فريبا مفخميان
سبك زندگي آپارتماننشيني از دامنه تعاملات ما انسانها كاسته و نتيجه بلافاصله چنين ارتباطات محدودي، انزوا و تنهايي ساكنان اين واحدهاست. آپارتمانها با واحدهاي نزديك به هم اما تنهاييهاي عجيب و روح سردي كه بر فضاي ساختمان حاكم است، روز به روز ساكنين آن را به دوري و فاصله بيشتر از هم ميكشاند، اما چرا اينقدر تنهايي و انزوا در بين ساكنين زياد شده است؟ چرا اگر يكي از اهالي ساختمان با مشكلي مواجه شود، حس ميكند كه هيچ حمايت و همدلي ندارد؟ پاسخ در فضايي است كه ايجاد شده و ممنوعيتهايي كه اجازه فراتر گذاشتن پا در ارتباطات انساني را به ما نميدهد. زندگي در آپارتمانها قوانين خاص خودش را دارد، اگرچه واحدها خيلي به يكديگر نزديك هستند اما حريمها و مرزها سختتر شده و اجازه ارتباط گرم و سازنده را به اعضا نميدهد، چون قوانين ساختمان اين را ايجاب ميكند كه اگر رعايت نشود، نشان از بياحترامي به حقوق شهروندي است، اما خانههاي ويلايي با فضاي بزرگ و دلنشيني كه داشت، همسايهها را گاهي به همنشيني با هم ترغيب ميكرد، مادر خانه به رغم گرفتاريهاي زندگي، هيچ وقت احساس تنهايي نميكرد چون خانمهاي همسايه بودند كه بتواند درددلهايش را با آنها بازگو كند و حداقل به لحاظ هيجاني تخليه شود و آن آرامشي كه لازم است را به فرزندانش منتقل كند، اما امروزه ديگر خبري از آن خانهها با حياطهاي بزرگ و با صفا با حوضي در وسط و درختان و گلدانهاي رنگارنگ در اطرافش و ايوان و اتاقهاي آفتاب گير نيست. خانههاي امروز تبديل به آپارتمانهايي بلند شدهاند كه خصوصيات خانههاي قديمي را ندارند.
تصوير خانه در ذهن كودكان
تصويري كه امروز كودكان ما از خانه دارند شايد فرسنگها با تصويري كه در ذهن ماست تفاوت دارد. براي آنها خانه جايي است كه نميشود در آن جستوخيز چنداني كرد يا بلند بلند حرف زد و بازي كرد. كودكان بايد سعي كنند در آن آرام و ساكت باشند و هر كاري را به آرامي و با رعايت حال ديگران انجام دهند تا مورد شماتت و سرزنش قرار نگيرند. به هر حال بايد اين سبك زندگي امروزي و محدوديتهايش را پذيرفت و اين اجتناب ناپذير است. بايد آپارتماننشيني و اصولش را آموخت و با آن عجين شد تا آسيب كمتري نصيب اعضاي خانواده و كودكانمان شود.
زندگي در آپارتمان براي كودكان محدوديتهايي را ايجاد ميكند كه خانوادهها بايد به آن واقف بوده و كنار بيايند.
محدوديت بازي
تحرك، فعاليت بدني و جنب و جوش از مهمترين نيازهاي كودكان است. با بازي است كه كودكان قابليتها و تواناييهاي اوليه خود را كشف و تقويت ميكنند. آنها با بازي كردن و جست و خيز زدن انرژي و هيجانات دروني خود را آزاد ميكنند و اين باعث ايجاد روحيه شادي و نشاط درآنها ميشود و سلامتي آنها را از لحاظ روحي و جسمي تأمين ميكند.
بازي باعث رشد فكري و پرورش خلاقيت در كودكان ميشود و مهارتهاي بسياري را به آنها ميآموزد. اگر كودكان از بازي و فعاليت محروم شوند دچار مشكلات متعددي ميشوند اين مشكلات ممكن است به صورت پرخاشگري، بيقراري دائمي، كسلي، احساس خشم و لجبازي بروزكند.
كم تحركي
با كم تحركي، كودكان ممكن است دچار مشكلات روحي چون افسردگي و خستگي مزمن شوند. كودكان براي اينكه از لحاظ رواني افرادي شاد و سالم باشند نياز به بازي، فعاليت و بودن در فضاي باز و مناسب دارند اما در خانههاي آپارتماني امكان چنداني براي برخي فعاليتها وجود ندارد، بنابراين لازم است والدين با برنامهريزي درهفته ساعتهايي آنها را به پاركها، بوستانها و طبيعت ببرند تا بتوانند بدون دغدغه ساعاتي را به جستوخيز و تفريح با همسالانشان بگذرانند و لذت ببرند.
فضاي مجازي
كودكان با قرار گرفتن در فضاهاي بستهاي همچون آپارتمان و عدم تحرك كافي و به دليل ارتباط كمي كه با ديگر بچهها دارند بيشتر تنها و منزوي ميشوند، بنابراين براي سرگرم شدن بيشتر وقتشان را مشغول تماشاي تلويزيون، بازيهاي رايانهاي و چرخيدن در فضاي مجازي هستند. والدين بايد بر اينگونه برنامهها نظارت داشته باشند و محدوديتهايي براي استفاده مدوام از آنها اعمال كنند و برنامهها و امكانات تفريحي و ورزشي مناسب براي آنها در نظر بگيرند تا آسيبهاي اين سبك زندگي گريبانگير فرزندانشان نشود.
چاقي و بيماري
نداشتن فعاليتهاي بدني و ورزشي مناسب سلامت كودكان را به طور جدي تهديد ميكند و باعث ميشود آنها در آينده بيشتر در معرض چاقي، ديابت، بيماريهاي قلبي، مشكلات عصبي و جسمي مختلف باشند. كم تحركي امكان ابتلاي آنها به پوكي استخوان را در سنين بالا افزايش ميدهد، چراكه وقتي كودك جنب و جوش كافي ندارد و عضلات بدنش به كار گرفته نميشوند استخوان بندي بدن او نيز مستحكم نميشود.
كودكان با زندگي در فضاهاي بسته دچار كمبود ويتامين D ميشوند، قسمتي از اين ويتامين از طريق تابش نور خورشيد تأمين ميشود كه در آپارتماننشيني به دليل كمتر در تماس بودن با نور آفتاب كودكان از آن محروم شدهاند. ويتامين D در استحكام و تقويت اسكلت و استخوانهاي بدن نقش كليدي دارد.
محروميت از بازيهاي جمعي
به دليل محدوديت فضاي خانههاي آپارتماني و نبود امكانات، نوعي انزوا در اغلب كودكان ديده ميشود و اين امر كودكان ما را به سمت فردگرايي سوق ميدهد. وقت گذراندن با همسالان و بازيهاي گروهي باعث تقويت ارتباطات و تعاملات اجتماعي در كودكان ميشود و مهارتهاي اجتماعي را به آنها ميآموزد. كودكان دربازيهاي جمعي نقش آفريني ميكنند و فرصت مناسبي براي رشد و تحرك فكري و روحي در قالب بازيهاي متنوع و شاد مييابند، چراكه كودكان در بازيهاي خود زندگي ميكنند.
از آنجا كه بسياري از خانوادهها ناگزير از زندگي در آپارتمان هستند بهتر است والدين زمان و برنامههايي را براي كودكانشان اختصاص دهند و فعاليتهاي منظم ورزشي براي اوقات فراغت آنها در نظر بگيرند. فعاليتهاي ورزشي و تحرك باعث افزايش قدرت بدني آنها ميشود. همچنين محدوديتهايي را براي استفاده درست از فضاي مجازي و بازيهاي كامپيوتري اعمال كنند تا كودكانشان منزوي و وابسته نشوند و قسمتي از وقتشان را با كودكان و همسالان خود گذرانده و با آنها سرگرم شوند. بازيهاي گروهي خانواده در فضاهاي سبز بيرون از منزل در اين زمينه بسيار كمك كننده و مفيد است.