یکی از علل مهم اعتیاد در جامعه فقر فرهنگی است. فقر فرهنگی به معنای عام را میتوان نداشتن امید و بیاعتمادی نسبت به لطف و رحمت خداوند معنا کرد، زیرا بالاترین گناهی که انسان میتواند انجام دهد، ناامیدی از رحمت پروردگار است. متأسفانه برخی افراد که ناامید هستند و در زندگی دچار مشکلات مختلف از جمله مشکلات روحی، جسمی، اجتماعی، اقتصادی و... میشوند، برای حل مشکلات و بهبود شرایطشان به دنبال جایگزینهای دیگر همچون مواد مخدر میروند. این مخدرها برای مدت کوتاهی فرد را از حالت اندوه و غصهای که حاصل از مشکلاتشان است، رها میکند، اما بعد از مدتی آنها را به دردهای بزرگتری مبتلا میکند. تقویت ایمان و باورهای دینی در افراد جامعه و آشناکردن آنان با لطف پروردگار از مهمترین راهکارهای رفع اعتیاد در جامعه است، باید این آگاهی در افراد به گونهای بالا رود که بدانند با توکل به خداوند و با تلاش و پشتکار و همت میتوان از پس گرفتاریها و مشکلات برآمد و گرفتار مواد افیونی نشد.
برای رسیدن به هدف نهایی ابزار و الزاماتی نیاز است، اگر ما بتوانیم فضای پرورشی و تربیتی مناسبی را در خانواده و محیطهای آموزشی فراهم کنیم و افراد دلسوز و آگاه، اطلاعات و آموزشهای صحیح راجع به پیامدهای ناشی از اعتیاد را به دیگر افراد جامعه منتقل کنند، جامعه را در برابر هجوم افکار ناامید کننده و گمراه کننده واکسینه کردهایم. خانوادهها باید بدانند که علاوه بر تأمین نیازهای مادی فرزندانشان حقوق دیگری نیز بر دوش آنها است و آن تربیت صحیح و مناسب است. پدر و مادر نقش مهمی در شکلدهی رفتار فرزندان و ساختار شخصیت آنها دارند و همچنین سبکهای تربیتی والدین، روابط والدین با فرزندان میتواند در معتاد شدن یا نشدن فرزند مؤثر باشد.
دشمن القائات و پیامهای منفی را برای تخریب روحیه جوانان رواج میدهد و سعی دارد از طریق مواد مخدر و اعتیاد این سرمایه مهم اجتماعی را نابود سازد، لذا دستگاههای اجتماعی و فرهنگی، نهادهای آموزشی و مراکز آموزش عالی و رسانهها به ویژه رسانه ملی موظف هستند که بر سالمسازی فضای فرهنگی جامعه توجه بیشتری کنند. این مجموعهها اگر دست به دست هم دهند و بدون اختلاف باهم کار کنند، میتوان امیدوار بود که جامعه خوبی به لحاظ فرهنگی که فقر معنوی در آن وجود ندارد، شکل بگیرد، جامعهای که با کاهش آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد روبه رو است.