خاطراتی از عملیات الی بیت‌المقدس در گفت‌و‌گوی «جوان» با سردار محمدرضا نامی، فرمانده تیپ ذوالفقار در جنگ تحمیلی
با دوربین دیدم تعداد زیادی نیرو در جاده تردد می‌کنند. تشخیص ندادم خودی هستند یا دشمن! سریع رفتم با حسین قجه‌ای مشورت کنم. اما هر کاری کردم نتوانستم او را بیدار کنم. دوباره به دیدگاه برگشتم. وقتی وضعیت را نگاه کردم احساس خطر جدی کردم. دوباره برگشتم و هر شکلی بود ایشان را بیدار کردم. آنقدر خسته بود که به زور چشمش را باز کرد
عبور از مرز از نظر سیاسی و نظامی فاز دیگری بود و برای ورود به خاک عراق اجازه و مجوز حضرت امام؛ فرمانده کل قوا لازم بود؛ بنابراین آنچه در این مرحله در ذهن ما فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا؛ آقای رضایی، بنده و فرماندهان ارتش مثل صیاد شیرازی بود، عمدتاً تأمین مرز و آزادسازی خرمشهر بود، بعد از آن می‌خواستیم برویم از امام کسب تکلیف بکنیم که چه‌کار بکنیم.
نقد و نظری برکتاب پر مخاطب «پاییز آمد» خاطراتی از سردار شهید احمد یوسفی به روایت همسرش 
پاییز آمد در یک تعریف روایتی لطیف، عاشقانه و هنرمندانه از زیست مجاهدانه فخرالسادات موسوی با سردارشهید احمد یوسفی است که از زبان خانم موسوی روایت می‌شود. ماجرا‌های شش سال زندگی مشترک این زوج به روایت اول شخص در ۱۳ فصل، ترسیم‌گر خط مشی‌های مادی و معنوی زندگی این دو و در سایه گره‌افکنی‌های منطقی و اوج و فرودها، داستانی جذاب و رئال از زندگی این دو شخصیت می‌آفریند
نگاهی به کتاب «سهم من از عاشقی» در گفت‌و‌گوی «جوان» با نویسنده اثر
اگر از من به عنوان نویسنده بپرسند چرا باید سهم من از عاشقی را بخوانیم، می‌گویم این کتاب یک سفر عاطفی و انسانی است که شما را در جریان زندگی یک جوان ایرانی قرار می‌دهد که در دوره‌های حساس تاریخ ایران در کنار خانواده و در برابر مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می‌کند
گزارش «جوان» از پدر شهیدی که به طور خودآموز، خوانندگی را آموخت
محمودرضا همه کار‌های دامداری و کشاورزی را به‌خوبی یاد گرفت و حتی در کار‌ها به من هم کمک می‌کرد. تمام محصولات دامی مثل ماست، پنیر، دوغ، شیر، کره، خامه و روغن حیوانی را خودمان تولید می‌کردیم و از بیرون نمی‌خریدیم. گله دام ما هزار رأس بود. از بچگی مجبور بودیم سخت کار کنیم. حتی ساعت سه نصف‌شب ما را بیدار می‌کردند تا برای دوشیدن شیر و درست کردن کره و روغن آماده شویم. این زندگی، سخت و پر از تجربه بود
نقش و تأثیر روحیه رزمندگان در فتوحات سال دوم جنگ در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک رزمنده و راوی دفاع‌مقدس
عراق همیشه فکر می‌کرد اگر ایران بخواهد خرمشهر را آزاد کند، ناچار است از روی جاده اهواز- خرمشهر بیاید. چون راه دیگری برای عبور ادوات سنگین ایران وجود نداشت، اما طرح ابتکاری شهید باقری و دیگر فرماندهان اینطور شروع عملیات را رقم زد که ما آمدیم از رودخانه کارون پل‌های شناوری زدیم و از میانه راه، نیرو‌ها خودمان را به جاده خرمشهر رساندیم
دل‌نوشته‌ای در رثای معلم شهید علی علوی با نگاهی به کتاب «گل‌های باغ مصطفی»
در روز‌های عید امسال (۱۴۰۴) سعادت مطالعه کتاب گل‌های باغ مصطفی نصیبم شد. این کتاب مجموعه خاطرات شهدای دلاور بخش کومله لنگرود است. در این کتاب با معلم شهید علی علوی آشنا شدم. او متأهل و پدر دو فرزند به نام‌های رضا و جواد بود و ۱۰ شهریور ۶۶ در عملیات کربلای۲ به شهادت رسید. 
گفت‌وگوی «جوان» با علیرضا انصاری از همرزمان سردار شهید محمدرضا زاهدی از شهدای طریق‌القدس 
شهید زاهدی ۴۵ سال بعد از انقلاب از این خاک به آن خاک، از این جبهه و به آن جبهه به دنبال شهادت بود. او عطش شهادت داشت. آرزوی موحدانه‌ای که برایش محقق شد. ایشان آرزوی شهادت در شب قدر را داشت. این را به طور غیرمستقیم از دکتر رحیم صفوی شنیدم. انسان‌های موحد دوست دارند با خداوند معامله کنند و زمان مرگشان در بهترین ایام مثل شب‌های قدر رقم بخورد
شهید «ابراهیم هادی» هم معلم بود و هم ورزشکار؛ او معلمی بود که می‌گفت باید نسلی را تربیت کنیم تا مملکت اسلامی را بسازد. دوستانش می‌گفتند در ورزش از مرام و مردانگی‌اش مثل پوریای ولی بود.
نحوه تشکیل سپاه از زبان یک محقق حوزه دفاع مقدس
بعد از پیروزی انقلاب با توجه به اینکه طرز فکری مبنی بر تشکیل یک نیروی نظامی از دل مجموعه انقلاب وجود داشت
۴