آرمان شريف
دولتمردان امريکایی با سیاستهای خصمانهشان در طول چند دهه اخیر نشان دادهاند کشوری عهدشکن و دشمن با ایران بودهاند. مردم ایران در طول این سالهای متمادی بزرگترین ضربهها را از امريکاییها خوردهاند و آنها را غیرقابل اعتماد میدانند. این درس بزرگی است که تاریخ به ایرانیان داده و آنها به تجربه آموختهاند امريکاییها اهداف شومی درباره کشورشان دارند. از کودتای سیاه 28 مرداد تا استثمار ایران در دوران پهلوی، تحریمهای مختلف پس از انقلاب و حمایتهای بیچون و چرا از عراق، شلیک به هواپیمای مسافربری و به شهادت رساندن 290 انسان بیگناه و حالا عدم پایبندی به برجام، همه و همه از امریکا یک چهره زشت در اذهان ایرانیان ساخته است. چهره پلید امریکا برای شهدای دفاع مقدس در همان کوران فعالیتهای انقلابی و در دوران دفاع مقدس به خوبی روشن شد. آنها به درستی فهمیدند نمیتوان به راحتی با یانکیها دست صداقت داد و باید مواظب سیاستهای کثیفشان بود.
به گزارش «جوان» دکتر مصطفی چمران که دانشآموخته دانشگاههای امریکا بود و سالها در این کشور زندگی کرده بود از نزدیک شاهد فرهنگ و رفتار سیاستمدارانشان بود. او به درستی دریافته بود سران کاخ سفید به هر جا پا میگذارند به قصد استثمار، ضعیف کردن طرف مقابل و پر کردن جیبهایشان است. هدف اصلی آنها از روابط با دیگر کشورها پروار و قوی کردن خودشان است.
امریکاییها در برههای از جنگ که عراق پس از عملیات کربلای5 در موضع ضعف قرار گرفت از پشت پرده بیرون آمدند و به جنگ مستقیم با ایران پرداختند. جنگ در خلیج فارس که به جنگ نفتکشها معروف شد و باعث شهادت نیروهای زیادی از ایران شد. شکنجه و شهادت نادر مهدوی به دست امریکاییها گواه روشنی بر دشمنی و نفرت از ایرانیهاست. آنها هیچگاه تحمل ایران مستقل را نداشتند و از هر راهی برای ضربه زدن به آن استفاده کردند.
امریکاییها با استفاده از رسانههای گسترده و با کمکِ قدرت تبلیغیشان از همان اولین روزهای پیروزی انقلاب چهره ایران را در جهان بدنام کردند. شهید چمران درباره نحوه شیوه مبارزه و بهترین راهکار مبارزاتی میگفت: «میخواهیم با امریکا مبارزه کنیم و تا زندهایم با امریکا و سیستم آن و ظلم و جنایات آن مبارزه خواهیم کرد ولی نه از روی دیوانگی، نه با شعارهای توخالی، نه با هرج و مرج و آشوب، زیرا میدانیم وقتی قادریم با امریکا مبارزه کنیم که مثل امریکا از علم و تکنولوژی و تخصص برخوردار باشیم».
شهید زینالدین که توسط منافقین کوردلی که از امریکا و عراق خط میگرفتند به شهادت رسید، درباره دشمنی و مبارزه با امریکا اینگونه نظر داشت که «ما افتخار میکنیم که مستقیماً با امريکا دست به یقه شویم و امیدواریم این اتفاق بیفتد». شهید کریم عچرش نیز خطاب به پدر و مادر شهدا در وصیتنامهاش چنین نوشت: «(پدران و مادران شهدا)! خوشحال باشید که (شهدا) با خون خود، دست ابرقدرتهای جهانخوار را از مستضعفین جهان کوتاه میکنند و دستهای ضدمردمی را از بین میبرند (پاسدار).»
شهید مهدی راجیان در توصیفی زیبا و با جملات سرشار از ایمان و عقیده، درباره دشمنان ایران که امریکا سردمدارشان است، نوشت: «این دشمن، گلولههایتان قلبم را، رفقایتان خلقم را، قلمهایتان رهبرم را نشانه گرفتهاند؛ اما چه باک؟ من با شهادتم، خلقم با شهامتش، رهبرم با قاطعیتش، همه شما را نابود خواهیم کرد.»
شهید محمدعلی دانش، فرمانده «تیپ 10 سیدالشهدا» که چندین بار در جبههها و در جنگ با دشمنان مجروح شده بود، در وصیتنامهاش دشمنان ایران را خطاب قرار داد و نوشت: «به وابستگان شرق و غرب بگویید که از مردن امثال من خشنود نباشید! زیرا با مرگ من، دهها فرد دیگر جایم را خواهند گرفت. چهبسا متعهدتر و استوارتر از من (همانطور که ما دنبال رفتگان این راه را گرفتیم) و در نتیجه مرگ امثال من شما را دهها قدم به مرگ نزدیکتر میکند. پس شما باید با مرگ ما ماتم بگیرید.»
شهدای بسیار دیگر چه در وصیتنامه و چه در کلامشان از مبارزه با امریکا سخت گفتهاند و به امید شکست دشمنان راهی جبههها شدند. هدف آنها حمایت از مستضعفان و از بین رفتن قدرت زورگویان و ظالمان بود. آنها با بصیرتشان و با کلامشان پرده از چهره واقعی امریکا برداشتند و با خونشان نهال انقلابی را آبیاری کردند که امروز بیگانگان جایی در آن ندارند و از عزت و افتخار سرشار است.