قرار است مقابل تعریفی که از بعد خشونت‌زای حاکمیت القا می‌شود، قرار بگیرد و این هدف در قالب یک مانور رسانه‌ای همچنان در فضای مجازی در حال پیگیری است.
در این میان جهاد تبیین و استفاده از راهکار‌های نوین در تبلیغ و استفاده از زبان هنر تکلیفی است که رهبری معظم انقلاب بر گردن دلسوزان واقعی انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ قرار داده‌اند، اما حواسمان باشد که جریاناتی مشکوک می‌کوشند با القای دروغین خشونت و غلبه نماد‌های آن در فضای مجازی مسیر‌های دیگری را میدان‌دار و جایگزین کنند.
