کد خبر: 1137198
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۰
«جوان‌آنلاین» در گفتگو با رزمندگان دفاع مقدس، تاثیر پیروزی در عملیات والفجر ۸ بر وضعیت جبهه‌ها را بررسی می‌کند
عملیات آبی- خاکی «والفجر ۸» در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ انجام شد و یکی از موفقیت‌آمیزترین و شگفت‌انگیزترین عملیات‌های ایران در دوران دفاع‌مقدس رقم خورد.
آرمان شریف

عملیات آبی- خاکی «والفجر ۸» در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ انجام شد و یکی از موفقیت‌آمیزترین و شگفت‌انگیزترین عملیات‌های ایران در دوران دفاع‌مقدس رقم خورد. طی این عملیات دسترسی عراق به آب‌های خلیج فارس قطع شد و حامیان صدام به قدرت رزمندگان ایرانی پی بردند و متوجه شدند هیچ مانعی نمی‌تواند جلوی ایرانی‌ها را بگیرد. تصرف فاو یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ دفاع‌مقدس است که با جانفشانی رزمندگان حاصل شد. در ادامه در گفتگو با چند تن از رزمندگان و پژوهشگران دفاع مقدس به جنبه‌های مختلفی از عملیات موفقیت‌آمیز والفجر ۸ پرداخته‌ایم و تاثیر عملیات بر وضعیت جبهه‌ها را بررسی کرده‌ایم.


زمانی برای غافلگیری دشمن
«ابوالقاسم حبیبی» از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس، غافلگیری دشمن را عامل مهمی در موفقیت دشمن می‌داند و می‌گوید: «ما در عملیات سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ عراق را غافلگیر کردیم. عراق اصلاً در جریان انجام عملیات از سوی ایران نبود. در آن سال فرماندهان میدانی عراق در سمت بهمنشیر گزارش می‌دادند که ایرانی‌ها در بهمن ۱۳۶۴ در حال انجام تحرکاتی هستند و مثل اینکه قرار است کاری انجام دهند، اما فرماندهان رده بالای ارتش بعث این موضوع را نمی‌پذیرفتند و می‌گفتند شما اشتباه می‌کنید و خبری نیست. عملیات که انجام شد و آن‌ها غافلگیر شدند فهمیدند نباید چنین گزارش‌هایی را دست‌کم بگیرند و بی‌اهمیت از کنارشان رد شوند. هر کس که می‌خواهد این اعزام نیرو و عملیات کربلای ۴ را بررسی کند باید ماجرای مک‌فارلین را نیز بررسی نماید. وقتی ماجرای مک‌فارلین را بررسی کنید متوجه می‌شوید چرا عراقی‌ها در آن سال از تحرکات ما خبر نداشتند. چون امریکایی‌ها به دنبال نزدیک شدن به ایران بودند و اطلاعات ما را به عراقی‌ها نمی‌دادند. وقتی در آبان ۱۳۶۵ سیدمهدی هاشمی دستگیر شد عواملش ماجرای مک‌فارلین را در مجله‌ای لبنانی منتشر کردند و کمی بعد این اتفاق علنی شد و یک جنجال سیاسی بزرگ در امریکا به وجود آمد. پس از علنی شدن ماجرای مک‌فارلین خبر‌هایی آمد که برخی افسران امریکایی به عراق رفته‌اند و در حال همکاری اطلاعاتی با ارتش بعث هستند و عکس‌ها و اطلاعاتی از جبهه‌های ما به دشمن داده‌اند.»

ایمان غواصان عامل موفقیت‌شان بود
جانباز حاج جواد محمدی غواص از غواصان حاضر در دفاع مقدس، نقش غواصان در عملیات والفجر ۸ را بسیار مهم قلمداد می‌کند و می‌گوید: «منطقه والفجر ۸ در یک منطقه محکم و مستحکم با موانع طبیعی مثل رودخانه اروند انجام شد. این رودخانه عرضی بین ۳۰۰ متر تا یک‌ونیم کیلومتر دارد و یک رودخانه وحشی است و مثل دریا جزر و مد دارد. دشمن فکرش را نمی‌کرد ما بتوانیم با غواصی از رودخانه عبور کنیم. هنور هم باور نمی‌کنند که ما چگونه با شنا توانستیم از این رودخانه عبور کنیم. اعتقاد و ایمان غواص‌ها باعث موفقیت‌شان شد. به نظرم عامل موفقیت نیرو‌ها همین ایمان و انگیزه بود. غواص‌ها در عرض ۲۰ روز تا یک ماه آموزش‌های غواصی می‌دیدند و بعد وارد چنین عملیات بزرگی می‌شدند. گاهی پیش می‌آمد در بین نفرات، برخی شنایشان خیلی خوب نباشد، به همین دلیل آن‌ها را به تبریز می‌بردند تا آموزش‌های لازم را در استخر ببینند. برخی نیرو‌ها علاقه و توانایی جسمانی داشتند، ولی شنا بلد نبودند و باید آموزش می‌دیدند. این‌ها به خاطر علاقه‌شان در عرض دو هفته شنا یاد می‌گرفتند. تا آن روز هیچ کدام از بچه‌های ما به عنوان غواص وارد آب نشده بودند. حتی روز‌های اول ما پین را اشتباه می‌زدیم و امکاناتی نداشتیم. به جای وزنه از آجر‌های سوراخ‌دار استفاده می‌کردیم و با طناب به کمرمان می‌بستیم. بچه‌ها از صفر شروع کردند و فقط تعدادی از بچه‌های اطلاعات عملیات از قبل آموزش غواصی دیده بودند و طریق پین زدن را به ما آموزش دادند. شرایط رودخانه و فصل آموزش هم برای چنین عملیاتی اهمیت داشت. عملیات والفجر ۸ در زمستان انجام می‌شد و هوا و آب رودخانه سرد بود و تمام این‌ها کار را برای ما سخت می‌کرد.»


التماس صدام
«محمود نجیمی» همراه با رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد. شکست دادن گارد ریاست جمهوری بعث در این عملیات اتفاق مهمی این عملیات بود. نجیمی ماجرای شکست خوردن گارد ریاست جمهوری را چنین بیان می‌کند: «دیگر همه می‌دانستند که باید تا آخرین قطره خون در این عملیات بجنگند. وقتی به گردان برگشتیم آموزش‌های سختی را در زمستان دیده بودیم. در کنار این سختی‌ها، رزمندگان بعد عرفانی و معنوی‌شان را هم بالا برده بودند. عزاداری و سینه‌زنی می‌کردند و نماز شب می‌خواندند. این روحیات امید را در دل رزمندگان زنده نگه می‌داشت.
برای دشمن عبور از اروند غیرممکن بود. شب عملیات ما به منطقه ذوالفقاریه و نخلستان رفتیم تا بعد از غواص‌ها وارد عمل شویم. اینجا معجزه‌ای رخ داد. تا عصر هوا آفتابی و خوب بود. عصر ابری در حاشیه اروند تشکیل شد و تمام حاشیه اروند را گرفت و شروع به بارش کرد. وقتی باران می‌شود، دشمن نیروهایش را به سنگر‌ها می‌فرستد. بچه‌های غواص با کم‌ترین شهید خط را شکستند. گردان‌های بعدی حرکت کردند و ما پشت جاده فاو- البهار مستقر شدیم. عراقی‌ها جلوی جاده، خاکریز‌زده بودند. پشت خاکریز خود دشمن مستقر شدیم و از مهمات دشمن استفاده می‌کردیم. وقتی غواص‌ها رفتند نورافکن‌ها جلوی فاو روشن شد و صدای تیراندازی آمد. با شروع تیراندازی فکر کردیم که غواص‌ها درگیر شده‌اند، اما فرمانده تیپ دشمن که بعداً به اسارت‌مان درآمد گفت نورافکن‌هایمان خراب شده بود و همان شب درست‌شان کردیم. تعریف می‌کرد به ما دستور دادند هر جا را که نور می‌اندازیم و روشن می‌کنیم، پشت بندش تیراندازی کنیم.
لشکر ۲۵ کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی جلوی فاو عملیات کرد. بعد نورافکن و آتش قطع شد. شب ۲۱ بهمن بچه‌های ۲۱ عاشورا به دشمن زدند و جنگ سختی رخ داد. شب ۲۲ بهمن ما با لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۸ نجف، لشکر علی‌بن‌ابیطالب (ع) و لشکر ۲۷ به دشمن زدیم و طرف دریاچه رفتیم. آن شب عراقی‌ها با سه نورافکن تمام منطقه را روشن کردند. رزمندگان وجعلنا خواندند و تا زیر گوش دشمن حرکت کردند. به گارد ریاست جمهوری دشمن زدیم. شهید خانعلی مسئول شنود لشکر ما و با تک‌تک فرماندهانی که بی‌سیم داشتند در ارتباط بود و به آن‌ها گفت که صدام گفته گارد ریاست جمهوری ما را از دست ایرانی‌ها نجات دهید. وقتی که با گارد ریاست جمهوری درگیر شدیم، خیلی از نیرو‌های دشمن را کشتیم. با روشن شدن هوا، نیمی از نیروی هوایی عراق را در فاو دیدیم. شیمیایی و موشک زدند و به هر طریقی ما را بمباران می‌کردند. منطقه فاو مثل برنج آب‌کشی شده بود، بمب و موشک رویش می‌بارید تا نیرو‌های باقیمانده از گارد ریاست جمهوری بتوانند فرار کنند. شهید قوچانی و شهید بهرامی در جریان این عملیات شهید شدند.»


تعجب کارشناسان نظامی از کار غواصان ایرانی
جانباز علی‌اکبر سهرابی یکی دیگر از رزمندگان دوران دفاع مقدس درباره موفقیت و پیروزی در عملیات والفجر ۸ می‌گوید: «درست است منطقه عملیاتی، جنوب کشور بود، ولی شب‌ها هوا سرد و دریا مواج می‌شد. الان اگر برای یک لحظه آب سرد به صورتمان بخورد دچار شوک می‌شویم حالا تصور کنید کاملاً بدن داخل آب سرد برود. هدف همه بچه‌ها پیروزی در عملیات بود و واقعاً کار سختی پیش‌رویشان بود. آن‌ها خودشان را برای شهادت هم آماده کرده بودند و می‌دانستند راه برگشتی وجود ندارد، ولی باز با تمام قدرت عمل کردند. ما غواصی داشتیم که ۱۶ ساله بود، اما کاملاً آماده و توجیه بود و از اهمیت کارش آگاهی داشت. این نیرو‌ها در شمال کشور آماده شده بودند و طوری نبود که بدون آمادگی وارد عملیات شوند. از قبل، دوره‌های آبی- خاکی را گذرانده بودند و با سختی‌های کار آشنایی داشتند. نیرو‌های غواص کاری انجام دادند که امروز در دنیا زبانزد است.
وقتی جنگ به پایان رسید کارشناسان نظامی کشور‌های همجوار به ایران آمدند و وقتی وارد منطقه عملیاتی والفجر ۸ شدند از چگونگی عبور نیرو‌های غواص از اروند و پل زدن روی آن تعجب کردند. اراده و روحیه‌ای که خدا به نیرو‌ها داده بود بی‌نظیر بود. نسل الان باید بدانند این نیرو‌ها آن زمان چه زحماتی کشیده‌اند. شاید خیلی‌ها فقط بدانند که رزمندگان شهر فاو را گرفته‌اند، ولی دیگر از جزئیات و سختی‌هایش خبر نداشته باشند. وقتی پل‌های شناور زده شد نیرو‌های پیاده و گردان زرهی را به منطقه بردند. بیشتر از دو سال آن منطقه در اختیار ما بود و عبور و مرور با این پل‌ها انجام می‌شد. بدون غواصان ما نمی‌توانستیم عمل کنیم. باید غواصان وارد آب می‌شدند و نقش‌شان بسیار حیاتی بود. اگر غواص ما نمی‌رفت و پل زده نمی‌شد به هیچ عنوان عملیات موفق نمی‌شد و نیرو‌ها مجبور به عقب‌نشینی می‌شدند. شب اول عملیات موج انفجار دشمن تعدادی از بچه‌های غواص را شهید کرد با این حال بچه‌ها پیشروی و از موانع عبور کردند و توانستند پل‌ها را بزنند. کارشناسان خارجی می‌گفتند چطور این لوله‌ها روی آب سوار شده‌اند که وسط دریا از هم باز نمی‌شوند و از قدرت فنی- مهندسی‌مان شگفت‌زده می‌شدند.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار