چشمان خسته و بیرمقشان در میان کاسه سر دو دو میزند. از رنگپریدگی چهرههایشان میتوان فهمید خون چندانی در رگهایشان نیست و چشمانتظارند تا افرادی پیدا شوند و در برابر نعمت سلامتی که دارند زکاتش را به جا بیاورند و بخشی از خونشان را به رگ بیماران چشمانتظار یاری بریزند تا آنها هم جانی دوباره یابند. در این میان، اما کم نیستند افرادی که داوطلبانه و مشتاقانه هر چند ماه یک بار با پای خودشان به مراکز انتقال خون میروند و سخاوتمندانه خونشان را اهدا میکنند تا جانهای تشنهای را که سلامتی یارشان نبوده با سرخی خونشان یاری دهند. ماندانا حجاریان یکی از همین آدمهاست؛ بانویی که در میان بانوان اهداکننده مستمر در کشورمان رکورد زده است و ۱۸۷ مرتبه خونش را رضامندانه به بیماران نیازمند خون اهدا کرده است. جالبتر از همه اینکه خانم حجاریان مانند بسیاری از افراد دیگر از سوزن میترسد، اما این ترس مانع از این نشده که برای اهدای خونش پیشقدم نشود. خانم حجاریان یکی از صدها بانویی است که خودشان داوطلبانه در سازمان انتقال خون حضور مییابند و خونشان را به نیازمندان اهدا میکنند تا از این مسیر زکات سلامت بدنشان را به جا بیاورند. در آستانه ۹ مردادماه روز اهدای خون سراغ این بانوی رکورددار اهدای خون رفتیم تا با وی همکلام شویم.
خانم حجاریان گویا شما رکورددار اهدای خون بانوان کشور هستید؛ درست است؟
بله هم رکورددار اهدای خون هستم هم مدال طلای اهداکنندگان بالای ۱۰۰ مرتبه را دارم.
بسیاری از خانمها از خون دادن میترسند و خیلی تمایلی به این کار ندارند؛ چطور شد که شما رکورددار اهدای خون شدید؟
خانمها کملطفی میکنند. کمی ما را از سوزن ترساندهاند و خود من هم از سوزن میترسیدم. من هنگامی خون دادن را آغاز کردم که هنوز سازمان انتقال خون کشور آغاز به کار نکرده بود.
شما تاکنون چند بار خونتان را اهدا کردهاید؟
۲۰ تیر شد ۱۸۷ بار. من نیت کردم و گفتم تا زمانی که زندهام خونم را اهدا میکنم و آرزو دارم روزی که میمیرم خونم را اهدا کرده باشم بعد بمیرم تا خونم به جای آنکه بیهوده بپوسد بتواند به چند نفر کمک کند.
خانم حجاریان! هرچند پرسیدن سن خانمها چندان مجاز نیست، اما من با اجازه میخواهم بپرسم چند ساله هستید؟
من متولد ۲۸ تیر ۱۳۳۹ در مسجد سلیمان خوزستان هستم و کارشناسی الهیات دارم. به هیچ عنوان هم روی سن و سالم حساسیتی ندارم و معتقدم انسان هر قدر بیشتر زندگی کند بیشتر میفهمد و سرد و گرم دنیا را میچشد. بعضی میگویند اگر دوباره متولد شوم جور دیگری زندگی میکنم، اما من فکر میکنم هر کسی در همین زندگی که دارد باید بداند که چگونه میخواهد زندگی کند.
حتماً نخستین باری که خونتان را اهدا کردید به یاد دارید. چه شد که شما اهداکننده مستمر خون شدید؟
بله کاملاً خاطره آن روز را به یاد دارم. خانم سرایدار مدرسهای زایمان کرده بود و نیاز به خون داشت. پدرم مهندس مکانیک بود و اغلب در خارج از کشور به سر میبرد، اما در آن مقطع پدرم حضور داشت و متوجه شد این خانم نیاز به خون دارد و گروه خونیاش با گروه خونی من که B+ است مطابقت دارد به همین خاطر هم من را ترغیب کرد تا به آن خانم خون بدهم. خدا را شکر آن خانم از مرگ نجات پیدا کرد و بعد از آن با تشویق بسیار زیاد اطرافیان و خانواده مواجه شدم و از ۱۵ سالگی شروع کردم به اهدای خون. یادم است همسایهها مرا تشویق میکردند و به یکدیگر نشان میدادند که این دختر آقای حجاریان است که جان آن خانم را نجات داد. به این ترتیب من عمری است که دارم خون میدهم و اصلاً به دنبال اسم و رسم نیستم. اینها اسم و رسمهای کاذب است.
اولین باری که خونتان را اهدا کردید چه حسی داشتید؟
اولین بار بینهایت ترسیدم و هنوز هم میترسم. همیشه گفتهام من از سوزن بهشدت میترسم.
خانواده شما چطور؟ آنها هم در این امر شما را تشویق میکنند؟
بله. من از ۱۵ سالگی هم خودم خون دادهام و هم سه فرزندم را تشویق به خون دادن کردهام. همسرم هم رکورددار اهدای خون است و بالای ۱۰۰ بار اهدای خون داشته است.
به طور یقین اهدای مستمر خون به شما حسی مثبت منتقل میکند و همین احساس است که شما را مجاب کرده تا این کار را ادامه دهید. برایمان از این حس بگویید.
وقتی نوبت اهدای خونم میشود وضو میگیرم و بعد ذکر میگویم و با خدای خودم راز و نیاز میکنم و میگویم خدایا من نمیدانم این خون من نصیب چه کسی میشود؛ زن، مرد، کودک، فقیر یا غنی، اما همیشه دعا میکنم که این خون باعث سلامتی کسی شود که آن را دریافت میکند و دل خانوادهاش شاد شود و یک کار مثبتی برای رضای خدا انجام داده باشم. خون من چیزی است که من نه در آن دخل و تصرفی دارم و نه زحمتی برایش کشیدهام. تنها مراقب سلامتیام هستم و درد سوزن را تحمل میکنم که البته واقعاً برایم خیلی ترسناک است، اما چون ایمان و عشق دارم برای نجات جان بیماران با عشق برای اهدای خون میروم.
زمانی که خونم را اهدا میکنم احساس میکنم چیزی که خداوند از من خواسته است را انجام دادهام و آرامشی مطلق که با هیچ چیزی قابل تعویض نیست برایم حاصل میشود و خدا را شکر میکنم و میگویم منی که از سوزن میترسم اینطور به ازای عشقی که برای اهدای خون دارم میروم و خونم را اهدا میکنم و دستهای من پر است از جای سوزنهایی که بر اثر اهدای خون باقی مانده است. همیشه هم همه را تشویق میکنم که یک بار هم شده اهدای خون را تجربه کنید.
شما هر چند وقت یک بار خون میدهید که به سلامتیتان هم ضرری نرسد؟
در دورانی که سازمان انتقال خون وجود نداشت هر گاه کسی مریض میشد و به خون نیاز پیدا میکرد به دنبال ما میآمدند. درست مثل نخستین باری که من به خانم بارداری که خونریزی کرده بود خون دادم و به صورت مستقیم خون از من به وی وصل شد. در آن زمان هم میگفتند هر یک تا دو ماه میتوانید خون بدهید و قدیمترها از خانمها ۳۵۰ سیسی خون میگرفتند و بعد شد ۴۰۰ سیسی. من، اما متوجه سلامتیام بودم و به تغذیهام توجه زیادی داشتم و به خاطر مصرف غذای سالم و مقوی است که توانستهام این تعداد خون تزریق کنم. پدر من و خواهر و برادر بزرگترم هم جزو اهداکنندگان مستمر خون بودند. آنها گروه خونیشان O+بود و من B+ البته گروه خونی بچههای من هم O+ است و دخترم هم مثل خود من از ۱۵ سالگی دارد خونش را اهدا میکند.
در واقع میتوان گفت: شما خونتان را به دیگران اهدا میکنید تا شکر نعمت سلامتیای را که از سوی خداوند به شما هدیه شده به جا بیاورید؛ اینطور نیست؟
بله دقیقاً همینطور است و من معتقدم اهدای خون اهدای زندگی نیست بلکه اهدای خون زکات نعمت سلامتی است و این شعار من و خانوادهام است. من در حوزه نقاشی هم به طور حرفهای فعالیت میکنم و در این حوزه نیز کلاسهای نقاشیام را برای افراد بیبضاعت رایگان برگزار میکنم، چون معتقدم باید زکات علمم را بدهم.
خانم حجاریان فکر میکنید تا چه زمانی میتوانید اهداکننده باقی بمانید؟
سازمان انتقال خون قانون گذاشته که تا ۶۵ سالگی بیشتر نمیتوان خون اهدا کرد، اما در برخی از کشورهای پیشرفته دنیا به این صورت نیست و بستگی به سلامتی و ویژگیهای فردی اشخاص دارد. در کانادا معتقدند خود شخص اهداکننده متوجه سلامتیاش است و ممکن است کسی تا ۷۰ سالگی هم بتواند خونش را اهدا کند و سلامتیمان را خود ما با رفتارها و سبک زندگی و تغذیه و ورزشی که انجام میدهیم میتوانیم تضمین کنیم. شوهر من ۶۵ ساله است، اما هنوز میتواند خون بدهد. همسرم میگوید وقتی که به من گفتند دیگر نمیتوانم خون بدهم انگار آب سردی را بر سر من ریختند. درست مثل موقعی که بازنشسته شدم همان احساس را داشتم. سؤال من این است که چرا ما را از کار خیری که با رضایت خودمان و به خاطر خدای خودمان انجام میدهیم محروم میکنند؟ آن هم در شرایطی که احساس سلامتی داریم. سازمان انتقال خون به من هم گفته چهار ماه یک بار خون بده، اما وقتی من میبینم میتوانم، سه ماه یک بار خون میدهم.
شاید بعضیها با صحبتهای شما موافق نباشند و برای آن دلیل و برهان علمی و پزشکی بیاورند؛ شما چه توجیهی برای این
موضوع دارید؟
هرکسی در حیطه کاری خودش میتواند صحبت کند و اطلاعات بدهد؛ یک ورزشکار درحیطههای ورزشی و یک مهندس در حیطه خود. درباره اهدای خون هم شاید یک دکتر نتواند بهخوبی صحبت کند، اما من که از ۱۵ سالگی هر دو تا سه ماه خون دادهام میدانم باید چه کارهایی انجام دهم تا سلامت باشم و بتوانم خون بدهم.
به نظر شما چرا خانمهای ما چندان رغبتی به اهدای خون ندارند؟
خانمها هم خودشان از اهدای خون میترسند هم خانوادههایشان آنها را میترسانند در حالی که اگر خانمها تغذیه خوبی داشته باشند و فقر آهن نداشته باشند شاداب و سلامت هستند و مشکلی برای اهدای خون ندارند. من توصیه میکنم خانمها یک مرتبه هم شده برای اهدای خون اقدام کنند. در کشور ما مشکلات زیادی وجود دارد و به خاطر همین مشکلات هم نیاز به خون بالاست. در کشور ما آمار تصادفات رانندگی و مصدومیتهای ناشی از آن در مقایسه با سایر کشورهای جهان خیلی زیاد است. ما تعداد زیادی کودکان مبتلا به تالاسمی و هموفیلی و سایر بیماریهای خونی را داریم که به خون ما و فرآوردههایی که از این خون تهیه میشود نیاز دارند. ما باید به فکر یکدیگر باشیم و نباید تنها به این اکتفا کنیم که در زمان بحرانهایی مثل زلزله به فکر هم بیفتیم. نباید یک اتفاقی برای خود ما یا عزیزانمان بیفتد تا متوجه کمبود خون بشویم.
اینکه رکورددار اهدای خون هستید چقدر برایتان اهمیت دارد؟ به بیان دیگر آیا برای این خون میدهید که رکورددار باقی بمانید؟
من فعالیتهای اجتماعی دیگری همچون نقاشی، بازیگری و امدادگری هلال احمر را دارم و در بسیاری از زمینههای مختلف فعال هستم، اما خداوند این لطف را شامل حال من کرده که اهداکننده خون مستمر باشم. سعی کنم انسان خوب و سالم و درستکاری باشم. به فرزندانم هم گفتهام که ما نباید تنها اهداکننده خون باشیم باید سعی کنیم اهدنا الصراط المستقیم باشیم که دیگران وقتی ما را میبینند برایشان الگویی خوب و مناسب باشیم. هدف ما نجات جان دیگران است و اینکه رکورد دارم یا نه اصلاً برایم مهم نیست.
روز جهانی و روز ملی
در مرداد سال ۱۳۵۳ شمسی سازمان انتقال خون ایران با هدف سامان بخشیدن به وضع آشفته خونرسانی و بهمنظور ترویج فرهنگ اهدا، تهیه و تأمین خون و فرآوردههای سالم و مطمئن و رایگان برای رفع نیاز بیماران نیازمند، بهخصوص مبتلایان به تالاسمی، هموفیلی و لوسمی به وجود آمد.
از آن تاریخ به بعد، سالروز تأسیس این سازمان در نهم مرداد ماه، به عنوان روز اهدای خون نامگذاری شده است. دنیا، اما در این حوزه از ما عقبتر است و روز جهانی اهداکننده خون ۳۰ سال بعد به رسمیت شناخته شد. سازمان بهداشت جهانی، جامعه بینالمللی انتقال خون، انجمن بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر و اتحادیه بینالمللی سازمانهای اهداکنندگان خون بهاتفاق از سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳)، ۱۴ ژوئن را روز جهانی اهداکننده خون نامگذاری کردند و از همه کشورها خواستند در این روز برای بزرگداشت اهداکنندگان برنامهریزی نمایند. انتخاب این روز به مناسبت تولد پروفسور لنداشتاینر کاشف گروههای خون و برنده جایزه نوبل بود که طب انتقال خون پس از این کشف بزرگ پیشرفت زیادی کرد. از این زمان به بعد در کشور ما هر دو تاریخ به عنوان بهانهای برای سپاسگزاری از کسانی که خون خود را در اختیار بیماران قرار میدهند به رسمیت شناخته میشود.
خون زنان سالمتر است
زنان همیشه اثبات کردهاند پای کار خیر که به میان بیاید در صحنه حضور دارند. در حوزه اهدای خون هم زنان میتوانند نقش مهمی داشته باشند؛ زیرا شیوع بیماریهایی مثل HIV و هپاتیت در بین زنان بسیار کمتر از مردان است و این یکی از نکاتی است که در سلامت خون نقش اساسی ایفا میکند. بنابراین، در تمام دنیا جهتگیری اهدای خون به سمت افرادی است که شیوع بیماریهای منتقل از خون در آنها پایین است. در کشور ما، اما بیش از ۹۵ درصد اهداکنندگان خون را مردان تشکیل میدهند و زنان رغبت چندانی برای اهدای خون ندارند. این در حالی است که شرایط عمومی اهدای خون زنان با مردان تفاوتی ندارد و تنها تفاوت در این زمینه به تعداد دفعات اهدای خون برمیگردد که بر این اساس، زنان حداکثر سه بار در سال میتوانند خون اهدا کنند. در کشورهای اروپایی ۵۰ درصد اهدای خون توسط زنان صورت میگیرد یا در کشوری مانند سریلانکا ۳۰ درصد خون را زنان اهدا میکنند، اما این آمار در کشور ما بسیار بسیار پایین است. در سال ۸۳ میزان اهدای خون توسط زنان حدود ۱۱ درصد بود که این رقم از سال ۸۴ شروع به ریزش کرد؛ بهگونهای که سال ۹۴ به ۴ درصد رسیده بود که البته این میزان اکنون به ۵ درصد افزایش یافته است.
ترسهای زنانه از اهدای خون
تحقیقات انجامشده در هشت استان کشور نشان میدهد شایعترین علتی که موجب تمایل نداشتن زنان به اهدای خون شده، ترس از ابتلا به بیماریهای عفونی مانند ایدز و هپاتیت است. همچنین، مخالفت همسر، ضعف قوای جسمی، ترس از سوزن و دیدن خون، از جمله مسائلی است که به سهم ناچیز زنان در اهدای خون دامن زده است. این در حالی است که هر یک واحد خون معادل ۴۵۰ سیسی و کمتر از یکدهم حجم کل خون بدن است که این حجم بعد از چند روز بهطور طبیعی در بدن جایگزین میشود و تنها جایگزینی گلبول قرمز و آهن، هشت هفته طول میکشد که برای جبران سلولهای خونی حداقل فاصله مجاز بین اهدای خون را هشت هفته در نظر میگیرند.
ترس از کمخونی هم زنان را از داوطلب شدن برای اهدای خون عقب میزند. در حالی که آمارها میگویند کمخونی در بین زنان ایرانی حدود ۲۰ درصد است؛ یعنی از هر پنج زن ممکن است یک نفر دچار کمخونی باشد، اما چهار نفر سالم هستند و این آماری نیست که بتواند همه زنان را از اهدا منصرف کند.
زنانی که شرایط اهدای خون را دارند
افراد در سنین بین ۱۸ تا ۶۵ سال که حداقل
۵۰ کیلوگرم وزن داشته باشند و اهدای خون برای خودشان خطری نداشته باشد، سابقه بیماری خاص مانند بیماری قلبی، تشنج یا بیماری عفونی یا سابقه جراحی در یک سال گذشته را نداشته باشند و نیز از مواد مخدر تزریقی استفاده نکنند و سابقه جنسی کنترلنشده نداشته باشند، میتوانند خون خود را اهدا کنند. زنان ۵۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و با کمکردن جمعیت زیر سن اهدا یعنی زیر ۱۸ سال و بالای سن اهدا یعنی ۶۵ سال و زنانی که دچار فقر آهن هستند، حدود ۳۵ میلیون زن ایرانی میتوانند خون خود را اهدا کنند. فشار خون بالاتر از ۱۸ و کمتر از ۱۰ هم جزو موارد منع اهدای خون است مگر با بررسی و تأیید پزشک. در مورد زنان باردار نیز با شروع بارداری شخص آمادگی اهدای خون را از دست میدهد و تا زمانی که شیر میدهد، بهتر است از اهدای خون خودداری کند، اما پس از دوران شیردهی میتواند اهدای خون را از سر بگیرد. زنان یائسه هم اغلب مشکلی برای اهدای خون ندارند و در مواردی اهدای خون میتواند به سلامتی آنها کمک کند.
زنانی که نمیتوانند اهدا کننده باشند
خانمهایی که در دورهای از زندگی خود کمخونی را تجربه کردهاند و هماکنون درمان شده یا در حال مصرف مکمل آهن هستند و در حال حاضر علائمی از کمخونی ندارند میتوانند به جمع اهداکنندگان بپیوندند و هنگام مراجعه از آنان تست هموگلوبین گرفته میشود و در صورت نرمال بودن وضعیت، اهدای خون آنان بلامانع است.
همچنین خانمهایی که تتو و حجامت انجام دادهاند تا یک سال نمیتوانند خون اهدا کنند و دلیل آن عمل تهاجمی است که باعث باز شدن و جراحت سطح پوست میشود و احتمال ورود عوامل عفونی به آن وجود دارد.
کسانی که جراحیهای وسیعی، چون پیوند کلیه و عمل قلب باز انجام داده باشند، به طور دائم از اهدای خون معاف میشوند ولی عملهای کوچکتر، چون عمل آپاندیس و هموروئید و شکستهبندی و... تا شش ماه معافیت دارد و جراحی و اعمال دندانپزشکی به مدت یک هفته.