شهید محسن وزوایی رتبهی یک کنکور سراسری و دانشجوی رشتهی شیمی در دانشگاه شریف بود. قرار بود برای ادامهی تحصیل به آمریکا اعزام شود، اما به خاطر دفاع از میهن ماند و بعد از تاسیس لشکر در سن ۲۱ سالگی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آسمانی شد. تصمیمش را گرفته بود پا جای پای خواهر و برادر بزرگترش بگذارد و تحصیلات دانشگاهی را در ینگهدنیا تجربه کند. قبولی در رشته شیمی دانشگاه شریف اما همه برنامهریزیها یا بهتر بگویم سرنوشتش را تغییر داد. در نامهای به خواهرش نوشت: «آنقدر خوشحالم که حد و مرز ندارد و به قول معروف دارم پر درمیآورم. من در دانشگاه آریامهر تهران (شریف فعلی) قبول شدم. بهاینترتیب فکر میکنم مسئله خارج رفتن منتفی شده است و به خواست خدا اگر ممکن شود، برای گرفتن فوق لیسانس و بالاتر به آمریکا خواهم رفت.»
نمیشود از محسن وزوایی گفت و یادی از معجزه عملیات «فتحالمبین» نکرد. عملیاتی که حاج «احمد متوسلیان» مسئولیت سختترین و حساسترین مأموریت آن را به این فرمانده جوان سپرد؛ 20 کیلومتر نفوذ شبانه در دل دشمن و ازکارانداختن توپخانه عراق.
رهبرمعظم انقلاب در دیدار با مسؤولان نظام فرمودند: «در عملیات فتحالمبین نزدیک بود صدام به اسارت ایرانیها دربیاید»، این قضیه مربوط به همان عملیات شهید وزوایی در فتحالمبین است. وقتی نیروهای ایرانی توپخانه بعثیها را گرفتند، شهید وزوایی به قرارگاه مرکزی میگوید: «ما توپخانه را فتح کردیم و همه را سالم گرفتیم. توانمان هم خیلی زیاد است.»
آنها پیشروی را ادامه دادند و تا محل ستاد اصلی قرارگاه صدام رسیدند. یکی از فرماندهان به صدام گفت: از اینجا فرار کن، چون ممکن است به اسارت ایرانیها دربیایی؛ صدام با دوربین نگاه کرد و دید ایرانیها نزدیک هستند؛ بنابراین او، وزیر دفاع و چند نفر با جیپ فرار کردند.
وقتی که نیروهای ایرانی به قرارگاه خبر دادند که برقازه را فتح کردند، شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی باور نکردند و گفتند: اشتباه گرفتید، شاید جای دیگر است!
در خاطرات شهید صیاد شیرازی است که مینویسد: «وقتی این خبر را دادند، من و محسن رضایی تصمیم گرفتیم با هلیکوپتر برویم و با چشم ببینیم اگر دیدیم این خبر درست است، از رسانه اعلام کنیم. ما رفتیم و دیدیم بله، نیروهای وزوایی تا برقازه را فتح کردهاند».