یک هفته پس از حضور پرشور هواداران پرسپولیس در ورزشگاه آزادی برای تماشای دیدار تیمشان مقابل کاشیما آنتلرز ژاپن، دیدن سکوهای خالی از تماشاگر استادیوم آزادی در غروب پنجشنبه و در بازی تیمهای ملی ایران و ترینیداد و توباگو بیانگر واقعیتهای تلخی بود.
کارلوس کرش یکشنبه هفته گذشته و بعد از فروکش کردن سروصداهای بازی فینال لیگ قهرمانان وارد کشور شد، خوشحال از اینکه برانکو و تیمش نتوانستند جام قهرمانی را بالای سر ببرند. او بلافاصله تمامی راههای ارتباطی خود و ملیپوشان را با مردم و رسانهها بست. یک هفته است که کرش صحبت نمیکند و اجازه حرف زدن هم به هیچ یک از اعضای تیم ملی نمیدهد، چه بازیکنان و چه کادر فنی. بنابراین نباید تعجب کرد همان هزار نفر حاضر در ورزشگاه هم به تشویق برانکو بپردازند.
قهر تماشاگران با تیم ملی مدتهاست که اتفاق افتاده، ولی همه خود را به ندیدن زدهاند. رئیس فدراسیون فوتبال بیتفاوت به آن، این روزها تنها به سفت کردن پای خود میاندیشد بدون اینکه به سرمربی زیادهخواه تیم ملی تذکر بدهد. کرش این روزها با وقاحت بیشتری از بالا به پایین نگاه میکند و عملاً تیمی که حالا باید تیم او نامید، نه تیم ملی ایران را مقابل مردم، منتقدان و علاقهمندان به فوتبال قرار داده است.
برخورد زشت و زننده کمکمربی تیم ملی بعد از پایان بازی پرسپولیس و کاشیما را بگذارید کنار برخورد زشت عصر پنجشنبه دیگر مربی تیم ملی با نماینده رسانهها تا متوجه اوضاع بد این روزهای فوتبالی ملیمان شوید. این تیم ملی ایران نیست، تیم کارلوس کرش است که هر طور بخواهد آن را مدیریت میکند. هر جا که دلش بخواهد آن را میبرد و هر که را دلش بخواهد دعوت میکند با تیم یا بدون تیم؛ متأسفانه کسی هم نیست که جلوی این زیادهخواهیهای مرد پرتغالی را بگیرد.
بر کسی پوشیده نیست که تیم ملی این روزها بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، اتحاد و نزدیک شدن به مردم و رسانههاست، اما گویا سرمربی تیم ملی به تنها نکتهای که توجه ندارد، همین است. البته بر این باوریم که او خود را در این خصوص به بیتوجهی زده است. کرش خوب میداند که چگونه از سستیهای فدراسیون فوتبال و کوتاه آمدنها در مقابل زیادهخواهیهایش به نفع خود استفاده کند. تیم ملی بازی پنجشنبه را برد،، اما مدتهاست که در تقابل با هواداران و علاقهمندان همه چیز را باخته است. کرش و شاگردانش لازم است به این حقیقت انکارناپذیر توجه داشته باشند که اگر حمایت مردم را از دست بدهند، حتی اگر بر فرض محال قهرمانی جهان را هم کسب کنند، ارزشی نخواهد داشت و با رویهای که تیم ملی از سوی سرمربیاش در پیش گرفته، بعید به نظر میرسد حتی قادر به صعود به مراحل بالای جام ملتهای آسیا هم باشد.