سرویس دانشودانشگاه جوان آنلاین: رییس سازمان سنجش در مصاحبهای از
فاجعه خالی ماندن ظرفیت رشتههای علوم پایه در ایران و گرایش به رشتههای تجربی خبر داده است. مراد از علوم پایه، علومی همچون ریاضی، آمار، شیمی، فیزیک، زیستشناسی و زمینشناسی هستند که زیر بنای سایر علوم به حساب میآیند. درباب اینکه چرا ظرفیت دانشگاهی این علوم خالی مانده است به چند نکته میتوان اشاره کرد:
۱) با نگاه جامعه ایرانی به دانشگاه به عنوان دریچهی جلوس بر صندلیهای مشاغل، تعجبی نیست که هر بار پیکان تمایلات به سمت رشتهای کج گردد؛ یک بار تب مهندسی عمران بالا میگیرد، یکبار حقوق و روانشناسی و حالا هم چند سالی است تب دکتر شدن. جالب آنکه در هر دوره آنقدر به رشتهای فشار میآوریم تا بازار کارش اشباع گردد و همه فارغ التحصیلانش، مدرک به دست به جستوجوی در کوزه بیفتند! لذا به این مسئله به جد باید فکر کرد که آیا دانشگاه، موسسه کاریابی است؟
۲) اگر اشتغال را کنار بگذاریم، کم نیستند دانشجویان و خانوادههایی که برای کسب پرستیژ اجتماعی، دانشگاه را نردبان خود میسازند. چه بسیاری را میشناسم که عقدهی نشستن لفظ دکتر یا مهندس بر پیشوندی نامشان را دارند. اینها با تمسخر دانشجویان علوم پایه را بیسواد میپندارند و ذهنیتی منفی نسبت به این علوم را ایجاد میکنند. قربان صداوسیما نیز بشوم که هر بار خواست موفقی را نشان دهد، دکترها و مهندسها را نشان ملت داد.
۳) دانشآموزان ما هیچ درکی از علوم پایه ندارند و دقیقاً نمیدانند این علوم چیستند و به کجای دنیا میآیند. آنها حتی در جوکهایی که به اشتراک میگذارند، مباحثی، چون انتگرال و مثلثات را به سخره میگیرند و آنها را بدردنخور میپندارند. البته این مختص علوم پایه نیست، دانشآموزان هیچ رشتهی دانشگاهی را آنطور که باید نمیشناسند؛ من که خودم در مقطع کارشناسی دانشجوی مهندسی مکانیک بودهام دائماً پی اثبات این هستم که مهندسی مکانیک به معنای مکانیکی نیست! این تازه درک از رشتههای تاپ ریاضی است، ببینید در شناخت رشتههای علوم پایه چه بلبشویی است! این عدم شناخت به آن میانجامد که همگی از یک الگوی نانوشته برای پر کردن جدول صدتایی انتخاب رشته پیروی میکنیم. اولیها را به زعم خود به رشتههای تاپ همچون مهندسیها، پزشکیها و حقوق و روانشناسی اختصاص داده و آخریها را هم خرج علوم پایه میکنیم تا مطمئن شویم حتماً در رشتهای قبول خواهیم شد!
۴) آنچه که در بالا گذشت بدین معنا نیست که من منکر کم بها دادن دولتها و عدم حمایت آنها از پژوهش و اشتغال در علوم پایه هستم. قطع یقین اگر وضعیت اشتغال در این رشتهها حل شود بر اساس همان نگاهی که در ابتدا گفتم سیل دانشجویان به این رشتهها گسیل مییابد!