عليرضا محمدي
نقش برخي از واحدها در جنگ، مثل عوامل پشت صحنه فيلمهاست كه شايد ديده نشود، ولي بسيار تأثيرگذار است. نقش و تأثير واحد توپخانه در جبهههاي جنگ تحميلي نيز به همين ترتيب بود. واحدي تخصصي كه تقريباً در تمامي عملياتهاي مهم حضور داشت و در تسهيل روند تك و پاتك رزمندگان نقشي اساسي ايفا ميكرد. سرهنگ ستاد قاسم اكبريمقدم از افسران ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه در گفت وگو با ما، از نقش واحد توپخانه در عملياتهاي مختلف دفاع مقدس ميگويد.
ما قبل جنگقبل از شروع جنگ تحميلي بر اساس يكي از طرحهاي دفاعي نيروي زميني ارتش كه برخاسته از تهديدات مرزي عراق بود، تعدادي از گردانهاي توپخانه صحرايي و پدافند هوايي ارتش به مناطق مختلف كشور از جمله غرب و جنوب كشور اعزام شدند. از آنجا كه بسياري از يگانهاي توپخانه هوايي و صحرايي قبلاً توسط نيروي زميني ارتش در محلهاي استراتژيك استقرار يافته بودند، با شروع جنگ تحميلي و يورش دشمن به سمت پايگاهها، فرودگاهها و تأسيسات نفتي و نيروگاههاي برق، اين واحدها نقش بسيار فعالي را از خود نشان دادند، به نحوي كه به اذعان همگان، در يورش هوايي اوليه دشمن بعثي، آماده بودن ادوات پدافندي موجب شد تا ميزان تلفات وارده به بخشهاي حياتي كشور بسيار كم باشد. به عنوان مثال وجود گردان پدافند هوايي307 نيروي زميني ارتش باعث عدم تخريب فرودگاه آبادان در يورش اوليه و بعدي هواپيماهاي دشمن شد. همچنين با آغاز حمله زميني ارتش حزب بعث عراق، تنها عاملي كه سبب ايجاد سد موضع در برابر دشمن و كند شدن حركت آنها ميشد، آتشهاي دوربرد توپخانهاي بود. چنانكه توپخانه لشكر92 زرهي اهواز در جنوب و توپخانه لشكر28 سنندج در غرب كشور، از عوامل كنترلي حركت دشمن بودند و در ايجاد آتشهاي بازدارنده بسيار فعال عمل نمودند. مضاف بر اين در حملات اوليه دشمن به خوزستان و اهواز، در منطقه آب تيمور، كارخانه نبرد اهواز و سه راه خرمشهر تنها و تنها آتش سنگين توپخانه نيروي زميني ارتش، مسبب اصلي زمين گير شدن دشمن شد. همچنين در طرح عبور دشمن از كرخه، صرفاً حجم آتش انبوه توپخانه از عبور دشمن در آب جلوگيري ميكردد. لذا اغراقآميز نيست اگر بگوييم توپخانه تنها يگان زميني است كه در آغاز جنگ تحميلي تقريباً در رويارويي با دشمن و بازدارندگي از نيروهاي آن از آمادگي رزمي نسبي برخوردار بود.
از اشنويه تا ارونددر طول هشت سال دفاع مقدس توپخانه ارتش در عمليات آفندي و پدافندي در سراسر جبههها از اشنويه تا دهانه اروند به اجراي مأموريت ميپرداخت. در ابتداي جنگ تحميلي يگان توپخانه تأثير قابل توجهي در كند كردن تهاجم دشمن داشت. با سازماندهي و گسترش رزمي سپاه در دوران دفاع مقدس، ارتش ايران اقدام به آموزش و انتقال تجربيات خود به پاسدارها كرد و با واگذاري بخشي از تجهيزات و ادوات توپخانه ارتش، يگانهاي توپخانه سپاه تقويت شدند.
تا قبل از عمليات بيتالمقدس (10/2/1361) برخي از يگانها مانند مهندسي، توپخانه و. . . هنوز در سپاه پاسداران تشكيل نشده بود يا در ابتداي شكلگيري بود.
توپخانه در ثامنالائمه(ع)در عمليات ثامنالائمه(ع) كه در پنجم مهرماه۱۳۶۰ با طراحي و شركت لشكر77 خراسان، تيپ37 زرهي از ارتش، يگانهايي از سپاه و بسيج مردمي در پي اجراي فرمان قاطع حضرت امام(ره) مبني بر شكستن حصر آبادان انجام گرفت، توپخانه نقش بيبديلي داشت. آتش سنگين توپخانه در كنار واحد هوانيروز و نيروي هوايى، دشمن را در شرق كارون در هم كوبيدند و ظرف ۴۸ ساعت محاصره آبادان را شكستند. اين عمليات از پشتيبانى آتش هشت گردان توپخانه، يك توپخانه لشكري و يگانهايي از گروه 55 توپخانه و گردان 307 پدافند هوايي نيروي زميني ارتش؛ جمعاً 32 آتشبار كه مأموريت اصلي پشتيباني آتش را برعهده داشتند، برخوردار بود.
فتحالفتوحضربه بعدى را عراق در هشتم آذرماه ۱۳۶۰ و در محور دشت آزادگان از توپخانه ارتش دريافت كرد. اين عمليات به نام طريقالقدس معروف شد كه امام راحل(ره) در پيام خود از آن با عنوان «فتحالفتوح» ياد كردند. در واقع پس از عمليات پيروز ثامن الائمه(ع)، طريقالقدس دومين عمليات آفندي نسبتاً بزرگ رزمندگان ايراني عليه متجاوزان در مناطق اشغال شده خوزستان محسوب ميشود. نيروهاى ارتش، سپاه و بسيج مردمي، نيروهاى دشمن را از پنج محور اصلى در جبهه جنوب(شمالغرب اهواز) در حالي كه از پشتيبانى آتش 12 گردان توپخانه، دو توپخانه لشكري و يك گروه توپخانه ارتش بهره مىبرد، مورد حمله قرار دادند و ضربات سنگينى به آنها وارد كردند. اين عمليات سبب شد تا عراق در شمال خوزستان جبهه دفاعى خود را كاملاً عقب بكشد و خطر حمله به اهواز منتفى شود. همچنين براي اولين بار رزمندگان اسلام توانستند همزمان خطوط مقدم پدافندي و عقبه نيروهاي دشمن را مورد حملات آتش كوبنده و غافلگيرانه توپخانه خود قرار بدهند و فرصت عكسالعمل مناسب را از دشمن بگيرند.
فتحالمبينارتش و سپاه در كنار هزاران هزار نيروى داوطلب و بسيجي كه در جنوب گرد هم آمده بودند، عمليات فتحالمبين، بزرگترين تك را در محور شوش دزفول و غرب رود كرخه سازمان دادند. اين عمليات در ۳۰ دقيقه بامداد دوم فروردين ماه ۱۳۶۱ درحالى كه دشمن گمان نمى كرد ايران در شب عيد نوروز دست به حمله بزند، از چند محور شروع شد. فتحالمبين از پشتيبانى آتش 26 گردان توپخانه از سه توپخانه لشكري و چهار گردان كمك مستقيم، توپخانه تيپهاي مستقل و گروه 33 توپخانه ارتش بهره مى برد.
عمليات «فتحالمبين» نقطه اوج دستيابي سپاه پاسداران به توپهاي عراقي بود كه طي آن گردانهاي سازماني توپخانه سپاه تشكيل شدند. به نحوي كه سپاه پاسداران در عملياتهاي بعدي، آتش توپخانه را در پشتيباني از نيروهاي رزمنده به خدمت گرفت كه جا دارد در اينجا از شهيد سردار حسن شفيعزاده يادي كنيم كه نقش مهم و اساسي در تشكيل يگانه توپخانه سپاه داشت.
يگان توپخانه سپاهدر عمليات اليبيتالمقدس كه در تاريخ 10/2/1361 آغاز شد و 26 روز به طول انجاميد و باعث آزادسازي خرمشهر شد، قرارگاههاي سهگانه(قدس، نصر، فتح) با آتش 29 گردان توپخانه ارتش (حداقل 500 قبضه توپ) پشتيباني شد كه نقش اساسي را در آزادسازي خرمشهر بر عهده داشته است. در عمليات بيتالمقدس، سپاه پاسداران با استفاده از تعدادي عراده توپ غنيمت گرفته شده از عملياتهاي طريقالقدس و فتحالمبين، 10 آتشبار چهار توپي تشكيل و در اين عمليات شركت داد.
قدرت توپخانه به اعتراف دشمندر عمليات والفجر 8(فاو) كه در 20/11/1364 اجرا شد، 30 گردان توپخانه (18 گردان از توپخانه ارتش و 12 گردان از توپخانه سپاه) وظيفه پشتيباني آتش را بر عهده داشتند. با فرض اين موضوع كه قدرت فرمانده در آتش و مانور خلاصه ميشود، به شهادت تاريخ اين حجم بالاي آتش توپخانه بود كه از عوامل پيروزي ايران در نبرد فاو بود.
جالب است كه در اثر قدرت حجم آتش سنگين توپخانه، فرمانده تيپ سوم دشمن كه در محاصره قرار گرفته بود اينگونه به رده بالاتر خود گزارش ميدهد: «وضعيت ما بسيار بد و سخت است، آتش توپخانه روي ما بسيار مؤثر است و تلفات با شمارش دقيقه افزونتر ميشود. به داد ما برسيد». همين طور فرمانده يكي از تيپهاي دشمن در تماس با رده بالاتر خود ميگويد: «آتش توپخانه دشمن(ايران) وسيع و بسيار سنگين و مؤثر است و توپخانههاي دشمن(ايران) آزاد هستند. خواهش ما اين است كه آتش متقابل، روي منابع آتش دشمن زياد شود تا از حجم آنها كاسته شود».
والفجر8 شاهكار توپخانهشهيـد سپهبد علي صياد شيـرازي فرمانده نيروي زميني ارتش در دفاع مقدس كه در رسته و تخصص توپخانه سرآمد بود در بخشي از خاطرات خود درباره ارزش و اهميت آتش پشتيباني ميگويد: «طراحان نظامي ميدانند كه در عمليات، آتش، پشتوانه حركت است؛ اصلاً ما در تاكتيك ميگوييم: آتش و مانور؛ آتش بدون مانور و مانور بدون آتش معني ندارد؛ مانور، يعني حركت و پيشروي و تضمينكننده هر حركتي چه پيشروي و چه عقبنشيني، آتش است».
امير دريابان شمخاني از فرماندهان عالي رتبه دوران دفاع مقدس درباره نقش و اهميت آتش و پشتيباني آتش و توپخانه نيروي زميني ارتش در دوران دفاع مقدس ميگويد: «من در والفجر8، نقش برجسته اين كار(نقش توپخانه ارتش) را با توجه به شكل و منطقه عمليات و جغرافياي منطقه عمليات كاملاً حس كردم و لمس كردم كه چقدر توپخانه ارتش در تثبيت فاو مؤثر بود. در مرحله اول كه مرحله پيشروي عراق بود، توپخانه ارتش نقش داشت؛ در مرحله دوم كه مرحله تثبيت و پاكسازي دشمن از سرزمينهاي اشغالي بود، توپخانه ارتش نقش داشت و همچنين در مرحله سوم كه در حقيقت مرحله تعاقب دشمن در سرزمينهاي خود عراق بود، توپخانه ارتش نقش محوري داشت».
امير سرتيپ دوم سعيد پورداراب فرمانده تيپ 2 لشكر 21 حمزه سيدالشهدا(ع) در دوران دفاع مقدس درباره وضع توپخانههاي خودي ميگويد: «من تقريباً از پشتيباني مؤثر توپخانه در عمليات مطمئن بودم». سردار سرتيپ پاسدار محمدجعفر اسدي فرمانده سابق نيروي زميني سپاه نيز درباره تأثير پشتيباني توپخانه ارتش در روحيه رزمندگان ميگويد: «همه (در جنگ) فكر اين بودند كه ما بايد به بچههاي خط مقدم برسيم؛ بعد از مدتي كه گذشت بچههاي خط مقدم دادشان درآمد كه آقا هرچه محبت به ما داريد به توپخانه ارتش بكنيد كه آنها هستند ما را پشتيباني ميكنند و پشتيباني آنها موجب دلگرمي ماست. ما همان روزهاي اول دفاع مقدس با عزيزانمان در توپخانه ارتش آشنا شديم و طعم رشادتها، مردانگيهاي آنان و پشتيباني قوي كه از ما، خصوصاً پاسدارها كردند را همان روزهاي اول دفاع مقدس چشيديم».
وفيق السامرايي در كتاب «ويراني دروازه شرقي» مينويسد: «نيروهاي ايراني به كارگيري توپخانه را ماهرانه و در سطحي وسيع آغاز كردند. افسران ديدهبان كار هدايت آتش را به خوبي انجام ميدادند و از اين رو، نيروهاي ما در مواضع آشكار و شكننده اوايل جنگ به شدت درهم كوبيده ميشدند».
كلام آخر اينكه توپخانه يعني مشت پولادين فرمانده، يعني امكان دخالت فرمانده در صحنه نبرد، يعني تحميل اداره فرمانده در صحنه جنگ، يعني تضمين يك رزم پيروز و غرش توپخانههاي ارتش و سپاه، سايه يأس و نوميدي و ضلالت شكست سخت را بر دل دشمن افكنده بود و پرتويي از نور اميد و فتح و پيروزي را براي رزمندگان اسلام به ارمغان ميآورد.