پسر معتادی که پس از شروع به قتل خانوادهاش، خودروی پدرش را سرقت کرده بود تحت تعقیب مأموران پلیس تهران قرار گرفت.
چند روز قبل مرد میانسالی در تهران سراسیمه به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از پسر جوانش به نام بهزاد به اتهام سرقت خودروی سمند و شروع به قتل شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا به قاضی غلامحسین صادقزاده، بازپرس شعبه هفتم گفت: «پسرم تا قبل از جوانی انسان سر به راه و خوبی بود، اما در دوران جوانی با افراد نابابی دوست شد و در رفت و آمد با آنها به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد. پس از اینکه معتاد شد چند باری او را به کمپ ترک اعتیاد بردیم، اما دوباره آلوده میشد تا اینکه از چند سال قبل به مواد مخدر شیشه روی آورد و الان هم شیشه مصرف میکند. آزار و اذیت او از زمانی شروع شد که شروع به مصرف شیشه کرد و در توهم شیشه دست به کارهای خطرناکی زد، بهطوریکه کمپهای ترک اعتیاد هم از ترس او را برای ترک اعتیاد قبول نکردند.»
شروع به قتل
وی ادامه داد: «بهزاد روز به روز بدتر میشد و آزار و اذیتش علاوه بر من و دیگر اعضای خانوادهمان به همسایهها رسیده بود و همه از او میترسیدیم. او هر روز که پول کم میآورد، من و مادرش و دیگر اعضای خانواده را کتک میزد و با تهدید از ما پول میگرفت. اگر پولی نداشتم تهدید به قتل میکرد، وسایل خانه را میدزدید و میفروخت. به هرحال از ترس جانمان با او هیچ کاری نداشتیم تا اینکه مدتی قبل بعد از مصرف شیشه به خانه آمد و مثل همیشه از ما پول خواست. وقتی با درخواستش مخالفت کردیم، ما را در خانه حبس کرد و خانه را به آتش کشید. در میان شعلههای آتش گرفتار شده بودیم که همسایهها به آتشنشانی خبر دادند و آتشنشانها هم آمدند و آتش را خاموش کردند و ما را از مرگ نجات دادند.»
آدمربایی
شاکی در ادامه گفت: «مدتی قبل بهزاد برای تفریح همراه دوستانش به شهری رفته بود. در آنجا پس از اینکه شیشه مصرف کرده بود راه زن جوانی را سد کرده و میخواسته زن جوان را برباید که اهالی آن محل از راه رسیده بودند و زن جوان را نجات داده بودند و بعد هم پسرم دستگیر و به اداره پلیس منتقل شده بود. او در بازجوییها گفته بود در توهم شیشه دست به چنین کاری زده است و تحقیقات هم نشان داده بود او توهم داشته، به همین دلیل پلیس از من خواست به شهرستان بروم و او را آزاد کنم. پسرم زندگی ما را سیاه کرده بود و تهدید و اقدام به قتلهایش ادامه داشت، بهطوریکه این اواخر همسایهها و بستگان هم از دست او آسایش و آرامش نداشتند، حتی از ترس زمانی که ما را کتک میزد دخالت و میانجیگری هم نمیکردند تا اینکه یک روز قبل او به خانه آمد و از ما پول خواست. پولی نداشتیم که به او بدهیم، به همین خاطر خودروی سواری سمند مرا سرقت و تهدید کرد خودرو را به مکانی شلوغ میبرد و در آنجا آتش میزند تا به افراد و خودروهای دیگر خسارت جانی و مالی وارد کند. الان نگرانیم او حادثه تلخی را رقم بزند؛ بنابراین درخواست داریم خودرویم را متوقف و پسرم را دستگیر کنید تا به جان و مال مردم خسارتی وارد نکند.»
با طرح این شکایت، بازپرس جنایی دستور بازداشت بهزاد و توقف خودرو را صادر کرد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.