برچسب ها
گفت‌وگوی «جوان» با عضو خانواده‌ای که ۶ رزمنده، ۳ جانباز و ۲ شهید دارد
در یک دوره ما چهار برادر در جبهه بودیم. اینگونه موارد در آن دوران عادی بود. بسیاری از خانواده‌ها اینطور بودند که بیش از یک نفرشان در جبهه بود. واقعاً کشور شور و حالی دیگر داشت. رسم بود که نگذارند اسلحه برادر روی زمین بماند و با عشق در جبهه حضور پیدا می‌کردند. البته برای مادرمان خیلی سخت بود
کد خبر: ۹۳۸۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۵

گزارش «جوان» از حضور در منزل شهیدان آذرسرا و گفت‌وگو با خانواده شهدا
دو سال هم از آمدن اسرا گذاشت و عباس نیامد. عاقبت در سال 71 به من گفتند به معراج شهدا در کنار پارک شهر بروم. رفتم و آنجا یک جمجمه و دو ساق پا و یک پلاک دادند و گفتند این فرزندتان است. چند تکه استخوان را داخل یک کفن پیچیده بودند و آن را به ما تحویل دادند. باقیمانده پیکر عباس را در قطعه 28 کنار دایی‌هایش به خاک سپردیم
کد خبر: ۹۳۷۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

خاطره‌ای از رزمنده سیدمهدی حسینی
کد خبر: ۹۳۶۸۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

گفت‌وگوی «جوان» با جانباز شیمیایی «عباس فقیهان» که در ۱۳ سالگی رزمنده شد
اولین بار به کردستان اعزام شدم. نزدیک شش ماه کردستان بودم. وقتی می‌خواستم نگهبانی بدهم زیر پایم دو بلوک می‌گذاشتم تا بتوانم نگهبانی بدهم. قدم به سنگر نمی‌رسید. از کردستان که برگشتم یک هفته هم در خانه نماندم. دوباره برگشتم جبهه و به عملیات کربلای 4 رفتم
کد خبر: ۹۳۶۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهیدان شعبانی
شهید فرزین شعبانی از شهر کومله شهرستان لنگرود است. خانواده شعبانی دو شهید تقدیم انقلاب و نظام اسلامی ایران کرده است.
کد خبر: ۹۳۵۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۶

گفت‌وگو با 2 رزمنده دفاع مقدس در مسیر کربلا
کربلا اسم رمز بود. مقصد نه کربلا رفتن که کربلایی شدن بود. (با بغض ادامه می‌دهد) خیلی از بچه‌هایی که شوق زیارت کربلا را داشتند، شهید شدند و حسرت به دل ماندند. البته ما فکر می‌کردیم حسرت به دل هستند، در صورتی که آن‌ها به واقع کربلایی شدند و ما جا ماندیم
کد خبر: ۹۳۳۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۵

گزارشی از حضور در منزل جوان‌ترین شهید کشور از اهل سنت سیستان و بلوچستان
گفت: مادر از تو می‌پرسم اگر گرگی به گوسفندانمان حمله کند من چه باید کنم؟ گفتم خوب طبیعی است که اجازه ندهی گرگ به گوسفندان نزدیک شود باید از آن‌ها دفاع کنی و مراقبشان باشی. به من نگاهی کرد و گفت: مادر صدام با هر چه که در توان دارد به کشورمان حمله کرده است، نباید بروم و از خاک کشورم دفاع کنم؟!
کد خبر: ۹۳۳۲۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

پربحث ترین