کد خبر: 952258
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۲
حسن روانشید*
سرگذشت رنج‌های بی‌امان تلویزیون از زمانی آغاز گردید که اولین شبکه آن در دهه ۳۰ شمسی توسط یکی از عوامل صهیونیست با مساعدت پهلوی‌ها راه‌اندازی شد، درحالی‌که این مجموعه نفوذ خود را با تصویر شروع می‌کرد، اما صدای ایران با عنوان رادیو ۳۰ سال قبل از آن به خانه‌های مردم راه پیدا کرده بود. آن‌روز‌ها هدف از تقویت رسانه‌های شنیداری و دیداری تغییر ماهیت زندگی مردم از دینداری به لائیک بود حال‌آنکه رسانه‌ها از این مسیر درست می‌توانستند راهگشای مشکلات جامعه در دامنه تحولات جهانی باشند. این خط ترسیم‌شده از سوی غرب سال‌ها و تا ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ ادامه یافت، اما در این روز بزرگ همانگونه که تندیس طاغوت‌های زمانه پایین کشیده شد بلندگوی تبلیغات غرب از اختیار رژیم دست‌نشانده پهلوی خارج گردید و در دستان پرتوان جوانانی قرار گرفت که طفولیت خود را طی سال‌های ۴۲ و ۴۳ در گهواره‌ها سپری کردند و سربازان امام خمینی (ره) لقب یافتند. اگرچه ۲۲ بهمن سال ۵۷ روزی بس طولانی بود که میزان تحولات اجتماعی و سیاسی در آن را می‌توان در ده‌ها کتاب ثبت نمود، اما شروع چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در آن نیز به‌گونه‌ای نمودار گردید که اگر حضور بیداردلان انقلاب اسلامی نبود می‌توانست مخاطرات متعددی را به همراه داشته باشد، زیرا اولین گوینده‌ای که میکروفون را به دست گرفت با ابراز جمله‌ای با عنوان «این صدای راستین ملت ایران است» قصد تغییر مسیر انقلاب اسلامی را داشت که بلافاصله یکی از برادران با تغییر کلام «اینجا صدای انقلاب اسلامی ایران است» مشکل را به‌سرعت حل نمود. اگرچه تا مدتی پس از آن همچنان بعضی از منحرفان درصدد بودند مسیر را به سویی دیگر تغییر دهند تا بالاخره یکی از همین مدیران نفوذی به سرنوشت نافرجام خود گرفتار و مجازات شد. اما به مرور زمان صدا و سیما عنوان رسانه ملی را به خود اختصاص داد و همچنان مورد اعتماد آحاد جامعه قرارگرفت و به رغم همه چالش‌ها در ۴۰ سال گذشته وفادار و متکی به نظر مقام معظم رهبری باقی ماند. امروز و در این برهه از زمان مجموعه وسیع رسانه مردمی نیازمند دقت نظر بیشتری است تا خدای ناخواسته از بستری که برای آن در نظر گرفته شده منحرف نشود و اجازه ندهد در لابه‌لای برنامه‌های جاری به بهانه و عنوان نوگرایی حرف‌هایی زده شود که می‌تواند چرنده بودن‌ها را خزنده کند! «تالار آیینه» که در فاصله فی‌مابین برنامه خبر و داستان شب رادیو ایران پخش می‌شود بعضی اوقات در انتخاب کتاب برای بررسی به سوی نویسندگانی در غرب می‌رود که شجره‌نامه‌ای روشن دارند و این امر نه‌تن‌ها دشمنان را شادمان می‌سازد بلکه نوجوانان و جوانانی را که در لبه تیغی انتخاب و تبلیغات شکننده شبکه‌های اجتماعی قرارگرفته‌اند به چالش شخصیتی وا می‌دارد. گرایش این انتخاب‌ها به مادیات نسبت به معنویات می‌چربد، درحالی‌که سرزمین مادری، مالک نویسندگانی برتر و فرهیخته و آشنا با رموز زندگی مردمان آن است و کتاب‌های آن‌ها بهترین زمینه را برای تفسیر و بررسی خلقیات مردم دارد. جامعه درگیر با مادیات و نفس شیطانی غرب که سعی می‌کند برتری‌های خود را به طرق مختلف به آن القا نماید نیازمند چراغ راه است. نوشته‌هایی از آلبرکامو و ترغیب کردن مخاطب به خواندن کتاب «پدر بی‌پول پدر پولدار» او تحفه‌ای نیست که بتواند مشکلات تفکرات به‌هم‌ریخته و در حال ساخته‌شدن این نسل را حل نماید بلکه نقش تبری را دارد که به جان این ریشه‌های نهال افتاده است تا کنده شود! آنچه از محتوای این برنامه و قسمتی از کافه رادیو که به‌صورت یک شب در میان از شبکه ایران پخش می‌شود نشان از آن دارد که طرح ۲۰۳۰ یونسکو برای آموزش‌وپرورش چرنده‌ای‌ست که به این‌سو خزیده است!

*روزنامه‌نگار پیشکسوت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار