جواد محرمي
از نويد برهانزهي چند روز پيش در جريان مراسم «خبرنگار خوب» به عنوان يک شهروند - خبرنگار نمونه تقدير به عمل آمد، اما تنها يک روز بعد او در توئيتر خبر داد که به خاطر حضورش در آن مراسم از کار اخراج شده است. گفتوگوي «جوان » با اين خبرنگار سيستانوبلوچستاني را ميخوانيد.
شما در فضاي مجازي به اين اشاره کرديد که بلافاصله پس از اينکه از تهران به شهرتان برگشتيد، از کار برکنارتان کردند، اين برخورد قهرآميز با شما چه دليلي ميتواند داشته باشد؟
به من گفتند به سلامت، در کار شهروند - خبرنگاريت موفق باشي و توضيح بيشتري ندادند. همه چيز يک دقيقه بيشتر طول نکشيد.
مگر شهروند- خبرنگار بودن اشکالي دارد؟
نميدانم، در سيستان و بلوچستان تقريباً همه من را ميشناسند. البته آدمي نيستم که دليل از آنها بخواهم، احتمالاً بدشان نميآمد خودم را بشکنم و به اصطلاح به دست و پايشان بيفتم، ولي چون ميدانم که شأن من اين نيست، هرگز توضيحي از آنها نخواستم. اين توان را داشتم که همواره با يک توئيت عده زيادي را به سمت شرکت بکشانم.
خودتان چه فکري ميکنيد؟
من در يکي از شرکتهاي تابع پارک علم و فناوري دانشگاه سيستان و بلوچستان کار ميکردم، شرکتي که در زمينه جذب توريست براي اين استان فعاليت ميکند. متأسفانه مدير اين شرکت گرايشهاي سياسي خاصي دارد و به همه چيز از دريچه تنگ مسائل سياسي نگاه ميکند، ولي من معتقدم به عنوان يک ايراني بايد نگاهمان به مسائل بيش از هر چيزي ملي باشد و اگر تمايلات سياسي بر نگاه مليمان غلبه پيدا كند، خود اين مسئله مانعي براي پيشرفت و توسعه منطقهاي و ملي ميشود.
اما تقديري که از شما به عمل آمد، ابداً جنبه سياسي نداشت.
بله. من هم از همين تعجب کردم، چون مراسمي که در آن شرکت کردم به طور کامل جنبهاي ملي داشت و اساساً انتشار خبر خوب و اميدبخش به نفع دولت است و از اين بابت فکر ميکنم خود دوستان دولتي و حاميان آنها از اينکه من به عنوان يک شهروند- خبرنگار در سطح کشور و جهان اخبار خوب و اميدبخش از ايران مخابره ميکنم بايد استقبال کنند، ولي متأسفانه عدهاي دوست دارند به همه چيز از دريچه سياست نگاه کنند. من کلي برنامهريزي کرده بودم براي ماه بهمن تا اولين تور را اجرا کنيم.
چند وقت بود در اين شرکت مشغول به کار بوديد؟
حدود چهار ماه و البته با آنها قراردادي پنج ساله داشتم.
فعاليتهاي شما چه ويژگي دارد که منجر شد از شما به عنوان شهروند- خبرنگار برتر کشور تقدير به عمل آيد؟
همواره تلاش کردهام تا نگاه کليشهاي نسبت به سيستان و بلوچستان را تا حدودي و به اندازه توانم تغيير دهم. به نظرم رسانههاي استاني در اينباره اصلاً موفق عمل نکردهاند. استان ما را همواره با فقر، خشکسالي، بيسوادي، قاچاق مواد مخدر و اشرار ميشناسند، در حالي كه اين استان قشنگيهاي زيادي دارد. من دوست داشتم اين زيباييها را نشان دهم، البته در کنار آن معتقدم بايد مشکلات مردم را هم بازتاب داد و اين کار را هم ميکنم، اما دليلي ندارد صرفاً روي نکات منفي تکيه کنم. براي همين هر چيز خوبي را که به نظرم ميرسيد بلافاصله توئيت ميکردم. اين رويکرد در توئيتر براي خيليها جالب بود. حتي خيلي از ايرانيهاي خارج از کشور از اين مسئله استقبال کردند. آنها ميگفتند که من تصوير ذهنيشان از سيستان و بلوچستان را تغيير دادهام و کليشههايي چون بيابان خشک و مردان اسلحه به دست را با شور و رنگارنگي زندگي جايگزين کردهام.
چقدر روحيه و شخصيت شما در فعاليتهايتان نقش دارد؟
آدم مثبتانديشي هستم و ايران را دوست دارم. اهل نق زدن نيستم و معتقدم براي ايجاد تغيير و رفتن به سمت پيشرفت بايد کار و اتحاد ايجاد کرد و از چنددستگي و نگاههاي منفي پرهيز کرد، ضمن اينکه خودم کار خبري را خيلي دوست دارم. خبرنگاري را اولين بار در فيسبوک وقتي 23 سالم بود، آغاز کردم. وقتي توئيتر آمد از چهار سال پيش به سمت توئيتر رفتم. بچههاي استان بيشتر به سمت اينستاگرام رفتند، اما من احساس کردم توئيتر جاي بهتري براي فعاليت رسانهاي است.
از اين کار درآمد هم داشتيد؟
نه، فقط چون علاقه داشتم کار ميکردم.
وضعيت رسانهها در کشور را چطور ارزيابي ميکنيد؟
به نظرم منافع سياسي همواره بر منافع ملي سلطه دارد، خيليها فکر ميکنند رسانه براي اين است که در وهله اول مچگيري شود، به همين دليل است که وقتي اتفاق بدي ميافتد، خيلي از رسانهها در وهله اول به فکر اين هستند که دنبال مقصر بگردند و تقصير را گردن کسي بيندازند. واضح است که چنين رويکردي مغاير با منافع ملي است. از اين نظر معتقدم رسانه در کشور ما رسالت خود را فراموش کرده است. مردم احتياج به اميد دارند، البته اميدبخشي با شعار تفاوت دارد. سفيدنمايي محض هم درست نيست، اما اگر ما نکات مثبت را حذف کنيم و اصلاً نبينيم و صرفاً روي فقر و سياهيها تمرکز کنيم، اين سياهي به تدريج خودش را تحميل ميکند. سياهانديشي لاجرم به سياهي منجر ميشود. برخي در همين استان ما به من خرده ميگيرند که تو چرا فلان خبر را کار نميکني و من به آنها ميگويم که هر خبري را بايد به اندازهاي که لازم است ضريب بدهيم نه بيشتر و نه کمتر. به نظر من سنجش اهميت يک خبر موضوع مهمي است که از عهده هر کسي برنميآيد. يعني طرف بايد خيلي نگاه کلان و آگاهانهاي نسبت به مسائل داشته باشد تا بتواند درست تشخيص بدهد. من خودم در جريان حادثه پلاسکو که بدجور فضا آغشته به سياسيکاري شده بود درباره سيل سيستان و بلوچستان توئيت ميکردم و مردم را در کشور به اين موضوع توجه ميدادم كه خود دولتيها هم توجهشان جلب شد. درباره جريان برق استان در تابستان اولين کسي که توئيت کرد، من بودم و توانستم حواسها را به اين مسئله هم جلب كنم.